Dictiornary-Farsi | سازش پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
compatibility	سازش پذیری
adaptability	سازش پذیری


Other Matches

adaptable organism	موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
compromising	سازش
compromises	سازش
compromise	سازش
compatibility	سازش
adaptation	سازش
acclimatization	سازش
complot	سازش
compromis	سازش
agreement	سازش
adaptations	سازش
agreements	سازش
peaceful settlement	سازش
amicable settlement	سازش
keeping	سازش
mise	سازش
agree	سازش کردن
agreeing	سازش کردن
agrees	سازش کردن
acclimatization	سازش با محیط
meets	سازش کردن
adaptations	توافق سازش
compromis	سازش کردن
conformation	سازش توافق
to a oneself to	سازش کردن
collusion	سازش هم نیرنگ
adaptation	توافق سازش
coldigor	سازش با سرما
compound	سازش کردن
come to terms	سازش کردن
comports	سازش کردن
comporting	سازش کردن
adaptableness	سازش مناسبت
meet	سازش کردن
compounds	سازش کردن
compounded	سازش کردن
unions	اتحاد سازش
union	اتحاد سازش
unity	سازش سازگاری
assimilate	سازش کردن
comported	سازش کردن
comport	سازش کردن
assimilating	سازش کردن
assimilates	سازش کردن
assimilated	سازش کردن
adaption	توافق سازش
adaptability	قابلیت توافق و سازش
to agree on something	سازش کردن با چیزی
to come to terms	سازش یا موافقت پیداکردن
accommodations	سازش با مقتضیات محیط
accommodation	سازش با مقتضیات محیط
to come to an understanding	پیدا کردن سازش پیداکردن
acclimation	اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
voluntary partition	افراز با رضایت یا سازش طرفین
modernism	نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
compounding a felony	سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
bass response	بم پذیری
pliability	خم پذیری
deliquescence	نم پذیری
water absorption	آب پذیری
live up to <idiom>	طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
modifiability	تغییر پذیری
expandability	بسط پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
extensibility	توسعه پذیری
movableness	جنبش پذیری
penetrability	نفوذ پذیری
educability	اموزش پذیری
passibility	تالم پذیری
pardonableness	امرزش پذیری
emotionality	تهییج پذیری
excitability	تحریک پذیری
paramagnetic susceptibility	پارامغناطیس پذیری
opposability	مقابله پذیری
observability	مشاهده پذیری
transferability	انتقال پذیری
negotiability	انتقال پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
mutability	تغییر پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
finitude	پایان پذیری
flammability	اشتعال پذیری
flexibtlity	انعطاف پذیری
fusibility	گداز پذیری
generalizability	تعمیم پذیری
hereditability	وراثت پذیری
improvability	بهبود پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
feasibilty	امکان پذیری
expansiveness	انبساط پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
extenibility	کشش پذیری
livability	زیست پذیری
lability	تغییر پذیری
extensibility	گسترش پذیری
justifiability	توجیه پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
fabllibility	لغزش پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
fatigueability	خستگی پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
penetrance	نفوذ پذیری
solubility	انحلال پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
separability	تفکیک پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
selectivity	گزینش پذیری
scalability	مقیاس پذیری
reversibility	برگشت پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
removability	عزل پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
westernization	غرب پذیری
versatility	تطبیق پذیری
verifiability	اثبات پذیری
transmissivity	فرافرست پذیری
transitivity	سرایت پذیری
transitivity	انتقال پذیری
tenability	دفاع پذیری
tangib	لمس پذیری
suspensive	اندروا پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
plasticity	اندام پذیری
pi accepting	قدرت پی پذیری
perviousness	تراوش پذیری
persuasibility	ترغیب پذیری
permeance	نفوذ پذیری
permeability curve	خم نفوذ پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
permeability	تراوش پذیری
permeability	نفوذ پذیری
permeability	نشت پذیری
perishableness	فساد پذیری
perishableness	فنا پذیری
perfectibility	کمال پذیری
plasticity	شکل پذیری
plasticity	قالب پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
reconcilability	اصلاح پذیری
reactivity	واکنش پذیری
ponderability	سنجش پذیری
polarizability	قطبش پذیری
pliancy	انحناء پذیری
pliability	خمش پذیری
plastisity	اندام پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
perceptibility	ادراک پذیری
vulnerability	اسیب پذیری
acculturation	فرهنگ پذیری
chromaticity	رنگ پذیری
capacitance	برق پذیری
c	برق پذیری
belongingness	تعلق پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
availablity	دسترس پذیری
autia	هنجار پذیری
associativity	شرکت پذیری
sociability	معاشرت پذیری
sociability	جامعه پذیری
submission	سلطه پذیری
compressibility	تراکم پذیری
commutativity	جابجایی پذیری
commutability	تخفیف پذیری
commutability	تبدیل پذیری
communicability	ارتباط پذیری
comention	هنجار پذیری
combinability	ترکیب پذیری
flexibility	انعطاف پذیری
adaptability	وفق پذیری
adaptability	انطباق پذیری
imprinting	نقش پذیری
irritability	تحریک پذیری
absorbency	جذب پذیری
absorbability	دراشام پذیری
abradability	سایش پذیری
passivity	کنش پذیری
liquidity	ابگون پذیری
acclimation	اقلیم پذیری
acclimation	بوم پذیری
applicability	کاربرد پذیری
applicability	کاربست پذیری
affectivity	هیجان پذیری
affectability	انفعال پذیری
addressability	نشانی پذیری
additivity	جمع پذیری
acclimatization	بوم پذیری
acclimatization	اقلیم پذیری