Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
coupled columns
ستون های دوتایی
Other Matches
mackle
لکه یاخطی که دراثر تاشدن کاغد دوتایی چاپ شده باشد دوتایی چاپ شدن
spectroscopic binary
دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post
از این ستون بان ستون
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
dual
دوتایی
bigeminal
دوتایی
doublet
دوتایی
double star
دوتایی
didymous
دوتایی
doublets
دوتایی
couplement
دوتایی
dyadic
دوتایی
binary
دوتایی
duos
دوتایی
duplexes
دوتایی
duo
دوتایی
dualism
دوتایی
morote
دوتایی
binary star
دوتایی
duplex
دوتایی
morote uke
دفاع دوتایی
duplicate
مخزن دوتایی
dual indicator
نشاندهنده دوتایی
dual magneto
مگنتوی دوتایی
eclipse binary
دوتایی کسوفی
eclipse binary
دوتایی گرفتی
dyadic operation
عمل دوتایی
ni dan geri
ضربه دوتایی با پا
doublet band
نوار دوتایی
doublet level
ترازوی دوتایی
dyadic operation
عملکرد دوتایی
dyadic operator
عملگر دوتایی
doughunt shape
چنبره دوتایی
duad
ترکیب دوتایی
duplicated
مخزن دوتایی
duplicates
مخزن دوتایی
duplicating
مخزن دوتایی
dual compressor
کمپرسور دوتایی
binary notation
نمادسازی دوتایی
binary alloy
الیاژ دوتایی
binary operator
عملگر دوتایی
binary compound
ترکیب دوتایی
binary relation
رابطه دوتایی
binary search
جستجوی دوتایی
binary system
سیستم دوتایی
binary system
منظومه دوتایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
flush bead moulding
[تزئینات گچ بری دوتایی]
binary operation
عمل دوتایی
[ریاضی]
double-return stair
پله های دوتایی
double Dutch
طناببازی دوتایی نامفهوم
double shear
تنش برشی دوتایی
spectroscopic binary
دوتایی طیف نمودی
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
interfertile
اماده زاد و ولد دوتایی باهم
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
pile
ستون ستون لنگرگاه
piled
ستون ستون لنگرگاه
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
h engine
موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
double star
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
astylar
بی ستون
plinths
ته ستون
army corpa
ستون
acantha
ستون
beams
ستون
fasciculus gracilis
ستون گل
beam
ستون
struts
ستون
pile
ستون پل
pillars
ستون
columnar
در ستون ها
overhead
سر ستون
column by column
ستون به ستون
strut
ستون
pillar
ستون
shafts
ستون
shaft
ستون
cantilever bridge
ستون پل
stapling
ستون
stapled
ستون
staple
ستون
strutted
ستون
pile
ستون
piled
ستون پل
piled
ستون
stud
ستون
column base
ته ستون
piers
ستون
bar
ستون
bars
ستون
hypophyge
پا ستون
indian or single file
ستون یک
indian file
ستون یک
column
ستون
acroterion
پا ستون
posts
ستون
single file
به ستون یک
pier
ستون
jamb
ستون
single file
ستون یک
post
ستون
escape
ستون
post-
ستون
posted
ستون
column
ستون
stanchion
ستون
columns
ستون
file
ستون
acroterium
پا ستون
jambs
ستون
plinth
ته ستون
acroter
پا ستون
filed
ستون
columns
ستون ها
streeing column
ستون فرمان
chromatographic column
ستون کروماتوگرافی
chapiter
تاج ستون
column base
پایه ستون
stylar
ستون وار
advertising column
ستون آگهی
applied
توکار ستون
colonnette
ستون کوچک
colonnette
ستون فرعی
closed file
ستون بسته
vigreaux cloumn
ستون ویگرو
vertebral column
ستون مهره
close column
ستون بسته
close column
ستون جمع
vertebral column
ستون فقرات
card column
ستون کارت
barley-sugar
ستون مارپیچی
colonnette
ستون تزئینی
an engaged column
نیم ستون
bar sight
ستون درجه
baluster
ستون نرده
advertising pillar
ستون آگهی
architrave
گچبری سر ستون
jamb-shaft
میله ستون
jamb-shaft
ستون فرعی
conge
[بالشتکی سر ستون]
semi-column
نیم ستون
detached
ستون مجزا
buckstay
ستون انکر
detached
ستون مستقل
die
ازاره ستون
entasis
[برآمدگی در ستون ها]
estipite
نیم ستون
gaine
پایه ستون
half-column
نیمه ستون
isoculculating column
دسته ستون
arc boutant
ستون قوسی
storming column
ستون حمله
half column
نیم ستون
hypostal
ستون دار
hypostyle
ستون دار
king post
ستون جرثقیل
length of column
طول ستون
longeron
ستون طولی
main column
ستون اصلی
march column
ستون راهپیمایی
mercury column
ستون جیوه
opem column
ستون باز
packed column
ستون پر شده
pilaster
ستون نما
pile foundation
فونداسیون ستون
echellon
ستون پله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com