Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
national infrastructure
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
Other Matches
transient forces
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
tasking
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
international peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
peace keeping forces
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
contingencey forces
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
joint operations
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
service element
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
undamped
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
national component
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
joint petroleum office
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
bilateral infrastructure
سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
organization
سازمان بندی
organizations
سازمان بندی
organisations
سازمان بندی
stability operations
عملیات تامین ثبات داخلی
internal security
امنیت داخلی عملیات ضد شورشی
component forces
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
internetting
شبکه بندی داخلی
intergradation
درجه بندی داخلی
intergrade
طبقه بندی داخلی کردن
integrade
[طبقه بندی داخلی کردن]
barrier forces
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
phasing
مرحله بندی کردن عملیات
joint
نیروهای مشترک عملیات مشترک
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
military services
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
unit citation
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
formation
سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
nonquota
همه ملیتی
multinationals
چند ملیتی
multinational
چند ملیتی
assigned forces
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
multinational corporations
شرکتهای چند ملیتی
unit emplaning
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
Where do you come from ?
اهل کجاهستید ( یا چه ملیتی دارید) ؟
package forces
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
sub domain
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
secret police
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
demarkation line
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
blue commander
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
ibi
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
collection activity
عملیات جمع آوری اخبار سازمان جمع آوری اخبار
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
structure
سازمان سازمان دادن
apparatus
[machinery]
سازمان
[سازمان اداری ]
structures
سازمان سازمان دادن
structuring
سازمان سازمان دادن
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
armed services
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
blue forces
نیروهای ابی
battalion
نیروهای ارتشی
component forces
نیروهای مولفه
opposing forces
نیروهای متخاصم
services
نیروهای مسلح
ground forces
نیروهای زمینی
irregular
نیروهای نامنطم
garrison forces
نیروهای پادگانی
forces of production
نیروهای تولید
differential forces
نیروهای دیفرانسیلی
blue forces
نیروهای خودی
screening forces
نیروهای پاسیور
battalions
نیروهای ارتشی
services
نیروهای سه گانه
irregular forces
نیروهای چریکی
enemy forces
نیروهای دشمن
lateral forces
نیروهای عرضی
political forces
نیروهای سیاسی
friendly forces
نیروهای خودی
combined forces
نیروهای مرکب
combat forces
نیروهای رزمی
naval forces
نیروهای دریایی
armed forces
نیروهای مسلح
market forces
نیروهای بازار
irregular forces
نیروهای نامنطم
nuclear forces
نیروهای هستهای
army of occupation
نیروهای اشغالی
frontalier
نیروهای مرزی
army forces
نیروهای زمینی
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
fundamental forces
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
landing forces
نیروهای پیاده شونده
paramilitary
نیروهای شبه نظامی
amphibious striking forces
نیروهای ضربتی اب خاکی
restraining forces
نیروهای مهار کننده
reserve mobilization
بسیج نیروهای احتیاط
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
fundamental interactions
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
paramilitaries
نیروهای شبه نظامی
van der waals forces
نیروهای وان در والس
conventional forces
نیروهای رزمی معمولی
actions
اشغال نیروهای جنگی
action
اشغال نیروهای جنگی
nato forces
نیروهای پیمان ناتو
dipole dipole forces
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
balance collective forces
نیروهای کلی متعادل
assigned forces
نیروهای زیر امر
armed forces police
دژبان نیروهای مسلح
tactical reserve
نیروهای احتیاط تاکتیکی
opposing forces
نیروهای درگیر نبرد
establishing authority
فرماندهی نیروهای اب خاکی
armed forces courier
پیک نیروهای مسلح
special forces
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
establishing authority
مقام مسئول نیروهای اب خاکی
residual force
نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
attack carrier striking forces
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
joint
مشترک بین نیروهای مسلح
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
orange forces
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
opposing
مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
operating force
نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
armed forces
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
sum of all external forces
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
m day force
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
diffraction loading
منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
joint exercise
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
counter vailing power
تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
center of thrust
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
to rally scattered troops
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament
طرح بندی صورت بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
classifications
طبقه بندی رده بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments
طرح بندی صورت بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
monroe effect
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
jan grid
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
warned exposed
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
charactristic curve
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
tac log group
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
landing wires
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
hunter killer
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
systems
سازمان
organizations
سازمان
system
سازمان
organisations
سازمان
inst
سازمان
institution
سازمان
machinery
سازمان
organization
سازمان
structures
سازمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com