English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
dojang سالن تمرین تکواندو
Other Matches
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
taekwondo تکواندو
geong geuk حمله تکواندو
kyorougei مبارزه تکواندو
taekwondo yooksa تاریخچه تکواندو
hayei شلوار تکواندو
taekwondo nore سرود تکواندو
joomeok مشت تکواندو
shihapjung تشک تکواندو
kuang jang neim سرمربی تکواندو
gasoem گاسوم تکواندو
teas کمربند تکواندو
kuk kiwo مرکز تکواندو
geong gegak حمله تکواندو
gei تکنیک تکواندو
tea کمربند تکواندو
tou book لباس تکواندو
saboum مربی تکواندو
chung shin اصول تکواندو
deung joomeok پس مشت تکواندو
moon doung makki نوعی دفاع تکواندو
deashim داور وسط تکواندو
chi jireugi ضربه بالارونده تکواندو
pakat palmok بیرون ساعد تکواندو
jooshim داور کنار تکواندو
wining by deukjoom برد تکواندو با امتیاز
dan shimsa pyon دان سیمساپیو تکواندو
k o ضربه فنی تکواندو
diguot jajirogi ضربه مشت تکواندو
chagi ضربه پای تکواندو
ap joomok پیش مشت تکواندو
chung seung برنده هوگوابی تکواندو
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
chung shin sooyak فرهنگ اخلاقی تکواندو
withdrawals کناره گیری از مسابقه تکواندو
chigi ضربه پرتابی دست تکواندو
withdrawal کناره گیری از مسابقه تکواندو
dan gup jeado سیستم درجه بندی تکواندو
doobal dang sang ضربه پرشی دوگانه تکواندو
hoong seung برنده هوگو قرمز تکواندو
ap seogi راه رفتن عادی تکواندو
heichio makki بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
geong gyuk نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
gup shimsa pyon فرم ازمون درجه تکواندو گاپ سیمساپیو
tae guk در تکواندو همه چیزبا ته گوک اغاز میشود
coliseum سالن
amphitheater سالن
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
ballroom سالن رقص
basilica سالن درازومستطیل
colosseum سالن بزرگ
basilicas سالن درازومستطیل
gyms سالن ژیمناستیک
salons سالن زیبایی
ballrooms سالن رقص
gym سالن ژیمناستیک
salon سالن زیبایی
drawing room سالن پذیرایی
messes سالن غذاخوری
mess سالن غذاخوری
lyceum سالن بحث
mass hall سالن نهارخوری
mass hall سالن غذاخوری
drawing rooms سالن پذیرایی
gallery سرسرا سالن
galleries سرسرا سالن
music hall سالن موسیقی
living rooms سالن نشیمن
living room سالن نشیمن
music halls سالن موسیقی
showroom سالن نمایشگاه
showrooms سالن نمایشگاه
beauty salon سالن زیبایی
arrival hall سالن ورود
concourse سالن اصلی
lobby سالن انتظار
arrival hall سالن ورود
lobbies سالن انتظار
lobbied سالن انتظار
lobbied سالن هتل و مهمانخانه
indoor soccer فوتبال داخل سالن
saloon car واگن سالن دار
wardroom سالن بیماران بیمارستان
refectories سالن ناهار خوری
beauty shop سالن ارایش وزیبایی
refectory سالن ناهار خوری
court tennis تنیس داخل سالن
parlor car سالن استراحت قطار
lyceum سالن سخنرانی عمومی
departure hall سالن ترک کردن
dramshop سالن مشروب فروشی
saloon سالن زیبایی رستوران
saloons سالن زیبایی رستوران
astrodome سالن رسد خانه
officer's mess سالن غذاخوری افسران
amusement arcade سالن بازیهای الکترونیکی
lobbies سالن هتل و مهمانخانه
lobby سالن هتل و مهمانخانه
The hall has three exits. سالن دارای سه خروجی است.
parlormaid کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
basilicas کلیساهایی که سالن دراز دارند
valhalla سالن پذیرایی خدای اودین
basilica کلیساهایی که سالن دراز دارند
mess hall سالن غذا خوری سرباز خانه
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
Is there a beauty salon in the hotel? آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
lounge car قطار دارای سالن استراحت وتفریح
lounger کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
pullman car واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
gatecrasher کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
uses تمرین
drilling تمرین
trains تمرین
practice تمرین
exercises تمرین
exercise تمرین
exercised تمرین
use تمرین
rehearsal تمرین
action تمرین
rehearsals تمرین
actions تمرین
work out تمرین
drills تمرین
ure تمرین
drilled تمرین
drill تمرین
trained تمرین
train تمرین
field exercise تمرین رزمی
wind sprint تمرین دو سریع
warm down تمرین سبک
field exercise تمرین صحرایی
fartlek تمرین دو استقامت
try-out تمرین نهایی
dry run تمرین جنگی
try-outs تمرین نهایی
workshop practice تمرین کارگاهی
physical exercise تمرین ورزشی
exercisable قابل تمرین
workout تمرین شدید
exercise term اسم تمرین
exercize تمرین تکلیف
workouts تمرین شدید
exercise code word رمز تمرین
work out <idiom> تمرین کردن
fore exercise تمرین مقدماتی
practice effect اثر تمرین
physical exercise تمرین بدنی
overtrain تمرین بیش از حد
negative practice تمرین منفی
training distance مسافت تمرین
maneuver تمرین نظامی
mobilization exercise تمرین بسیج
massed practice تمرین بی وقفه
practice period دوره تمرین
practice teaching تمرین معلمی
formal exercise تمرین صوری
unspaced practice تمرین بی فاصله
gymnastical تمرین زورخانهای
training time زمان تمرین
work out تمرین امادگی
service practice تمرین اموزشی
rehearser تمرین کننده
pratique تمرین عملی
joint exercise تمرین مشترک
mass practice تمرین فشرده
rehearses تمرین کردن
drilling تمرین نظامی
practise ورزش تمرین
practicing ورزش تمرین
evolution تمرین عالی
practice ورزش تمرین
rehearsals تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین نمایش
rehearsal تمرین از بر خواندن
rehearsal تمرین نمایش
drills تمرین مته
gunning تمرین تیراندازی
experiencing تمرین دادن
practises ورزش تمرین
rehearsed تمرین کردن
rehearse تمرین کردن
rehearsing تمرین کردن
woodsheds تمرین کردن
woodshed تمرین کردن
practising ورزش تمرین
mule اتومبیل تمرین
mules اتومبیل تمرین
experience تمرین دادن
experiences تمرین دادن
practice تمرین کردن
circuit training تمرین دایرهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com