English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
boiler maker سازنده دیگ بخار
boilermaker سازنده دیگ بخار
Other Matches
pertubative اشفته سازنده مضطرب سازنده
precipitation of moisture انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
component سازنده
constituents سازنده
constituent سازنده
producers سازنده
producer سازنده
components سازنده
concoctor سازنده
constructor سازنده
compositor سازنده
compositors سازنده
fabricant سازنده
fabricator سازنده
fomative سازنده
instrumentalists سازنده
manufacturers سازنده
makers سازنده
maker سازنده
wright سازنده
builders سازنده
builder سازنده
manufacturer سازنده
instrumentalist سازنده
constructive سازنده
lubricated روان سازنده
inveigler گمراه سازنده
fabricator سازنده وسایل
film developer سازنده فیلم
melodist سازنده ملودی
incorporator یکی سازنده
composer سازنده مصنف
interceptive جدا سازنده
manufacturers' agent نماینده سازنده
manufacturer's agent نماینده سازنده
manifestative اشکار سازنده
computer manufacturer سازنده کامپیوتر
irradiative روشن سازنده
lutist سازنده عود
enslaver بنده سازنده
ingredients عنصر سازنده
alterative دگرگون سازنده
assurer مطمئن سازنده
ingredient عنصر سازنده
assuror مطمئن سازنده
builders موسس سازنده
lubricant روان سازنده
lubricants روان سازنده
coordinative متناسب سازنده
lubricating روان سازنده
lubricates روان سازنده
deific خدا سازنده
procreation سازنده زایش
dispossessor بی بهره سازنده
dissipative پراکنده سازنده
elucidatory روشن سازنده
builder موسس سازنده
restrictive محدود سازنده
qualifiers ملایم سازنده
qualificatory محدود سازنده
components جزء سازنده
component جزء سازنده
composers سازنده مصنف
supersessive لغو سازنده
spoiler فاسد سازنده
qualifier ملایم سازنده
factors سازنده فاکتور
factor سازنده فاکتور
separative جدا سازنده
sonneteer سازنده غزل
renovator باز نو سازنده
refrigrative خنک سازنده
refrigerative خنک سازنده
suppressive موقوف سازنده
depletive تهی سازنده
lubricate روان سازنده
presentive مجسم سازنده
vitiator تباه سازنده
distractive پریشان سازنده
procreator موجد سازنده
suppressor موقوف سازنده
subjugator مطیع سازنده
purificative پا سازنده تطهیری
ceramist سازنده فروف سفالین
diallist سازنده ساعت افتابی
toyer سازنده اسباب بازی
formative ترکیب کننده سازنده
manufacturers تولید کننده سازنده
wright کارگر سازنده نجار
composition نسبت اجزاء سازنده
indican ماده سازنده نیل
manufacturer تولید کننده سازنده
reflective بازتابنده منعکس سازنده
ceramicist سازنده فروف سفالین
compositions نسبت اجزاء سازنده
compositions نسبت اجزای سازنده
composition نسبت اجزای سازنده
reflectional بازتابنده منعکس سازنده
ideologue سازنده ایده ئولوژی
loathful دافع بیرغبت سازنده
producer advertising تبلیغ توسط سازنده
manufacturer's software نرم افزار سازنده
metrist سازنده نظم وشعر
original equipment manufacturer سازنده تجهیزات اصلی
purificatory پاک سازنده تطهیری
procurer فراهم سازنده جاکش
elucidative تفسیری روشن سازنده
mitigatory سبک سازنده مخفف
paper stainer سازنده کاغذهای دیواری
humiliating پست سازنده خفیف کننده
pastoralist سازنده شعرهای روستایی چوپان
humiliatingly پست سازنده خفیف کننده
detonating محترق شونده منفجر سازنده
producers عمل اورنده سازنده باراورنده
unisys یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
producer عمل اورنده سازنده باراورنده
illusory گمراه کننده مشتبه سازنده
assimilator تحلیل برنده همانند سازنده
wet cooper سازنده چلیک برای مایعات
mitigative سبک سازنده تخفیف دهنده
pictorial تصویر نما مجسم سازنده
data general corporation سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
honeywell یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
carver قلم سنگ تراشی سازنده
spoilsman تباه کننده فاسد سازنده
perversive گمراه کننده منحرف سازنده
self discharging ازاد سازنده نفس خود
illusive گمراه کننده مشتبه سازنده
digital equipment corporation سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
control data corporation یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
motorola سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
dry cooper سازنده چلیک برای خشکه بار
borland international یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
Dec یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
smokescreen عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
leukosis زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
outriggers اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
horner سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
free issue materials موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
radio sheck یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
haze بخار
vaporific بخار شو
water vapor بخار اب
miasmas بخار بد بو
miasma بخار بد بو
brume بخار
vapo بخار
vapor بخار
halitus بخار
vaporer بخار زا
vaporific بخار زا
aqueous vapor بخار اب
steaming بخار اب
reeking بخار
gas بخار
reeks بخار
gases بخار
reek بخار
gasses بخار
steams بخار
gassed بخار
reeked بخار
fumed بخار
fuming بخار
steam بخار اب
fumes بخار
fume بخار
steaming بخار
vapour بخار
vapour بخار اب
steam بخار
steamed بخار
steams بخار اب
steamed بخار اب
doa شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
parbasis سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
mofette بخار بدبو
fume دود بخار
fume بخار شدن
sweating bath حمام بخار
steams بخار کردن
fumed بخار شدن
mercury vaper بخار جیوه
steamy شبیه بخار
steamiest پر حرارت پر بخار
vaporarium حمام بخار
steamiest شبیه بخار
steamier پر حرارت پر بخار
vaporable بخار شدنی
vapor trail لولههای بخار
steamier شبیه بخار
live steam بخار زنده
fuming دود بخار
fuming بخار شدن
steam stripping تقطیر با بخار اب
vapor pressure فشار بخار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com