Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
English
Persian
distribution
سازمان دادن پراکندگی تیر
distributions
سازمان دادن پراکندگی تیر
Other Matches
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
structure
سازمان سازمان دادن
structuring
سازمان سازمان دادن
structures
سازمان سازمان دادن
formation
سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
organizations
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization of the ground
سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
organization
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organisations
سازمان دادن ارایش دادن موضع
dispersion pattern
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
organizes
سازمان دادن ارایش دادن
organizing
سازمان دادن ارایش دادن
organize
سازمان دادن ارایش دادن
organising
سازمان دادن ارایش دادن
organises
سازمان دادن ارایش دادن
organising
سازمان دادن
organizing
سازمان دادن
tailor
سازمان دادن
organizes
سازمان دادن
tailors
سازمان دادن
organize
سازمان دادن
organises
سازمان دادن
reorganize
دوباره سازمان دادن
reorganizes
دوباره سازمان دادن
reorganized
دوباره سازمان دادن
reorganizing
دوباره سازمان دادن
reorganised
دوباره سازمان دادن
reorganising
دوباره سازمان دادن
reorganises
دوباره سازمان دادن
to shake up
[a company]
<idiom>
سازمان
[شرکتی را ]
اساسا تغییر دادن
reshuffle
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
forming up
تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
de scramble
سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
sub domain
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
dispersion
پراکندگی منطقه پراکندگی
secret police
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
ibi
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
front de liberation national
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
apparatus
[machinery]
سازمان
[سازمان اداری ]
unit emplaning
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
dispersion
پراکندگی
sparsity
پراکندگی
diaspora
پراکندگی
diffusion
پراکندگی
broadcast
پراکندگی
strewment
پراکندگی
broadcasts
پراکندگی
scatter
پراکندگی
variance
پراکندگی
scatters
پراکندگی
dissipation
پراکندگی
dispersal
پراکندگی
leakage
پراکندگی
spreading
پراکندگی
scattering
پراکندگی
leakages
پراکندگی
incoherent scattering
پراکندگی ناهمدوس
scatter diagram
نمودار پراکندگی
inelastic scattering
پراکندگی ناکشسان
range dispersion
پراکندگی در برد
cone of dispersion
مخروط پراکندگی
rutherford scattering
پراکندگی رادرفورد
coherent scattering
پراکندگی همدوس
coefficient of variation
ضریب پراکندگی
coefficient of dispersion
ضریب پراکندگی
range dispersion
پراکندگی بردی
discriminal dispersion
پراکندگی افتراقی
dispersion coefficient
ضریب پراکندگی
scattering power
قدرت پراکندگی
dissipates
پراکندگی کردن
dissipating
پراکندگی کردن
sparseness
کم پشتی پراکندگی
spread effects
اثرات پراکندگی
elastic scattering
پراکندگی کشسان
scatterplot
نمودار پراکندگی
storm smear
پراکندگی طوفان
scattergram
نمودار پراکندگی
dispersal area
منطقه پراکندگی
dispersion rectangle
مستطیل پراکندگی
relative dispersion
پراکندگی نسبی
dispersion pattern
شکل پراکندگی
dispersion error
اشتباه پراکندگی
dissipate
پراکندگی کردن
center of dispersion
مرکز پراکندگی
bragg scattering
پراکندگی براگ
light scattering by air molecules
پراکندگی هوا
magnetic leakage
پراکندگی مغناطیسی
light scattering
پراکندگی نور
scissor
پراکندگی اختلاف
dispersion
پراکندگی تیر
interspersal
نثارسازی پراکندگی
lateral dispersion
پراکندگی جانبی
longitudinal dispersion
پراکندگی طول
distribution area
منطقه پراکندگی تیر
variations
نوسان متناوب پراکندگی
scattering
پراکندگی بخش کردن
atomic form factor
ضریب پراکندگی اتمی
magnetic leakage
پراکندگی فوران مغناطیسی
atomic scattering factor
ضریب پراکندگی اتمی
rectangle of dispersion
مستطیل پراکندگی گلوله ها
variation
نوسان متناوب پراکندگی
modal dispersion
شکلی از پراکندگی پالس ها
scattering of alpha particles
پراکندگی ذرات الفا
center of dispersion
مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
cone of fire
مخروط پراکندگی تیرها
to whip in
از پراکندگی باز داشتن
zone of dispersion
منطقه پراکندگی گلوله ها
cone of dispersion
مخروط پراکندگی بسکها
dispersal
پراکندگی پراکنده سازی
maximum scattering angle
زاویه پراکندگی حداکثر
sprawl
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
light scattering by air molecules
پراکندگی نورتوسط مولکولهای هوا
sprawling
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
dispersion error
اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
sprawls
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
circular probable error
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
disperse
[درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
organisations
سازمان
organizations
سازمان
organization
سازمان
institution
سازمان
activity
سازمان
structuring
سازمان
systems
سازمان
inst
سازمان
system
سازمان
structures
سازمان
structure
سازمان
department
سازمان
machinery
سازمان
activities
سازمان
departments
سازمان
organism
سازمان
organisms
سازمان
United Nations
سازمان ملل
board of inspection and survey
سازمان بازرسی
organizations
سازمان بندی
visual organization
سازمان دیداری
organization
سازمان بندی
organized
سازمان یافته
foundation
سازمان خیریه
physique
سازمان بدن
physiques
سازمان بدن
systems
مجموعه سازمان
labor organization
سازمان کارگری
nonprofit organization
سازمان غیرانتفاعی
system
مجموعه سازمان
unit structure
سازمان یکان
organization chart
لوحه سازمان
task organization
سازمان رزمی
data organization
سازمان داده ها
social organization
سازمان اجتماعی
file organization
سازمان فایل
reorganization
تجدید سازمان
file organization
سازمان پرونده
table of organization
جدول سازمان
counterintelligence
سازمان ضد جاسوسی
clandestine
سازمان پنهانی
labor service
سازمان کار
sensory organization
سازمان حسی
organisations
سازمان بندی
charity organization
سازمان خیریه
planning organization
سازمان برنامه
organizational
مربوط به سازمان
force structure
سازمان یکانها
economic organization
سازمان اقتصادی
reduces
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
direct
مدیریت یا سازمان دهی
directs
مدیریت یا سازمان دهی
directed
مدیریت یا سازمان دهی
restructures
تجدید سازمان کردن
stablishment
قسمت نظامی سازمان
table of organization and equipment (toe
جدول سازمان و تجهیزات
task organization
سازمان برای رزم
the church e.
سازمان قانونی کلیسا
organized market
بازار سازمان یافته
reorganized
تجدید سازمان کردن
u.n.
سازمان ملل متحد
United Nations
سازمان ملل متحد
united nations organization
سازمان ملل متحد
world health organization
سازمان بهداشت جهانی
Civil Aviation Organization
سازمان هواپیمایی کشور
type table
نوع جدول سازمان
restructure
تجدید سازمان کردن
restructured
تجدید سازمان کردن
social security organization
سازمان تامین اجتماعی
geological survey
سازمان زمین شناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com