Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
organization of central american states
سازمان دول امریکای مرکزی
Other Matches
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
pecans
درخت گردوی امریکای مرکزی
pecan
درخت گردوی امریکای مرکزی
king's yellow
مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
cento
سازمان پیمان مرکزی
C.I.A
مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
neotropical
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
distribute
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
south american revolution
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
scotland yard
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
northen america nebula
ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
sub domain
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
cpu time
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
secret police
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
central
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
ibi
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
headquarters
شعبه مرکزی اداره مرکزی
paching central
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
apparatus
[machinery]
سازمان
[سازمان اداری ]
structuring
سازمان سازمان دادن
structures
سازمان سازمان دادن
structure
سازمان سازمان دادن
latin america
امریکای لاتین
first world
امریکای شمالی
malemute
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
ponchos
کلیجه امریکای جنوبی
caribous
گوزن امریکای شمالی
junco
سهره امریکای شمالی
coypu
سگ ابی امریکای جنوبی
poncho
کلیجه امریکای جنوبی
caribou
گوزن امریکای شمالی
malamute
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
farkleberry
تمشک امریکای جنوبی
peso
مسکوک امریکای جنوبی
margay
گربه پلنگی امریکای جنوبی
lama
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
pawpaw
درخت نخل امریکای جنوبی
horseweed
خزه معمولی امریکای شمالی
pawpaws
درخت نخل امریکای جنوبی
copperlndian
سرخ پوست امریکای شمالی
glass snake
نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
lamas
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
redskin
سرخ پوست امریکای شمالی
redskins
سرخ پوست امریکای شمالی
guanaco
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
massasauge
مار زنگی امریکای شمالی
llamas
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
llama
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
mockingbird
مرغ مقلد امریکای شمالی
jonah crab
خرچنگ بزرگ امریکای غربی
coyote
گرگ صحرایی امریکای شمالی
coyotes
گرگ صحرایی امریکای شمالی
passenger pigeon
کبوتر وحشی امریکای شمالی
anaconda
نوعی مار یاافعی امریکای جنوبی
flathead
سرخ پوست امریکای شمالی ماهی سرپهن
indigo bunting
یکجورسهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
indigo bird
یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
prairie chicken
یکجور با قرقر امریکای شمالی در دره رود میسی سیپی
west lndies
جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
wampun
خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
rhatany
ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
central postal directory
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
papaw
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
pampas
دشت علفزار امریکای جنوبی دشت
activity
سازمان
activities
سازمان
institution
سازمان
systems
سازمان
machinery
سازمان
inst
سازمان
organism
سازمان
organisms
سازمان
department
سازمان
departments
سازمان
organisations
سازمان
organizations
سازمان
structuring
سازمان
structures
سازمان
organization
سازمان
structure
سازمان
system
سازمان
centrical
مرکزی
cores
مرکزی
core
مرکزی
central pumping station
مرکزی
axial
مرکزی
central
مرکزی
centre pocket
مرکزی
focal line
خط مرکزی
cl
خط مرکزی
focal
مرکزی
centerline
خط مرکزی
organization chart
لوحه سازمان
organizing
سازمان دادن
sensory organization
سازمان حسی
planning organization
سازمان برنامه
organized
سازمان یافته
tailors
سازمان دادن
tailor
سازمان دادن
reorganization
تجدید سازمان
table of organization
جدول سازمان
clandestine
سازمان پنهانی
organizes
سازمان دادن
organises
سازمان دادن
systems
مجموعه سازمان
organising
سازمان دادن
physique
سازمان بدن
physiques
سازمان بدن
nonprofit organization
سازمان غیرانتفاعی
organize
سازمان دادن
task organization
سازمان رزمی
system
مجموعه سازمان
social organization
سازمان اجتماعی
organisations
سازمان بندی
organizational
مربوط به سازمان
force structure
سازمان یکانها
charity organization
سازمان خیریه
counterintelligence
سازمان ضد جاسوسی
data organization
سازمان داده ها
economic organization
سازمان اقتصادی
file organization
سازمان پرونده
organizations
سازمان بندی
file organization
سازمان فایل
organization
سازمان بندی
foundation
سازمان خیریه
visual organization
سازمان دیداری
board of inspection and survey
سازمان بازرسی
labor organization
سازمان کارگری
United Nations
سازمان ملل
labor service
سازمان کار
unit structure
سازمان یکان
boost coil
کوئل مرکزی
center
گروه مرکزی
head office
اداره مرکزی
head office
دفتر مرکزی
holding company
شرکت مرکزی
center distance
فاصله مرکزی
centrosymmetric
متقارن مرکزی
centrum
جسم مرکزی
directrix
خط تیر مرکزی
central station
نیروگاه مرکزی
axial pressure
فشار مرکزی
fore and aft center line
خط مرکزی سراسری
central heating
حرارت مرکزی
fovea centralis
فرورفتگی مرکزی
center base
میدان مرکزی
central heating
گرمایش مرکزی
centripetal
جانب مرکزی
centrifugal
گریز از مرکزی
centre game
بازی مرکزی
central head
فشار مرکزی
central government
حکومت مرکزی
central sulcus
شیار مرکزی
central fissure
شیار مرکزی
central convolution
شکنج مرکزی
central control desk
میزفرمان مرکزی
central city
شهر مرکزی
central canal
مجرای مرکزی
central load
بار مرکزی
central office
دفتر مرکزی
central limit theorem
قضیه حد مرکزی
central gyrus
شکنج مرکزی
central terminal
پایانه مرکزی
central site
سایت مرکزی
central processor
پردازشگر مرکزی
central bank
بانک مرکزی
central processor
پردازنده مرکزی
central processing unit
واحدپردازنده مرکزی
central position
وضعیت مرکزی
central position
قرارگاه مرکزی
eccentricity
برون مرکزی
subcentral
زیر مرکزی
central
تلفن چی مرکزی
central
کامپیوتر مرکزی
centralized plan
پلان مرکزی
state government
دولت مرکزی
nuclei
لب هسته مرکزی
centralism
مرکزی نگری
spherical angle
زاویه مرکزی
concourse
تالار مرکزی
three centred curve
منحنی سه مرکزی
mainframe
پردازنده مرکزی
nucleus
لب هسته مرکزی
three center bonding
پیوند سه مرکزی
mainframes
پردازنده مرکزی
centrically
بطور مرکزی
centralists
مرکزی نگر
central focusing wheel
چرخهزوم مرکزی
centralist
مرکزی نگر
eccentricities
برون مرکزی
economic reorganization
تجدید سازمان اقتصادی
reorganizing
دوباره سازمان دادن
reorganizing
تجدید سازمان کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com