Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
coffer dam
سد انحرافی موقت
Other Matches
suspension of arms
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore
موقت شاغل مقامی بطور موقت
diversionary attack
تک انحرافی
diversionary
انحرافی
diversion dam
سد انحرافی
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
red herring
نکته انحرافی
delivery cannel
نهر انحرافی
asymmetrical sweep
لغزش انحرافی
DIVERSION
مسیر انحرافی
deviation iq
هوشبهر انحرافی
diq
هوشبهر انحرافی
detours
راه انحرافی
shunt winding
مغناطیسی انحرافی
diversion cannel
کانال انحرافی
detour
راه انحرافی
diversion flume
ناودان انحرافی
sidespin
چرخش انحرافی
detours
جاده یا مسیر انحرافی
detour
جاده یا مسیر انحرافی
jab kick
ضربه انحرافی کوتاه
plane of asymmetry
سطح مسیر لغزش انحرافی
shunt wound
دارای سیم پیچ مغناطیسی انحرافی
asymmetrical sweep
باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
diversionary landing
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
adhoc
موقت
pontoon bridge
پل موقت
interim
موقت
pontoons
پل موقت
pontoon
پل موقت
intrim
موقت
provisional
موقت
temporary
موقت
pro tempore
موقت
makeshift
موقت
stopgap
چاره موقت
dazzles
کوری موقت
dazzled
کوری موقت
dazzling
کوری موقت
charge d'affaires of the embassy
کاردار موقت
dazzle
کوری موقت
detention pending trial
حبس موقت
stopgaps
چاره موقت
cofferdam
بند موقت
buffer
حافظه موقت
blackout
بیهوشی موقت
temporarily
بطور موقت
suspensions
اخراج موقت
suspension
اخراج موقت
debarkation hospital
بیمارستان موقت
bridging leon
اعتبار موقت
blackouts
بیهوشی موقت
bridging leon
وام موقت
drop tank
تانک موقت
false work
حائل موقت
bretess
سنگر موقت
x site
انبار موقت
timbering
چوبست موقت
the pro tem chief
رئیس موقت
term insurance
بیمه موقت
temporary works
کارهای موقت
temporary wife
زوجه موقت
temporary structures
ساختمانهای موقت
bretex
سنگر موقت
bretesse
سنگر موقت
brettys
سنگر موقت
bretisee
سنگر موقت
bretise
سنگر موقت
temporary storage
حافظه موقت
temporary storage
انباره موقت
provisional scrip
تصدیق موقت
protem
موقتا موقت
modulus vivendi
قار موقت
kluged
ترسیم موقت
ischemia
کم خونی موقت
interim plan
برنامههای موقت
interim financing
پرداخت موقت
interim certificates
گواهی موقت
short time duty
کار موقت
suspension of arms
اتش بس موقت
temporary marriage
ازدواج موقت
temporary hardness
سختی موقت
temporary gauge
اشل موقت
temporary duty
ماموریت موقت
temporary duty
شغل موقت
temporalty
بطور موقت
temporal life
زندگی موقت
tabernacle
پرستشگاه موقت
lean-to
پناهگاه موقت
temporary road
راه موقت
provisional
به طور موقت
armistice
صلح موقت
modus vivendi
توافق موقت
lean-tos
پناهگاه موقت
armistices
صلح موقت
tentative
ازمایشی موقت
lapses
برگشت انحراف موقت
lapsing
برگشت انحراف موقت
lapse
برگشت انحراف موقت
provisional assignee
مدیر تصفیه موقت
provisorily
بطور شرطی یا موقت
pontoons
پل موقت نظامی زدن
pontoon
پل موقت نظامی زدن
transient ischemia
کم خونی موضعی موقت
provisionally
بطور موقت عجالتا"
provisional statement
صورت وضعیت موقت
provisional order
دستور موقت اداری
interim injunction
حکم توقیف موقت
juryrig
برپا کردن موقت
kludge
سخت افزار موقت
pontoneer
مامور پل موقت سازی
pontonier
مامور پل موقت سازی
shells
برنامه خروج موقت
shelling
برنامه خروج موقت
shell
برنامه خروج موقت
provisional scrip
تصدیق موقت سهام
rendezvous area
منطقه تجمع موقت
beach dump
انبار موقت ساحلی
hard
خطای موقت در سیستم
locumtenens
کفیل جانشین موقت
acting sublieutenant
ناوبان دوم موقت
air commodore
سرتیپ موقت هوایی
alternate water terminal
بارانداز ابی موقت
harder
خطای موقت در سیستم
hardest
خطای موقت در سیستم
drug holiday
ترک موقت دارو
scrip
گواهی نامه موقت
convening authority
فرماندار موقت نظامی
covering note
بیمه نامه موقت
cover note
بیمه نامه موقت
convening authority
مقام صلاحیتدار موقت
shadow memory
حافظه ثانوی موقت
register
ذخیره موقت دستورات اجرایی
stopgap
وسیله موقت دریچه انسداد
progress payments
پرداختهای موقت یا علی الحساب
tenancy
مدت اجاره مالکیت موقت
stopgaps
وسیله موقت دریچه انسداد
keyboard buffer
حافظه موقت صفحه کلید
kludge
سیستم نرم افزار موقت
tenancies
مدت اجاره مالکیت موقت
truce
قرارداد متارکه موقت جنگ
truce
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truces
قرارداد متارکه موقت جنگ
parley
مذاکره درباره صلح موقت
parleyed
مذاکره درباره صلح موقت
parleying
مذاکره درباره صلح موقت
parleys
مذاکره درباره صلح موقت
registers
ذخیره موقت دستورات اجرایی
truces
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
quia timet
قرار تامین دستور موقت
juryrig
سوار کردن موقت وسایل
registering
ذخیره موقت دستورات اجرایی
fifo
فضای ذخیره سازی موقت
time charter
کرایه کردن موقت کشتی
dazzles
سوسو زدن کور کردن موقت
blip
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
dazzle
سوسو زدن کور کردن موقت
transient
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
dazzled
سوسو زدن کور کردن موقت
blips
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
jumpers
اتصال موقت روی تخته مدار
dazzling
سوسو زدن کور کردن موقت
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
jumper
اتصال موقت روی تخته مدار
prints
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
printed
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
clipboard
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboards
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
print
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
secondary
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
transient
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
coffer-dam
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
transients
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transients
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
outputs
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
stacked
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacks
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
holding area
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
register
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
registering
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
station
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
workfile
یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
stationed
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
transients
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transient
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
yard track
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
holding station
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
tasks
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
stack
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
task
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
registers
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
temporary storage
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
scratching
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
supersedeas
دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
softest
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
scratched
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com