Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
sentry box
سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
sentry boxes
سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
Other Matches
sentry boxes
سایبان چوبی نگهبان
sentry box
سایبان چوبی نگهبان
watchdogs
نگهبانی دادن نگهبان بودن
watchdog
نگهبانی دادن نگهبان بودن
anchor watch
گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
sentinel
دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
sentinels
دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
ninepins
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
shelters
سرپناه
sheltering
سرپناه
sheltered
سرپناه
shelter
سرپناه
hood
سرپناه
disposed
بی سرپناه
box
سرپناه
boxes
سرپناه
hoods
سرپناه
ambuscade
سرپناه
sheltered
پناه گرفتن سرپناه
sheltering
پناه گرفتن سرپناه
shelters
پناه گرفتن سرپناه
shelter
پناه گرفتن سرپناه
noggin
سطل چوبی لیوان چوبی
naggin
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
سطل چوبی لیوان چوبی
trenail
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
gables
سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
gable
سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
cut and cover shelter
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
umbrellas
سایبان
sun blind
سایبان
bower
سایبان
canopy
سایبان
bowers
سایبان
canopies
سایبان
shadings
سایبان
dorse
سایبان
umbrella
سایبان
pentice
سایبان
parasol
سایبان
hovels
سایبان
parasols
سایبان
pergola
سایبان
pergolas
سایبان
hovel
سایبان
shade
سایبان
awning
سایبان
shades
سایبان
cockpit canopy
سایبان خلبان
snowshed
سایبان برفی
baldachino
سایبان پایدار
sunshades
سایبان ساباط
awnings
سایبان کرباسی
baldaquin
سایبان پایدار
car port
سایبان اتومبیل
car ports
سایبان اتومبیل
feast of tabernacles
عید سایبان
baldachin
سایبان پایدار
baldacchino
سایبان پایدار
awning
سایبان کرباسی
ciborium
سایبان محراب
sunshade
سایبان ساباط
abat vent
سایبان کوچک
booth
سایبان خیمه پاسگاه
marquee
خیمه بزرگ سایبان
ride rope
بند سایبان کشتی
abat jour
سایبان پنجره هوا
marquees
خیمه بزرگ سایبان
canopy release knob
دکمه برقراری سایبان
stanchion
سایبان یا چادر جلومغازه
booths
سایبان خیمه پاسگاه
embower
درداربست جادادن در سایبان نشاندن
canopies
کروک اتومبیل سایبان گذاشتن
canopy
کروک اتومبیل سایبان گذاشتن
dais
سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
trick
نگهبانی
protectorship
نگهبانی
tricked
نگهبانی
tricking
نگهبانی
watches
نگهبانی
wardenship
نگهبانی
out post
نگهبانی
watching
نگهبانی
watched
نگهبانی
watch
نگهبانی
escorting
نگهبانی کردن
watches
نگهبانی دادن
watched
پاس نگهبانی
to nount guard
به نگهبانی رفتن
relieve
تعویض نگهبانی
watch
نگهبانی دادن
relieves
تعویض نگهبانی
escort
نگهبانی کردن
watching
پاس نگهبانی
escorts
نگهبانی کردن
trick
نوبت نگهبانی
relieving
تعویض نگهبانی
escorted
نگهبانی کردن
tricked
نوبت نگهبانی
watch
پاس نگهبانی
watches
پاس نگهبانی
tricking
نوبت نگهبانی
watched
نگهبانی دادن
to stand sentinel
نگهبانی کردن
watching
نگهبانی دادن
stand guard
نگهبانی دادن
sentry
قراول نگهبانی
rosters
صورت نگهبانی
off duty
خارج از نگهبانی
chaperone
نگهبانی کردن
sentries
قراول نگهبانی
sentry box
اتاقک نگهبانی
on sentry
مامور نگهبانی
first dog watch
نگهبانی اول
sentry boxes
اتاقک نگهبانی
watchtower
برج نگهبانی
watchtowers
برج نگهبانی
sentinel
نگهبانی کردن
roster
صورت نگهبانی
orderly officen
افسر نگهبانی
duty roster
لوحه نگهبانی
sentinels
نگهبانی کردن
chaperones
نگهبانی کردن
cavalier
سکوی نگهبانی
set the watch
تنظیم نگهبانی
second dog watch
نگهبانی دوم
guards
نگهبانی دادن
middle watch
نگهبانی نیمه شب
guarding
نگهبانی دادن
radar quardship
نگهبانی رادار
guard
نگهبانی دادن
first watch
نگهبانی شامگاه
chaperons
نگهبانی کردن
chaperon
نگهبانی کردن
main guard
پست نگهبانی اصلی
duty
ماموریت خدمت نگهبانی
first dogwatch
نوبت نگهبانی عصر
watch and ward
حق نگهبانی روزانه و شبانه
port watch
پست نگهبانی بندر
off duty
مرخصی راحتی نگهبانی
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
abat-voix
[قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
look out
نگهبانی کردن موافب بودن
fixed post system
سیستم پستهای نگهبانی ثابت
trick
مدت زمان پست نگهبانی
tricked
مدت زمان پست نگهبانی
tricking
مدت زمان پست نگهبانی
relief
مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
scout
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
point duty
نگهبانی مامور راهنمایی عبورومرورکه درنقطهای می ایستد
scouts
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
call book
دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
scouted
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
watched
نگهبان
custos
نگهبان
enntinel
نگهبان
custodier
نگهبان
lifeguard
نگهبان
guardians
نگهبان
guardian
نگهبان
duty
نگهبان
left half back
نگهبان چپ
guard dog
سگ نگهبان
body guard
نگهبان
watching
نگهبان
watches
نگهبان
lifeguards
نگهبان
on guard
نگهبان
out post
نگهبان
custodial
نگهبان
look out
نگهبان
conservator
نگهبان
life guard
نگهبان
watch
نگهبان
wardens
نگهبان
warden
نگهبان
guard
نگهبان
keepers
نگهبان
K9
[canine]
سگ نگهبان
guardsman
نگهبان
guardsmen
نگهبان
sentry
نگهبان
sentries
نگهبان
police dog
سگ نگهبان
keeper
نگهبان
guards
نگهبان
gallant
نگهبان
guarding
نگهبان
watchman
نگهبان
wards
نگهبان
watchmen
نگهبان
escorted
نگهبان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com