English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
English Persian
greenery سبزی
vegetable سبزی
greenstuff سبزی
green jaundice سبزی
green meat سبزی
green stuff سبزی
greenness سبزی
greenth سبزی
legume سبزی
virescence سبزی
viridity سبزی
veg سبزی
Other Matches
greenless بی سبزی
vegetably سبزی وار
wrack اشغال سبزی
obsequious سبزی پاک کن
viridescence میل به سبزی
greengrocers سبزی فروش
verdancy حالت سبزی
pot herb سبزی پختنی
vegetably بشکل سبزی
greengrocery سبزی فروشی
green vegetable سبزی خوراکی
greengrocer سبزی فروش
coster سبزی فروش
vegetable soup سوپ سبزی
fawner سبزی پاک کن
verdure تازگی سبزیجات سبزی
virescence سبزی غیرعادی دربرگهای گل
What vegetables do you have? چه سبزی هایی دارید؟
vegetable diet خوراک سبزی دار
buble and squeak قیمه با سبزی یا کلم
maket garden باغ سبزی کاری
pickler پیازترشی سبزی ترشی
minestrone سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
costermonger سبزی فروش دوره گرد
garden stuff حاصل باغ :سبزی ومیوه
fawningly ازروی سبزی پاک کنی
fawning دم لابه سبزی پاک کنی
olla یکجور اش سبزی دار دراسپانی
borsch نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
borscht نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
flatteringly متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
olericulture سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
the greenish hue of blue حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
Cooked vegetables digest easily. سبزی پخته زود هضم است.
gallows bird کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
green bice رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com