English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
stela ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
Other Matches
herma ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
en delit میل ستون سنگی
obelisk ستون هرمی شکل سنگی
aguilla [ستون هرمی شکل سنگی]
obelisks ستون هرمی شکل سنگی
stylolite ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
lithoprint با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
stake ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
lithoid سنگی
rock fill dam سد سنگی
barrier reef سد اب سنگی
stony سنگی
petrous سنگی
clapper bridge پل سنگی
monolithic تک سنگی
lithic سنگی
stoney سنگی
equiponderance هم سنگی
petrean سنگی
petrolsal سنگی
mesolithic میانه سنگی
autography چاپ سنگی
bracket کژ پشت سنگی
concretion سنگی شدن
eolith اسکله سنگی
layer of rock لایه سنگی
stone lining روکش سنگی
stone lining پوشش سنگی
stone work کار سنگی
layer of rock طبقه سنگی
lithographic print چاپ سنگی
polyantography چاپ سنگی
rock wash پوشش سنگی
cordon ازاره سنگی
gabion تور سنگی
Stone Age پارینه سنگی
lithograph چاپ سنگی
lithography چاپ سنگی
paleolithic پارینه سنگی
cordons ازاره سنگی
paleolithic دیرینه سنگی
stonework ساختمان سنگی
Lantern-cross صلیب سنگی
rock salt نمک سنگی
lithographs چاپ سنگی
calcify اهکی یا سنگی کردن
dutch stonewall دیوار سنگی هلندی
lithography روش چاپ سنگی
checkstone گیره سنگی کوهنوردی
basaltic stratum لایه سیاه سنگی
weather moulding سنگی که اب باران راردمیکند
stone سنگ میوه سنگی
stone ballast مصالح شکسته سنگی
stones سنگ میوه سنگی
stoning سنگ میوه سنگی
columnar basalt ستونهای سیاه سنگی
pertrosal bone استخوان سنگی یاحجری
hard pan قشر سنگی شده
snowdrifts تره تیزک سنگی
snowdrift تره تیزک سنگی
aggregates کلوخه مصالح سنگی
catapult [British E] تیر و کمان سنگی
slingshot [American E] تیر و کمان سنگی
aggregate کلوخه مصالح سنگی
bed rock ledge لایه سنگی کف بستر
breccia جوش خرده سنگی
boulder well چاه قلوه سنگی
Celtic cross [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
greybeard کوزه سنگی برای باده
aggregate cement ratio نسبت مواد سنگی به سیمان
photolighograph عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
stonewall formation اسکلت پیادهای دیوار سنگی
stone work ساختمان سنگی بنایی با سنگ
dry mansory [دیوار سنگی خشکه چین]
dripstone سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
high cross [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
herm هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
neolith الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
hermes هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
lithoidal دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
his leg rested on a stone پایش روی سنگی قرار گرفته بود
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
dolmen ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
plant mix مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
ballast سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
acrolith مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
acrolithus [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolith [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
bedrock سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
reindeer گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
sisyphus سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
chromolithograph عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
muller سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
underpinned پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
terrane طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
column cochlis [ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
colluvim تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
pilloried نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
parapet حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
warp-weighd loom دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
trophy of war یادبود جنگی بنای یادبود جنگ
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
blocked [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
to the memory of به یادبود
commemoration یادبود
memorials یادبود
memorial یادبود
commemorations یادبود
columna rostrata [ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> از این ستون به آن ستون فرج است
tokens یادگار یادبود
souvenirs یادبود خاطره
memorials بنای یادبود
celebrating یادبود گرفتن
memorial بنای یادبود
souvenir یادبود خاطره
stand علامت یادبود
celebrates یادبود گرفتن
token یادگار یادبود
celebrate یادبود گرفتن
centenaries جشن یا یادبود صدساله
keepsakes هدیه یادگاری یادبود
keepsake هدیه یادگاری یادبود
commemorations مجلس یاجشن یادبود
commemoration مجلس یاجشن یادبود
centennials یادبود صدساله سده
centennial یادبود صدساله سده
centenary جشن یا یادبود صدساله
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
to accept this token of my esteem پذیرفتن این یادبود قدرشناسی من
memorials لوحه یادبود وابسته به حافظه
memorial لوحه یادبود وابسته به حافظه
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post از این ستون بان ستون
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
Memorial Day روز یادبود کشته شدگان جنگی
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setters نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
gripe دستگیره
pinned دستگیره در
door latch دستگیره در
clipped دستگیره
clip دستگیره
doorknobs دستگیره در
clippings دستگیره
belay دستگیره
pin دستگیره در
handgrips دستگیره
grab handle دستگیره
pinning دستگیره در
doorknob دستگیره در
grips دستگیره
handgrip دستگیره
lever دستگیره
levers دستگیره
handles دستگیره
knop دستگیره
clips دستگیره
handle دستگیره
grip دستگیره
gripped دستگیره
gripping دستگیره
handhold دستگیره
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
handles ضامن دستگیره
carrier handle دستگیره حمل
handle ضامن دستگیره
knobs دستگیره گویی
operating handle دستگیره کولاس
catch اخذ دستگیره
pin گیره دستگیره در
operating handle دستگیره عامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com