Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (2 milliseconds)
English
Persian
extragalactic nebula
سحابی برون کهکشانی
Other Matches
extragalactic
برون کهکشانی
extragalactic nebula
ابری برون کهکشانی
cluster of galaxies
مجموعه کهکشانی
intergalactic
بین کهکشانی
galactic cluster
خوشه کهکشانی
extragalactic
خارج کهکشانی
nebular
سحابی
nebula
سحابی
orion nebula
سحابی جبار
planetary nebula
سحابی سیارهای
veil nebula
سحابی پرده
star cloud
سحابی ستارهای
lagoon nebula
سحابی مرداب
owl nebula
سحابی جعد
horsehead nebula
سحابی سراسب
crab nebula
سحابی خرچنگی
star nebula
سحابی ستارهای
dummbbell nebula
سحابی دمبل
ring nebula
سحابی حلقوی
tarantula nebula
سحابی رتیل
lyraring nebula
سحابی حلقوی شلیاق
emission nebula
ابری نشری سحابی گسیلشی
neb hypothesis or theory
فرض غباری یا سحابی فرض لاپلاس
outhaul line
برون کش
outputs
برون ده
extrados
برون سو
exogenous
برون زا
output
برون ده
without
برون
outside
برون
outcrop
برون زد
outsides
برون
outcrops
برون زد
extrajection
برون اندازی
extratensive
برون نگر
extraterritorial
برون مرزی
extraterritoriality
برون مرزی
extrafusal
برون دوکی
exogenous
برون زاد
exogenous variable
متغیر برون زا
exopsychic
برون روانی
externality
برون بودگی
exteroceptive
برون تنی
exterritorial
برون مرزی
extracyclic
برون حلقهای
extroversion
برون گرایی
objectivism
برون گرایی
offline
برون خطی
self contained
برون بی نیاز
out group
برون گروه
outer directed
برون وابسته
outlier
برون هشته
oversea
برون مرزی
pericardium
برون شامه دل
the out ward eye
چشم برون
exudation
برون نشست
exvia
برون زیست
egest
برون کردن
drive!
برون!
[با ماشین]
outsight
برون بینی
superficial degradation
برون تباهی
effusion
برون تراوی
evacuation
برون بری
extroverts
برون گرای
extrovert
برون گرای
immigration
برون کوچی
physiognomies
برون چهر
physiognomy
برون چهر
accommodation
برون سازی
accommodations
برون سازی
acting out
برون ریزی
evacuation
برون ریزی
outputs
برون داد
effusions
برون ریزی
effusions
برون تراوی
output
برون داد
suburb
برون شهر
extrapolations
برون یابی
suburban
برون شهری
extrapolation
برون یابی
copper extraction
برون کشیدن مس
epithelium
برون پوش
out flow
برون ریز
objective
برون ذات
effusion
برون ریزی
exocathection
برون پردازی
exocrine
برون تراو
emigration
برون کوچی
purges
برون ریزی
exogamy
برون پیوندی
purged
برون ریزی
purge
برون ریزی
effuent
برون ریز
exogamy
برون همسری
exogen
گیاه برون رو
eccentricity
برون مرکزی
ectoparasite
انگل برون زی
eccentricities
برون مرکزی
off line
برون خطی
discharges
برون ریزی
discharge
برون ریزی
objectives
برون ذات
ectorderm
برون پوست
exogenous
برون روینده
peritoneum
برون شامه روده ها
outputs
برون گذاشت برونگذار
State Department
وزارت برون مرز
supinator muscle
عضله برون گردان
output
برون گذاشت برونگذار
to reveal itself
از پرده برون افتادن
extrapolating
برون یابی کردن
extrapolates
برون یابی کردن
extrapolated
برون یابی کردن
out of line coding
کدگذاری برون خطی
exogamy
برون زاد اوری
exterritoriality
حقوق برون مرزی
epicarp
پوست میوه برون بر
off line operation
عملکرد برون خطی
extrapyramidal system
دستگاه برون هرمی
high seas
ابهای برون مرزی
extraspectral hue
فام برون طیفی
ectoplasm
اکتوپلاسم برون مایه
extraterritoriality
حقوق برون مرزی
discharge of affect
برون ریزی هیجانی
off line storage
حافظه برون خطی
exocrine gland
غده برون ریز
outbreeding
برون زاد اوری
offline operation
عمل برون خطی
offline storage
انباره برون خطی
offset distance
فاصله برون محوری
pericardial
وابسته به برون شامه دل
extrapolate
برون یابی کردن
pericardiac
وابسته به برون شامه دل
outward looking policy
سیاست برون نگر
exosomatic method
روش برون تنی
external rectus
عضله مستقیم برون چشمی
extrapyramidal motor system
دستگاه حرکتی برون هرمی
extrinsic eye muscles
عضلات برون چرخشی چشم
with out book
برون سند کتابی ازبر
exudate
ترشح التهابی برون نشست
off page connector
اتصال دهنده برون صفحهای
pericarditis
اماس برون شامه قلب
basset
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
exogamous
وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
to let out
اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
overseas
ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
oversea command
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
differentiating cicuit
مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
ectoplasm
طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
northen america nebula
ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
differentiator
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
evertor
عضله برون گرداننده عضله راجعه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com