English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
hamburg ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
hamburger ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
hamburgers ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
Search result with all words
burger تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
Other Matches
swiss steak گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
fries گوشت سرخ کرده
fry گوشت سرخ کرده
broiled meat گوشت سرخ کرده
frying گوشت سرخ کرده
carbonado قطعه گوشت کباب کرده
fricandeau گوشت گوساله سرخ کرده درروغن خودش
scrapple خوراک مرکب از گوشت سرخ کرده وادویه
sandwich ساندویچ درست کردن ساندویچ
sandwiched ساندویچ درست کردن ساندویچ
sandwiches ساندویچ درست کردن ساندویچ
profound gangrene یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
biltong گوشت خرد کرده ونمک زده خشک شده در افتاب
salami گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
taco ساندویچ
hot dog ساندویچ سوسیس
hot dogs ساندویچ سوسیس
snack bar ساندویچ فروشی
snack bars ساندویچ فروشی
pomace گوشت سیب گوشت میوه
I have a tooth abscess. دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
club steak قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
viand گوشت
flesh and blood گوشت
granulation tissue گوشت نو
preserved meat گوشت
pulpless بی گوشت
flesh-and-blood گوشت
brawn گوشت
flesh گوشت
proud flesh گوشت نو
meats گوشت
basting گوشت
meat گوشت
pot roast گوشت اب پزشده
surloin گوشت مازه
veal گوشت گوساله
emaciated گوشت رفته
rib گوشت دنده
mince گوشت قیمه
white meat گوشت سفید
dripping چکیده گوشت
beefy گوشت الو
sirloin گوشت راسته
minces گوشت قیمه
sirloins گوشت راسته
sarcophagous گوشت خوار
chopping board تختهسبزیو گوشت
pork گوشت خوک
pot roasts گوشت اب پزشده
lamb گوشت بره
chop گوشت کتلت
chop گوشت دنده
leg گوشت ران
shoulder گوشت سردست
luncheon meat گوشت ساندویچی
grill گوشت کباب کن
grilling گوشت کباب کن
grills گوشت کباب کن
flab گوشت اضافی
flab گوشت شل و آویزان
ham گوشت ران
beefed up گوشت گاو
beef گوشت گاو
gravy شیره گوشت
horseflesh گوشت اسب
the pulp of an apple گوشت سیب
meatier گوشت دار
meatiest گوشت دار
meaty گوشت دار
lambs گوشت بره
outgrowth گوشت زیادی
top round گوشت کبابی
collop برش گوشت
lenten بی گوشت لاغر
green meat گوشت کهنه
mangler گوشت خرد کن
masher گوشت کوب
beef tea جوهریاشیره گوشت
gambrel قلاب گوشت
fuzz ball گوشت زیادی
fruit pulp گوشت میوه
meatman گوشت فروش
blowfly مگس گوشت
haslet گوشت کبابی
killcalf گوشت فروش
lappet گوشت اویخته
goose گوشت غاز
caruncle گوشت پاره
consomme اب گوشت تنگاب
carnification گوشت سازی
carneous گوشت مانند
butchery business گوشت فروشی
brisket گوشت سینه
leal meat گوشت لخم
meat fly مگس گوشت
spareribs گوشت دنده
murrain گوشت مرده
flesh hook قلاب گوشت کش
carrion گوشت گندیده
flash hook قلاب گوشت
shins گوشت قلم پا
carnosity گوشت زیاد
pemican گوشت خشکانده
pemmican گوشت خشکانده
pancreases خوش گوشت
pancreas خوش گوشت
shin گوشت قلم پا
venison گوشت گوزن
incarnant گوشت نو اور
pulpous گوشت دار
flesher گوشت فروش
stringer چنگک گوشت
french chop گوشت دنده
diastasc اب خوش گوشت
fleshmonger گوشت فروش
stringers چنگک گوشت
mutton گوشت گوسفند
red meat گوشت گاووگوسفند
granulet گوشت نوبالا اورده
luncheon meat گوشت پیش آماد
spare ribs گوشت دنده با استخوان
steaks باریکه گوشت کبابی
Scotch egg تخم مرغ آب پز و گوشت
gratings گوشت ریز ساینده
foreshank گوشت ساق گاو
ecchymosis کبودشدگی گوشت از کوفتگی
steak باریکه گوشت کبابی
luncheon meat گوشت پخته و آماده
collop تکه کوچک گوشت
tenderloin گوشت پشت مازو
omophagous گوشت خام خور
roast beef گوشت گاوکباب شده
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
gobbets تکه گوشت خام
gobbet تکه گوشت خام
pareve بدون گوشت وشیر
parve بدون گوشت وشیر
schnitzel کتلت گوشت گوساله
pork butcher گوشت خوک فروش
omophagic گوشت خام خور
omophagia گوشت خام خوری
abscission قطع پوست و گوشت
cicatrize گوشت نو بالا اوردن
carunculate دارای گوشت پاره
short ribs گوشت با استخوان دنده
westphalian ham گوشت دودزده خوک
beef steak گوشت ران گاو
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
masticator چرخ گوشت خردکنی
meat tea چایی یا عصرانه با گوشت
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
to carven meat گوشت رادرسرسفره خردکردن
putrid flesh گوشت گندیده یا بو گرفته
grating گوشت ریز ساینده
dainty گوشت یا خوراک لذیذ
fricassees راگوی گوشت پرنده
mince pies کلوچه گوشت دار
sirloin گوشت کمرگوسفند یا خوک
lob گوشت یا پوست اویخته
fricassee راگوی گوشت پرنده
bullied گردن کلفت گوشت
bullies گردن کلفت گوشت
lobs گوشت یا پوست اویخته
lobbing گوشت یا پوست اویخته
beefsteak گوشت ران گاو
pie کلوچه گوشت پیچ
pies کلوچه گوشت پیچ
mince pie کلوچه گوشت دار
sirloins گوشت کمرگوسفند یا خوک
bullying گردن کلفت گوشت
bully گردن کلفت گوشت
growth گوشت زیادی تومور
growths گوشت زیادی تومور
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
mincemeat گوشت قیمه شده
pap تفاله گوشت یاسیب
lobbed گوشت یا پوست اویخته
Her flesh is flabby. گوشت بدنش شل است
Frozen meat ( food ) . گوشت ( غذای ) یخ زده
cold cuts گوشت پخته سرد
haunches گوشت ران وگرده
fry سرخ کردن [گوشت]
haunch گوشت ران وگرده
stroganoff گوشت پخته نازک با خردل
putrescine ماده سمی در گوشت فاسد
pot roast گوشت سرخ شده در دیگ
pot roasts گوشت سرخ شده در دیگ
meatgrinder چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
mincing machine [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
lard گوشت خوک چربی زدن
sowbelly گوشت خوک نمک زده
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
venison گوشت اهو شکارگوزن واهو
polypus گوشت زیادی ساقه دار
nematode کرمک و کرم گوشت و مانندانها
meat grinder [American] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com