Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
coastal convoy	ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
Other Matches
snaking columns	ستونهای مارپیچی
newspaper columns	ستونهای روزنامه
packed columns	ستونهای پرشده
parallel column	ستونهای موازی
columnar basalt	ستونهای بازالت
pillars of corti	ستونهای کورتی
doubled columns	ستونهای مضاعف
columnar basalt	ستونهای سیاه سنگی
free standing columns	ستونهای مستقل یا مجزا
pier mount	پایه نصب ستونهای ساختمانی
movement table	جدول حرکت ستونهای موتوری
piers	پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier	پایه نصب ستونهای ساختمانی
peristyle	ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
sidelobe	ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
apteral	ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
tabs	کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
tab	کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
beach marker	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
mobile employment	استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
tabled	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tables	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tabling	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
shorelines	خط ساحل یا خط ساحلی
shoreline	خط ساحل یا خط ساحلی
systyle	دارای ستونهای تنگ تنگ
offshore	دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
side by side columns	ستونهای پهلو به پهلو
coasters	کشتی ویژه خط ساحلی
cabotage	کشتی رانی ساحلی
coaster	کشتی ویژه خط ساحلی
piloting	ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
beach party	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
coasting	کشتی رانی در طول ساحل
coast in point	نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
landing attack	تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
jolly boat	قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
barrier light	نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
freedom of seas	ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
ship to shore	حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shore to shore movement	عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
shore patrol	انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
onshore	روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore	بطرف ساحل جلو ساحل
contiguous zone	منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area	منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
topgallant	سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
beach diagram	طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot	کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
approach lane	مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
scuppering	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia	وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest	صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line	خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
hawse	سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship	کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
supercargo	نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
waterline	خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek	عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation	بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
bill of health	گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima	دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout	جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer	یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
coastal	ساحلی
offing	اب ساحلی
bridgehead line	خط سر پل ساحلی
beach head	سر پل ساحلی
bridge head	سر پل ساحلی
coastlines	خط ساحلی
coastline	خط ساحلی
strandline	خط ساحلی
seasider	ساحلی
inshore water	اب ساحلی
inshore	ساحلی
sea board	خط ساحلی
beach erosion	فرسایش ساحلی
inshore current	جریان اب ساحلی
barrier light	نورافکن ساحلی
tidewater	خط ساحلی کشند اب
littoral	ناحیه ساحلی
shore erosion	فرسایش ساحلی
beach face	کمربند ساحلی
intermediate type submarine cable	کابل ساحلی
beach exit	گذرگاه ساحلی
beach exit	معبر ساحلی
land breeze	باد ساحلی
coastguard	گارد ساحلی
martello	قلعه ساحلی
coastguards	گارد ساحلی
shore patrol	دژبان ساحلی
shore patrol	پلیس ساحلی
shore boat	تاکسی ساحلی
landing craft	کرجی ساحلی
beach matting	کف پوش ساحلی
territorial waters	ابهای ساحلی
territorial sea	دریای ساحلی
over the beach operations	عملیات ساحلی
foreshores	کمربند ساحلی
foreshore	کمربند ساحلی
links	تپه ساحلی
shore stablishment	تاسیسات ساحلی
inshorepatrol	گشتی ساحلی
beach patrol	نگهبان ساحلی
beach reserves	ذخایر ساحلی
dune	توده شن ساحلی
coast station	ایستگاه ساحلی
coastal zone	منطقه ساحلی
sea dike	دیوار ساحلی
cabotage	تجارت ساحلی
boat telephone	تلفن ساحلی
marina	تفرجگاه ساحلی
costal frontier	مرز ساحلی
marinas	تفرجگاه ساحلی
quay	دیوار ساحلی
groyne	سد یا دیواره ساحلی
beach patrol	گشتی ساحلی
cabotage	کشتیرانی ساحلی
inshore water	ابهای ساحلی
inshore current	جریانات ساحلی
coastal frontier	حدود ساحلی
coastal artillery	توپخانه ساحلی
beach organization	یکان ساحلی
quays	دیوار ساحلی
coast defence	پدافند ساحلی
coastal patrol	گشتی ساحلی
beach obstacle	مانع ساحلی
coastal route	مسیر ساحلی
cabotage	حمل ونقل ساحلی
beach dump	انبار موقت ساحلی
coastal navigation, coasting	حمل و نقل ساحلی
coastal route	راه ابی ساحلی
coastal frontier	نوار مرزی ساحلی
continental shelf	حد ساحلی فلات قاره
lido	میعادگاه قشنگ ساحلی
beach minefield	میدان مین ساحلی
barrier reef	مرجان سنگ ساحلی
levee	دیواره ساحلی رودخانه
battalion landing team	تیم ساحلی گردان
beach matting	تور سیمی ساحلی
beach group	گروه خدمات ساحلی
beach flag	پرچم مشخصه ساحلی
beach support area	منطقه پشتیبانی ساحلی
out port	ساحلی مورد استفاده سر پل
sanbar	دیوار شنی ساحلی
costal frontier	نوار مرزی ساحلی
lidos	میعادگاه قشنگ ساحلی
beachmaster's unit	یکان لجستیک ساحلی
quarterdeck	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard	از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat	کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats	کشتی بادبانی کشتی بادی
coastal refraction	انعکاس ساحلی امواج رادیویی
tideland	زمین ساحلی دستخوش جزرومد
piloting	ناوبری در کنار ابهای ساحلی
coastel low	قوانین مربوط به ابهای ساحلی
cay	تخته سنگ ساحلی درجزیره
littoral law	قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves	ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
phalarope	مرغ ساحلی نوک دراز
Goa	ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
piracy	هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
surfbird	مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
cove	خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves	خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
beach unit	یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
shore party	گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
sea shore	ساحل
beaches	ساحل
littoral	ساحل
landside	ساحل
rivage	ساحل
ashore	به ساحل
brae	ساحل
shores	ساحل
shore	ساحل
causey	ساحل
beach	ساحل
banks	ساحل
bank	ساحل
beached	ساحل
coast	ساحل
coasts	ساحل
intracoastal sealift	سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
layig up position	موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
beach organization	یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
riviera	ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
sea frontiers	مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com