English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
competroller سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
Other Matches
appropriation بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
nonappropriated funds اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
budgetary control کنترل بودجه
budgetary control کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
fund code کد اعتبارات
account code کد اعتبارات
company funds اعتبارات گروهانی
sundry funds اعتبارات متفرقه
export credits اعتبارات صادراتی
pyramid of credit هرم اعتبارات
unit funds اعتبارات یکانی
ibi Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
volume of bank credit حجم اعتبارات بانکی
crypto account حساب اعتبارات رمز
deferred credits اعتبارات سالهای محاسباتی
personal deposit fund اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
deflation رکود کاهش اعتبارات و پول درگردش
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
welfare funds اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
finance house شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
apparatus [machinery] سازمان [سازمان اداری ]
structuring سازمان سازمان دادن
structure سازمان سازمان دادن
structures سازمان سازمان دادن
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
multipe expansion of credit استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
appropriation symbol کد بودجه
budget line خط بودجه
possibilities line خط بودجه
budget بودجه
budgeted بودجه
budgets بودجه
unfunded بی بودجه
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
preliminary budget بودجه ابتدائی
program budget بودجه برنامهای
household budget بودجه خانوار
national budget بودجه ملی
municipal budget بودجه شهرداری
preliminary budget بودجه مقدماتی
budget deficit کسری بودجه
deficit کسر بودجه
budget balance تعادل بودجه
budget balance توازن بودجه
budget bureau دفتر بودجه
budget ceiling سقف بودجه
flexible budget بودجه متغیر
fixed budget بودجه ثابت
margins بودجه احتیاطی
budget expenditures مخارج بودجه
margin بودجه احتیاطی
budgetary مربوط به بودجه
unbalanced budget بودجه نامتوازن
government dificit surplus کسر بودجه
state budget بودجه دولت
balanced budget بودجه متوازن
government budget بودجه دولت
unified budget بودجه واحد
development budget بودجه عمرانی
deficits کسر بودجه
budgetary appropriations تخصیص بودجه
operating budget بودجه عملیاتی
budget constraint محدودیت بودجه
budget credit اعتبار بودجه
budget process فرایند بودجه
budget process مراحل بودجه
budget surplus مازاد بودجه
budget surplus اضافه بودجه
cash budget بودجه نقدی
administrative budget بودجه اداری
appropriation limitation محدودیت بودجه
appropriation اختصاص بودجه
family budget بودجه خانوار
annual budget بودجه سالانه
capital budget بودجه تاسیساتی
capital budget بودجه سرمایهای
cyclical budget بودجه دورانی
budget period زمان بودجه
budget period دوره بودجه
budget cycle گردش بودجه
budget cycle مراحل بودجه
budget data اطلاعات بودجه
variable budget بودجه متغیر
budget deficit کسر بودجه
budget determinant تعیین بودجه
cyclical budget بودجه ادواری
budgeting بودجه ریزی
family budget بودجه خانواده
financial budget بودجه مالی
budget comittee گروه بودجه
current budget بودجه جاری
military funds بودجه نظامی
budget execution اجرای بودجه
The budget deficit of 1980 . کسر بودجه سا ل1980
apportionment واگذاری سهمیه بودجه
flexible budget بودجه انعطاف پذیر
deficit financing تامین کسر بودجه
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
naval appropriation bill بودجه نیروی دریایی
budget classification طبقه بندی بودجه
operating budget بودجه بهره برداری
budgeteer تهیه کننده بودجه
national economic budget بودجه اقتصادی ملی
capital budgeting بودجه بندی سرمایه
command budget estimate براورد بودجه یکان
cyclically balanced budget بودجه متوازن ادواری
budgeter تهیه کننده بودجه
balanced budget theorem قضیه بودجه متوازن
preliminary budget forecast پیش بینی مقدماتی بودجه
provide for in the budget در بودجه پیش بینی کردن
financing بودجه چیزی را تهیه کردن
finances بودجه چیزی را تهیه کردن
financed بودجه چیزی را تهیه کردن
finance بودجه چیزی را تهیه کردن
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
materials اسناد
material اسناد
documents اسناد
records اسناد
attribution اسناد
chain of authorities of a tradition اسناد
predication اسناد
imputation اسناد
ascription اسناد
delation اسناد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
balanced budget multiplier ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
multiplier effect of a balanced budget اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
The welfare budget has been cut down. از بودجه رفاهی مقداری زده اند
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
to p for a sum in the budget مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
appropriation language شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
deficit financing تامین مالی از راه کسر بودجه
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
ship's papers اسناد حمل
identity paper اسناد هویت
ship papers اسناد کشتی
misapplication اسناد غلط
writing obligatory اسناد تعهداور
liability اسناد دیونی
liabilities اسناد دیونی
forgery جعل اسناد
shipping documents اسناد حمل
briefcase کیف اسناد
briefcases کیف اسناد
forgeries جعل اسناد
negotiable instrument اسناد بهادار
attributing اسناد کردن
s.i اسناد قانونی
secret papers اسناد سری
assignment واگذاری اسناد
assignments تخصیص اسناد
turnaround documents اسناد برگشت
assignments واگذاری اسناد
treasury bill اسناد خزانه
treasury securities اسناد خزانه
treasury bills اسناد خزانه
title deed اسناد مالکیت
assignment تخصیص اسناد
predicable قابل اسناد
imputability قابلیت اسناد
attributes اسناد کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com