Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
dry cooper
سازنده چلیک برای خشکه بار
Other Matches
wet cooper
سازنده چلیک برای مایعات
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
particular lien
حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
pertubative
اشفته سازنده مضطرب سازنده
hardened steel
خشکه
moralistic
خشکه مقدس
dry river bed
خشکه رود
deadweight
وزن خشکه
board wages
جیره خشکه
cast steel
فولاد خشکه
tartufe
خشکه مقدس
tartuffe
خشکه مقدس
dead weight
وزن خشکه
dead weights
وزن خشکه
dry stone lining
روکش خشکه چینی
dry stone drain
زهکش خشکه چینی
french drain
زهکش خشکه چینی
dry stone pitching
فکافته خشکه چینی
dry stone pitching
سنگفرش خشکه چینی
dry laid masonry
بنائی خشکه چین
dry laid masonry
فکافته خشکه چینی
religiosity
خشکه مقدس بودن
dry mansory
[دیوار سنگی خشکه چین]
broch
[ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
drum
چلیک
firkin
چلیک
cade
چلیک
casks
چلیک
cask
چلیک
drummed
چلیک
hosghead
چلیک بزرگ
lagvt
تخته چلیک
gauntry
جای چلیک
cooper
چلیک ساز
strawberry
چلیک خوراکی
keg
چلیک کوچک
gantry
جای چلیک
strawberries
چلیک خوراکی
cooperage
چلیک سازی
kegs
چلیک کوچک
gantries
جای چلیک
barrels
چلیک لوله تفنگ
powder kegs
چلیک یابشکه باروت
powder keg
چلیک یابشکه باروت
barrel
چلیک لوله تفنگ
bail
حلقه دور چلیک سطل
gauger
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
kilderkin
چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
parbuckle
طناب دولاکه بان چلیک یاچیزدیگر رامی غلتانند باطناب غلتاندن
maker
سازنده
concoctor
سازنده
component
سازنده
producer
سازنده
constructor
سازنده
makers
سازنده
components
سازنده
compositors
سازنده
compositor
سازنده
fomative
سازنده
wright
سازنده
producers
سازنده
manufacturer
سازنده
builders
سازنده
instrumentalists
سازنده
constituents
سازنده
fabricant
سازنده
constituent
سازنده
constructive
سازنده
builder
سازنده
manufacturers
سازنده
instrumentalist
سازنده
fabricator
سازنده
restrictive
محدود سازنده
depletive
تهی سازنده
component
جزء سازنده
ingredients
عنصر سازنده
composer
سازنده مصنف
manifestative
اشکار سازنده
builder
موسس سازنده
alterative
دگرگون سازنده
qualifier
ملایم سازنده
qualifiers
ملایم سازنده
distractive
پریشان سازنده
qualificatory
محدود سازنده
film developer
سازنده فیلم
manufacturer's agent
نماینده سازنده
manufacturers' agent
نماینده سازنده
melodist
سازنده ملودی
fabricator
سازنده وسایل
sonneteer
سازنده غزل
coordinative
متناسب سازنده
vitiator
تباه سازنده
procreation
سازنده زایش
dispossessor
بی بهره سازنده
spoiler
فاسد سازنده
dissipative
پراکنده سازنده
components
جزء سازنده
interceptive
جدا سازنده
lutist
سازنده عود
ingredient
عنصر سازنده
procreator
موجد سازنده
refrigrative
خنک سازنده
irradiative
روشن سازنده
subjugator
مطیع سازنده
separative
جدا سازنده
lubricating
روان سازنده
lubricate
روان سازنده
lubricates
روان سازنده
computer manufacturer
سازنده کامپیوتر
lubricated
روان سازنده
builders
موسس سازنده
presentive
مجسم سازنده
composers
سازنده مصنف
refrigerative
خنک سازنده
lubricant
روان سازنده
lubricants
روان سازنده
purificative
پا سازنده تطهیری
incorporator
یکی سازنده
inveigler
گمراه سازنده
renovator
باز نو سازنده
suppressive
موقوف سازنده
suppressor
موقوف سازنده
assurer
مطمئن سازنده
enslaver
بنده سازنده
assuror
مطمئن سازنده
factor
سازنده فاکتور
deific
خدا سازنده
elucidatory
روشن سازنده
factors
سازنده فاکتور
supersessive
لغو سازنده
compositions
نسبت اجزاء سازنده
purificatory
پاک سازنده تطهیری
diallist
سازنده ساعت افتابی
manufacturer
تولید کننده سازنده
composition
نسبت اجزاء سازنده
composition
نسبت اجزای سازنده
reflective
بازتابنده منعکس سازنده
compositions
نسبت اجزای سازنده
producer advertising
تبلیغ توسط سازنده
loathful
دافع بیرغبت سازنده
procurer
فراهم سازنده جاکش
ceramicist
سازنده فروف سفالین
indican
ماده سازنده نیل
ceramist
سازنده فروف سفالین
formative
ترکیب کننده سازنده
toyer
سازنده اسباب بازی
wright
کارگر سازنده نجار
elucidative
تفسیری روشن سازنده
metrist
سازنده نظم وشعر
original equipment manufacturer
سازنده تجهیزات اصلی
manufacturer's software
نرم افزار سازنده
mitigatory
سبک سازنده مخفف
reflectional
بازتابنده منعکس سازنده
paper stainer
سازنده کاغذهای دیواری
boilermaker
سازنده دیگ بخار
ideologue
سازنده ایده ئولوژی
boiler maker
سازنده دیگ بخار
manufacturers
تولید کننده سازنده
assimilator
تحلیل برنده همانند سازنده
carver
قلم سنگ تراشی سازنده
spoilsman
تباه کننده فاسد سازنده
pastoralist
سازنده شعرهای روستایی چوپان
illusory
گمراه کننده مشتبه سازنده
unisys
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
mitigative
سبک سازنده تخفیف دهنده
honeywell
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
self discharging
ازاد سازنده نفس خود
detonating
محترق شونده منفجر سازنده
data general corporation
سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
illusive
گمراه کننده مشتبه سازنده
producers
عمل اورنده سازنده باراورنده
pictorial
تصویر نما مجسم سازنده
perversive
گمراه کننده منحرف سازنده
producer
عمل اورنده سازنده باراورنده
humiliatingly
پست سازنده خفیف کننده
humiliating
پست سازنده خفیف کننده
digital equipment corporation
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
Dec
یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver
مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
control data corporation
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
borland international
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
leukosis
زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
outriggers
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
horner
سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
smokescreen
عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
metencephalon
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
free issue materials
موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
doa
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
parbasis
سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
unbundled
اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com