Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
austemper
سخت گردانی حرارتی
Other Matches
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
strain hardenability
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
strain hadening
سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
short cycle annealing
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
rambles
سر گردانی
ramble
سر گردانی
rambled
سر گردانی
regimental
گردانی
file handling
پرونده گردانی
revolvable
دور گردانی
rim drive
لبه گردانی
data handling
داده گردانی
hardening
سخت گردانی
thinning
رقیق گردانی
exception handling
استثنا گردانی
rectification
راست گردانی
magnetization
مغناطیس گردانی
repeal
باز گردانی
runaround
دور سر گردانی
transliteration
نویسه گردانی
repeals
باز گردانی
induction harening
سخت گردانی القائی
direct quenching
سخت گردانی مستقیم
strain hadening
سخت گردانی سرد
electrolytic deposition
متالیزه گردانی گالوانیکی
induced magnetization
مغناطیس گردانی القائی
strain hadening
سخت گردانی کرنشی
double hardening
سخت گردانی مضاعف
temper hardening
سخت گردانی بازپخت
hot tempering
سخت گردانی درجهای
nitrogen hardening
سخت گردانی ازتی
curing vessel
فرف سخت گردانی
curing oven
کوره سخت گردانی
radiation hardening
سخت گردانی تابشی
magnetization characteristic
منحنی مغناطیس گردانی
quenching and tempering
ترساندن و سخت گردانی
quench age hardening
سخت گردانی و ترساندن
selective hardening
سخت گردانی انتخابی
precipitation hardening
سخت گردانی رسوبی
magnetizing current
جریان مغناطیس گردانی
partial jurisdiction
حق خود گردانی محدود
magnetic biasing
مغناطیس گردانی مقدماتی
softening furnace
کوره نرم گردانی
softening point
نقطه نرم گردانی
hardening room
اطاق سخت گردانی
hardening distortion
شکستگی سخت گردانی
hardening crake
ترک سخت گردانی
hardening constituent
جزء سخت گردانی
magnetizing field
میدان مغناطیس گردانی
cure rate
سرعت سخت گردانی
case hardening
سخت گردانی سطحی
broken hardening
سخت گردانی شکسته
austemper
سخت گردانی باینیت
case harden
سخت گردانی سطحی
ausformig
سخت گردانی اوستینیتی
hard surfacing
سخت گردانی سطحی
toughen by sparks
سخت گردانی با جرقه
aging
سخت گردانی زمانی
cementation
سیمانکاری سخت گردانی
hardening furnace
کوره سخت گردانی
work hardening
سخت گردانی سرد
age hardening
سخت گردانی زمانی
hardening strain
تغییر طول سخت گردانی
hard facing alloy
الیاژ سخت گردانی سطحی
oil hardening steel
فولاد سخت گردانی روغنی
simplifcation
ساده گردانی مختصر سازی
self hardening steel
فولاد خود سخت گردانی
salt bath hardening
سخت گردانی حمام نمک
reinstatement of revolving credit
اعتبار گردانی را تجدید کردن
quenched and tempered condition
حالت ترساندن و سخت گردانی
carburizer
ماده ویژه سخت گردانی
mold drying oven
کوره خشک گردانی قالبی
simplifications
ساده گردانی مختصر سازی
simplification
ساده گردانی مختصر سازی
gas case hardening
سخت گردانی پوسته گازی
strain age hardening
سخت گردانی کرنشی زمانی
battalion landing team
تیم پیاده شونده گردانی
cold upsetting die
حدیده چاق گردانی سرد
age hardening susceptibility
تقبل سخت گردانی زمانی
depth of hardening zone
عمق ناحیه سخت گردانی
air hardening
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
high frequency induction hardening
سخت گردانی القایی فرکانس بالا
gas fired hardening tempering furnace
کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
quenching and tempering furnace
کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن
salt bath case hardening
سخت گردانی سطحی حمام نمک
thermal
حرارتی
flame hardening
سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
heating
سیستم حرارتی
thermocouple
عنصر حرارتی
heating power
توان حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heating wire
سیم حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
temperature coefficient
ضریب حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
heat conduction
هدایت حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
heat pulse
پالس حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
thermal power
توان حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
heat treatment
عملیات حرارتی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermit fusion welding
جوشکاری ذوبی حرارتی
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermic
وابسته بگرما حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
heating element
المان یا عنصر حرارتی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
heat treatable
قابل عملیات حرارتی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
heat treat
انجام دادن عملیات حرارتی
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
heat treatable steel
فولاد قابل عملیات حرارتی
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
dispersion hardening
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
reactor
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
hot wire instrument
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
dilatometer
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
thermojet
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
reactors
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com