Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (8 milliseconds)
English
Persian
classicism
سبک باستانی
Search result with all words
classicist
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicists
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
primer
باستانی ابتدایی
primers
باستانی ابتدایی
antiquarian
باستانی
ancient
باستانی
classic
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classics
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classical
وابسته به ادبیات باستانی
classical
پیرو سبکهای باستانی
traditionalism
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
traditional
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
antiquaries
باستانی
antiquary
باستانی
relic
باستانی
relics
باستانی
age old
باستانی
age-old
باستانی
antique
باستانی
antiques
باستانی
old
باستانی
older
باستانی
oldest
باستانی
primeval
بسیار کهن باستانی
humanist
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
reliquaries
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquary
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
agonistic
وابسته به مسابقات باستانی یونان
agonistical
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
ancient relics
اثار باستانی
aramaean
زبان باستانی
avestan
زبان باستانی ایران
catastasis
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
classicalism
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
classicality
مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
classically
باستانی
classicize
درزمره ادبیات باستانی
classicize
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
corinthian
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
delphine classics
چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
dithyramb
سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
doge
لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
dorian
وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
ethiopic
زبان باستانی حبشه
gaul
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
gray
باستانی
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
norseman
اسکاندیناوی باستانی
northman
اسکاندیناوی باستانی
paleograph
نسخه خطی باستانی
paleographic
وابسته بخطوط باستانی
pelta
سپر یونانیان ورومیان باستانی
persepolis
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
phygian
فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
purgation
روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
traditionary
باستانی
veda
کتاب مقدس باستانی هند
in ancient times
در روزگار باستانی
Antiquity
جهان باستانی
[تاریخ]
the Classical World
[the Ancient World]
جهان باستانی
[تاریخ]
in ancient times
در اوقات جهان باستانی
Ancient Greece
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
Are there any antiquities here?
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
Monumental design
طرح آثار باستانی
archaic
<adj.>
باستانی
Greek Revival
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Ouroboros
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com