Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
Federal style
سبک معماری فدرال
Other Matches
Historicism
[معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
late-Modern architecture
[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
German Order
سبک معماری آلمانی
[نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
Ionic Order
[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
architecture proper
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
federal
فدرال
federal banks
بانکهای فدرال
federal stock number
شماره فنی فدرال
federal reserve system
نظام فدرال رزرو
federal reserve bank
بانک فدرال رزرو
federal reserve system
سیستم ذخیره فدرال
f.b.i
اداره فدرال تحقیقات
federalize
فدرال شدن یا کردن
federalist
طرفدار دولت فدرال
Federal Attorney General
وزیر دادگستری فدرال
Federal Prosecutor General
وزیر دادگستری فدرال
FBI
مخفف دفتر بازرسی فدرال
e c s c (european coal & steel commissio
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
cannon
[ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
member banks
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
federal privacy act
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
plumb rule
خط کش معماری
architecture
معماری
architectural
معماری
building construction
معماری
face work
معماری
architectonics
فن معماری
architectonic
دانش معماری
Kinetic architecture
معماری جنبشی
Jesuit architecture
معماری مجزایی
Greek architecture
معماری یونانی
Islamic architecture
معماری اسلامی
defensive architecture
معماری نظامی
interion architecture
معماری داخلی
Assyrian architecture
معماری آشوری
GEAM
گروه معماری
Babylonian architecture
معماری بابلی
Experimental architecture
معماری تجربی
Estruscan architecture
معماری اتروسکی
earth-work architecture
معماری خشتی
earth architecture
معماری خشتی
figurative architecture
معماری مشجر
Cretan architecture
معماری کرتی
Green architecture
معماری سبز
Cistercian
معماری رهبانی
chiyjah
معماری هنری
chujjah
معماری هنری
Egyptian architecture
معماری مصری
Conceptual architecture
معماری ادراکی
achaemenid architecture
معماری هخامنشی
architect
معماری کردن
environment architecture
معماری محوطه
architects
معماری کردن
egyptian architecture
معماری مصری
entablature
پیشانی در معماری
monumental architecture
معماری با عظمت
chinese architecture
معماری چینی
computer architecture
معماری کامپیوتر
architecture
هنر معماری
open architecture
معماری باز
network architecture
معماری شبکه
architectural
وابسته به معماری
order
نظام معماری
environment architecture
معماری محیط
order
سبک معماری
style of architecture
سبک معماری
landscape architecture
معماری طبیعت
interior architecture
معماری داخلی
architectural terms
اصطلاحات معماری
scutch
تیشه معماری
display architecture
معماری نمایشی
buddhist architecture
سبک معماری بودائی
gorgerian
[سر گلویی ستون]
[معماری]
Gothic
سبک معماری گوتیک
landscape architecture
معماری ارایش زمین
herring bone
معماری یا طرح چپ و راست
Fantastic architecture
معماری غیر عادی
colonial
معماری کوچ نشینی
Orinthian Order
معماری کلاسیک
[در یونان و رم]
byzantine architecture
سبک معماری بیزانسی
French Order
سبک معماری فرانسوی
lodge-books
کتاب مقررات معماری
Doric Order
سبک معماری دوریک
Coptic architecture
معماری مسیحیان مصر
contextual architecture
معماری بافت گرایی
bit slice processor
روش معماری ریزپردازنده ها
interrupted
[عناصر معماری منقطع]
ecological architecture
معماری بوم شناختی
landscape architecture
معماری محوطه سازی
charsu
چارسو
[معماری اسلامی]
Hindoo
سبک شرقی
[معماری]
baroque architecture
سبک معماری باروک
systems application architecture
معماری کاربردی سیستم ها
Jacobethan
احیای معماری جاکوبی
Hindoo
سبک هندو
[معماری]
systems network architecture
معماری شبکه سیستم ها
saa
معماری کاربردی سیستم ها
Italianate
سبک معماری ایتالیایی
jaspe
خالدار کردن
[معماری]
ring topology
معماری شبکه که هر گره
architecture
سبک معماری مهرازی
arabian
معماری با منشا اسلامی
Bassae Order
[معماری یونی یونان]
ordonnance
فرمان سبک معماری
gorge-cornice
ربع گرد بزرگ
[معماری]
doric
بسبک معماری قدیم یونان
Industrial Architecture
معماری خانه های صنعتی
High Gothic
[معماری سبک گوتیک در آلمان]
jaspe
مرمر نما کردن
[معماری]
languet
[تزئینات زبانه ای شکل]
[معماری]
gavel
[سه گوشی کنار شیروانی]
[معماری]
horseshoe
[قوس نعلی شکل]
[معماری]
jaspe
رگه دار کردن
[معماری]
Giant Order
شیوه غول ستونی
[معماری]
EDAW
شرکت معماری مناظر طبیعی
axonometric projection
طرح های هندسی
[معماری]
hanging-buttress
[پشت بند نگهدارنده]
[معماری]
Early Christian architecture
سبک معماری دوران مسیحیت
biotecture
[معماری تاثیر گرفته از زیست شناسی]
corbeille
[معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
corbeil
[معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
sna
Architecture SystemsNetwork معماری شبکه سیستم ها
modillion
تزئینات معماری روی قرنیس ساختمان
eisa
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
CIAM
همایش بین المللی معماری مدرن
grapevine
[تزئینی به شکل درخت انگور]
[معماری]
architectonic
مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
acanthus leaf
معماری بصورت دندانه برگ کنگری
Corporate Modernism
سبک معماری بین المللی مدرن
extended industry standard architecture
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
Ersatz architecture
[معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
chinioserie
سبک معماری ویا هنر چینی
Ethiopian architecture
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
Elizabethan architecture
معماری دوره ملکه الیزابت
[انگلستان]
Deinocrates
[معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
lion
[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
backsteingotit
[آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
Biedermeier
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
Hirsau style
[نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
Genius Loci
نابغه
[واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
Aztec architecture
معماری آزتکی
[مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
Indian style
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
Edwardian
معماری دوران ادوارد اول و دوم وسوم
Gibbs surround
[معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
Dravidian architecture
[معماری مرسوم در قسمت شبه قاره هند]
abstract representation
[ترکیب معماری پست مدرنیسم و نوگرایی جدید]
hypotrachelion
[um]
[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
daedalus
نام معماری که ساختمان پرپیچ و خم جزیره کرت را ساخت
guilloche
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
flamboyant
زرق وبرق دار وابسته به مکتب معماری گوتیگ
abuse
[خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
cyclopean
[معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
gablet
[سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند]
[معماری]
Floreale
[سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا]
Glasgow School
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
laceria
[نقش های منظم در کنار یکدیگر]
[معماری اسلامی]
NetView
معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
point style
شیوه معماری که نشان برجسته ان طاقهای نوک تیزاست
articulation
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
Analogical architecture
[معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
abutment
[ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.]
[معماری]
Lous quatorze
[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
Georgian architecture
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
encarpus
[در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
action architecture
[معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
Desornamentado
[سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
Gothick
[استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم]
[معماری]
Industrialized building
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
ISO/OSI model
معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
grotesque
[تصاویر با مناظر عجیب و غریب معمولا در سرداب ها استفاده می شود.]
[معماری]
MISD
معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد
Lous quinze
[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
Galilee
[هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق]
[معماری]
castle style
[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
Cinquecento
[واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
multiple
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
Hispano-Moresque
[سبک معماری ساختمان های شمال آفریقا در صده هشت تا پانزده میلادی]
Greek Revival
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
driven
معماری کامپیوتر که دستورات یک بار اجرا می شوند و ترتیب کنترل دریافت میشود
dou
[در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
SIMD
معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
macdraw
معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
High Renaissance
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
sdlc
معماری شبکه سیستمهای IBM استفاده میشود و میزان ارسال داده سنکرون را مشخص میکند
International Modern
[سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
Cinoiserie
[سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
baroque
وابسته به سبک معماری در قرن هیجدهم سبک بیقاعده وناموزون موسیقی
Gigantic Order
[شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی]
[معماری]
a chromatic
[معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
chateau style
[سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
multiple
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
accumulation
[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
MIMD
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
Gothic
زبان گوتیک سبک معماری گوتیک
anglo-saxon architecture
[معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
Calvinist austerity
[معماری قرن بیست و بیست و یک بخصوص در هلند از مشخصه های آن تیرهایی با لبه های تیز و سخت بوده است.]
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
synchronous
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
historic character
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
multiple
معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com