English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
starfish ستاره دریایی
finger fish ستاره دریایی
sea pad ستاره دریایی
medusa ستاره دریایی
Search result with all words
hydromedusa نجم البحر یا ستاره دریایی
medusoid مانند ستاره دریایی
Other Matches
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planets ستاره سیار ستاره بخت
planet ستاره سیار ستاره بخت
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stelliform ستاره وار ستاره وش
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
asterisks ستاره
asterisk ستاره
star ستاره
starless بی ستاره
stellar پر ستاره
starred ستاره
stars ستاره
aster ستاره
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
star finder ستاره یاب
goat ستاره جدی
goats ستاره جدی
star connection اتصال ستاره
astronomers ستاره شناس
astral شبیه ستاره
astronomer ستاره شناس
companion ستاره ندیم
star washer واشر ستاره ای
starlet ستاره کوچک
starlet ستاره کوره
starlike ستاره مانند
stellate ستاره مانند
stelliform بشکل ستاره
y connection اتصال ستاره
vesper ستاره غروب
supergaint ستاره ابرغول
uranus ستاره اورانوس
star bit بیت ستاره
y voltage ولتاژ ستاره
rolling stone <idiom> ستاره سهیل
Jove ستاره مشتری
y winding اتصال ستاره
y network شبکه ستاره
Pole Star ستاره قطبی
star spangled مزین به ستاره
star spangled ستاره نشان
star voltage ولتاژ ستاره
mars ستاره مریخ
astrologer ستاره شناس
fixed star ستاره ثابت
d. star ستاره جفتی
lunette ستاره صغیر
camelopard ستاره زرافه
cameleopardalis ستاره زرافه
moring star ستاره بامداد
morning star ستاره صبح
astronmer ستاره شناس
astronavigation ستاره نوردی
morning star ستاره بامدادی
asteroidal مانند ستاره
lucifer ستاره بامدادی
lodestaror load ستاره قطبی
lodestar ستاره راهنما
gaint star ستاره غول
georgium sidus ستاره جرج
hesper ستاره مغرب
evening star ستاره شامگاهی
hesperus ستاره شام
dwarf star ستاره کوتوله
loadstar ستاره قطبی
loadstar ستاره راهنما
daystar ستاره بامداد
day star ستاره بامداد
asterism نشان ستاره
asterial ستاره شکل
pluto ستاره پلوتو
polaris ستاره قطبی
polaris ستاره جدی
polestar ستاره قطبی
proto star پیش ستاره
pulsating star ستاره تپنده
sabaism ستاره پرستی
sea nettle ستاره دریای
planetesimal کوچک ستاره
lodestar ستاره قطبی
nova فانی ستاره
multiple star ستاره چندگانه
an infinitude of stars تعدادنامحدودی ستاره
stellar شبیه ستاره
stellar ستاره وار
asterisks نشان ستاره
asterisk نشان ستاره
neptune ستاره نپتون
neutron star ستاره نوترونی
north star ستاره قطبی
north star ستاره شمالی
astrologers ستاره شناس
pips ستاره سردوش
comet ستاره گیسودار
shooting star ستاره ثاقب
comets ستاره گیسودار
hexagram ستاره شش وجهی
pipping ستاره سردوش
asteroid شبیه ستاره
pipped ستاره سردوش
shooting stars ستاره ثاقب
farsi be engilisi ارایشگاه ستاره
pip ستاره سردوش
asteroids شبیه ستاره
shiner ستاره کلاه ابریشمی
stellify بشکل ستاره دراوردن
starfinder دستگاه ستاره یاب
star of bethlehem ستاره بیت اللحم
star globe ستاره یاب کروی
star delta switch کلید ستاره مثلث
star crossed دارای ستاره نحس
stellify بشکل ستاره درامدن
caster ستاره اول دو پیکر
regulus ستاره قلب الاسد
pulsating star ستاره ضربان دار
comet ستاره دنباله دار
all-star تیم تمام ستاره
all star تیم تمام ستاره
pentagram ستاره پنج راس
asterisks با ستاره نشان کردن
asteroid ستاره مانند ستارهای
asterisk با ستاره نشان کردن
asteroids ستاره مانند ستارهای
receptors ستاره مساعد گیرنده
twinkling چشمک زدن ستاره
comets ستاره دنباله دار
campaign star نشان جنگی ستاره
bronze star medal مدال ستاره برنز
blazing star ستاره دنباله دار
pentalpha ستاره پنج پره
azimuth ازیموت ستاره السمت
moring star ستاره صبح ناهید
astreated تزئین شده با ستاره ها
asterism هر چیزی شبیه ستاره
stardom ستاره شدن سینماوغیره
receptor ستاره مساعد گیرنده
lucky star <idiom> ستاره بخت واقبال
casters ستاره اول دو پیکر
trigon اجتماع سه ستاره باهم
stars نشان ستاره اختر
trigon سه حالتی ستاره سه تایی
starlight وابسته بنور ستاره
castor ستاره اول دو پیکر
venus زن زیبا ستاره زهره
giant star ستاره بزرگ و درخشان
he can read the sky ستاره شناس است
castors ستاره اول دو پیکر
starred نشان ستاره اختر
supergaint ستاره فوق غول
syzygy استقرارسه ستاره در خط مستقیم
star نشان ستاره اختر
the north star ستاره قطبی یا شمالی
Dingbat نوشتاری که حاوی ستاره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com