English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
shiner ستاره کلاه ابریشمی
Other Matches
silk hat کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
garbed in silk جامه ابریشمی پوشیده ملبس بجامه ابریشمی
messaline پارچه نرم ولطیف ابریشمی ابریشمی
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
planets ستاره سیار ستاره بخت
planet ستاره سیار ستاره بخت
cask کلاه جنگی کلاه خود
casks کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform ستاره وار ستاره وش
silken ابریشمی
condoms ابریشمی
silk tasseled گل ابریشمی
silky ابریشمی
condom ابریشمی
sericate ابریشمی
sericeous ابریشمی
silk cloth پارچه ابریشمی
levantine یکجورپارچه ابریشمی
organzine قیطان ابریشمی
silkiness خاصیت ابریشمی
silk لباس ابریشمی
silk stocking جوراب ابریشمی
silk pile خامه ابریشمی
silk pile پرز ابریشمی
silk پارچه ابریشمی
grogram صوف ابریشمی
floss پنبه ابریشمی
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
chiffon نوعی پارچه ابریشمی
cotton or silk velvet مخمل نخی یا ابریشمی
brocade پارچه ابریشمی گل برجسته
velveteen مخمل نخی یا ابریشمی
doily نوعی پارچه ابریشمی
doilies نوعی پارچه ابریشمی
i have a silk rug Štoo یک قالیچه ابریشمی هم دارم
d.s.c. سیم با دو روکش ابریشمی
double silk covered سیم با دو روکش ابریشمی
to rustle in silks جامه ابریشمی پوشیدن
to garb oneself in silk جامه ابریشمی پوشیدن
we d. in silks ما کالای ابریشمی میفروشیم
mantua نوعی پارچه ابریشمی
tie silk پارچه ابریشمی کراواتی
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
bobbinet نوعی توری نخی یا ابریشمی
ninon پارچه نرم و مواج ابریشمی
rubber ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
rubbers ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
shantung پارچه ابریشمی خشن چینی
samite پارچه زربفت ابریشمی سنگین
tiffany پارچه توری ابریشمی نازک
scarfs حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
scarf حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
near silk ابریشمی که نزدیک بابریشم اصل است
grosgrain پارچه ابریشمی خیلی محکم وکلفت
surah نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
raw silk ابریشم خام [ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
silkaline پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
tulle پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
shot silk ابریشمی که چون از چند سوبدان نگاه کنندچند رنگ نشان میدهد
processed silk ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
malines تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
lampas کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
paduasoy پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
waste silk ابریشم گجین [ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
sarsenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
starred ستاره
aster ستاره
stars ستاره
asterisk ستاره
star ستاره
asterisks ستاره
starless بی ستاره
stellar پر ستاره
daystar ستاره بامداد
day star ستاره بامداد
dwarf star ستاره کوتوله
evening star ستاره شامگاهی
astrologer ستاره شناس
finger fish ستاره دریایی
sea pad ستاره دریایی
rolling stone <idiom> ستاره سهیل
hexagram ستاره شش وجهی
georgium sidus ستاره جرج
neptune ستاره نپتون
gaint star ستاره غول
farsi be engilisi ارایشگاه ستاره
fixed star ستاره ثابت
astrologers ستاره شناس
d. star ستاره جفتی
stellar شبیه ستاره
asterism نشان ستاره
asteroidal مانند ستاره
stellar ستاره وار
asterial ستاره شکل
astronavigation ستاره نوردی
astronmer ستاره شناس
asterisks نشان ستاره
camelopard ستاره زرافه
asterisk نشان ستاره
an infinitude of stars تعدادنامحدودی ستاره
stelliform بشکل ستاره
sabaism ستاره پرستی
pulsating star ستاره تپنده
proto star پیش ستاره
polestar ستاره قطبی
star connection اتصال ستاره
polaris ستاره جدی
polaris ستاره قطبی
pluto ستاره پلوتو
stellate ستاره مانند
starlike ستاره مانند
cameleopardalis ستاره زرافه
star finder ستاره یاب
star spangled مزین به ستاره
star spangled ستاره نشان
star voltage ولتاژ ستاره
y voltage ولتاژ ستاره
star washer واشر ستاره ای
star bit بیت ستاره
sea nettle ستاره دریای
starlet ستاره کوچک
starlet ستاره کوره
planetesimal کوچک ستاره
supergaint ستاره ابرغول
lucifer ستاره بامدادی
lodestaror load ستاره قطبی
lodestar ستاره راهنما
lodestar ستاره قطبی
loadstar ستاره راهنما
loadstar ستاره قطبی
y connection اتصال ستاره
y network شبکه ستاره
y winding اتصال ستاره
hesperus ستاره شام
lunette ستاره صغیر
vesper ستاره غروب
nova فانی ستاره
north star ستاره شمالی
north star ستاره قطبی
neutron star ستاره نوترونی
multiple star ستاره چندگانه
morning star ستاره بامدادی
morning star ستاره صبح
moring star ستاره بامداد
uranus ستاره اورانوس
medusa ستاره دریایی
hesper ستاره مغرب
shooting stars ستاره ثاقب
companion ستاره ندیم
starfish ستاره دریایی
pips ستاره سردوش
goat ستاره جدی
pipping ستاره سردوش
pipped ستاره سردوش
goats ستاره جدی
comet ستاره گیسودار
pip ستاره سردوش
mars ستاره مریخ
astronomers ستاره شناس
Jove ستاره مشتری
astronomer ستاره شناس
asteroid شبیه ستاره
comets ستاره گیسودار
astral شبیه ستاره
Pole Star ستاره قطبی
asteroids شبیه ستاره
shooting star ستاره ثاقب
aigret گل کلاه
panache پر کلاه
pompom گل کلاه
beau کج کلاه
head piece کلاه
pretty fellow کج کلاه
chapeau کلاه
cappa کلاه
bilk کلاه سر
nightcap شب کلاه
nightcaps شب کلاه
opera hat کلاه له شو
jack a dandy کج کلاه
hat کلاه
cap کلاه
capped کلاه
ice cap یخ کلاه
ice-cap یخ کلاه
ice-caps یخ کلاه
headgear کلاه
hats کلاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com