English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
rhizome ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
Other Matches
rhizomatous دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
rootstock ساقه زیر زمینی
to grub the ground ریشه های زمینی را کندن
corm ساقه پیاز مانند گیاه
rhizoid ریشه مانند
rhizomorphous ریشه مانند
fringent ریشه مانند
frondiferous دارای ساقههای برگ
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
rhizogenic تولید کننده ریشه ریشه اور
radicate ریشه گرفتن ریشه دار شدن
rhizogenetic تولید کننده ریشه ریشه اور
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
kex ساقه پوک گیاهان چتری گیاه چتری که ساقه پوک داشته باشد
to take root ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
to strike root ریشه گرفتن ریشه دواندن
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
underscoring زیرین خط
underline خط زیرین
underlined خط زیرین
underscores زیرین خط
underscored زیرین خط
underlines خط زیرین
underlips لب زیرین
underlip لب زیرین
downstair زیرین
under- زیرین
under زیرین
inferiors زیرین
inferior زیرین
underside زیرین
underscore زیرین خط
subjecent زیرین
following on زیرین
after mentioned زیرین
undersides زیرین
following زیرین
following <adj.> زیرین
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
downward پایین زیرین
tropopause زیرین مرز
lower floor اشکوب زیرین
bottom slide لغزنده زیرین
labium لب زیرین حشره
nether millstone اسیاسنگ زیرین
inferior planets سیارات زیرین
beneath زیرین پایینی
hypolimnion اب سرد زیرین
inferior colliculus برجستگی زیرین
hypodermis پوست زیرین
underpart زیرین بخش
base stone سنگ زیرین
nether lip or jaw لب یا ارواره زیرین
underworld زیرین جهان
the underwritten names نامهای زیرین
ulna زند زیرین
undercoat پشم زیرین
maxilla ارواره زیرین
limb اندام زیرین
the f. words کلمات زیرین
mandibular ارواره زیرین
the figure below رقم زیرین
true pelvis لگن زیرین
sub grade لایه زیرین
underneath زیرین پایینی
named here under نامبرده زیرین
neath or neath پایین زیرین
troposphere زیرین سپهر
limbs اندام زیرین
culet پخ زیرین برلیان
bottom line طناب زیرین
dewatering outlets خروجی زیرین
subways مجرای زیرین
cutis پوست زیرین
bedding لایه زیرین
subway مجرای زیرین
undercut ببرش زیرین
undercuts ببرش زیرین
underpasses زیرین راه
underpass زیرین راه
lamellate لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
underside طرف یا سوی زیرین
trismus تشنج ارواره زیرین
undersides طرف یا سوی زیرین
press bed بخش زیرین پرس
top lift طبقه زیرین پاشنه پا
binder course قشر زیرین رویه
inframaxillary nerves پیهای ارواره زیرین
inframaxillary وابسته به ارواره زیرین
infra axillary وابسته به ارواره زیرین
undergrowth پشم یارویش زیرین
cutis لایه زیرین پوست
lower branch of meridian نصف النهار زیرین
nether millstone سنگ زیرین اسیاب
stag evil تشنج ارواره زیرین اسب
mandibular اروارهای وابسته به ارواره زیرین
eupelagic environment محیط زیر لایه زیرین
calipee کاسه زیرین لاک پشت
jowl ارواره زیرین پرنده گونه
orlop deck عرشه زیرین کشتی جنگی
jowls ارواره زیرین پرنده گونه
orlop عرشه زیرین کشتی جنگی
neck necessity قسمت زیرین تاج ستون
semibasement نیم طبقه زیرین ساختمان
diffusion روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
jibs بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jib بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbed بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
martingale طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
jibbing بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
haulm ساقه
halm ساقه
stalks ساقه
stock ته ساقه
stalked ساقه
stemmed ساقه
stemming ساقه
plumule ساقه چه
stem ساقه
peduncle ساقه گل
pediculate ساقه دا ر
rachis ساقه
ecaudate بی ساقه
stalk ساقه
footstalk ساقه گل
stocked ته ساقه
caulis ساقه
acaulescent بی ساقه
shafting ساقه ها
shank ساقه
stems ساقه
pedicle ساقه
stipe ساقه
stalking ساقه
stemmy ساقه ساقه
pedicel ساقه گل
leg ساقه
legs ساقه
acaulous بی ساقه
acauline بی ساقه
premaxilla استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
labrum لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
pedicellate ساقه دار
petiolate ساقه دار
petiolated ساقه دار
quills ساقه توخالی پر
stipes ساقه ساقچه
quill ساقه توخالی پر
the stem of a plant ساقه گیاه
peduncle ساقه اصلی
pedicel ساقه کوچک
sessile بی ساقه بی پایه
tige بدنه ساقه
pedicel ساقه اصلی
pulp مغز ساقه
stem ساقه میله
pedunculate ساقه دار
stalky ساقه دار
stemmy ساقه دار
leafstalk ساقه برگ
stalker ساقه ساز
stylate ساقه دار
stemming ساقه میله
stipitate ساقه دار
stoloniferous ساقه دار
stalklet ساقه کوچک
drum ساقه گنبد
drummed ساقه گنبد
fronds ساقه برگی
stemmed ساقه میله
fronds برگ ساقه
stemless بدون ساقه
frond ساقه برگی
frond برگ ساقه
remex ساقه پر خامه پر
stems ساقه میله
pedicle ساقه اصلی
culm ساقه علف
gynophore ساقه تمدان
brain stem ساقه مغز
branch رشته ساقه
blade shank ساقه تیغه
cauliform ساقه وار
cauline ساقه روی
branches رشته ساقه
chimney-shaft ساقه دودکش
funiculus ساقه تخمچه
culm ساقه غله
overshot jaw ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
boot پوتین ساقه بلند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com