English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (1 milliseconds)
English Persian
quite سراسر واقعا
Other Matches
from top to toe سراسر
all along سراسر
through out سراسر
everywhere در سراسر
entirely سراسر
thoroughly سراسر
throughout سراسر
to the quick بی نهایت سراسر
all the world over در سراسر جهان
all over the world در سراسر جهان
all over winter سراسر زمستان
overwhelm سراسر پوشاندن
overwhelms سراسر پوشاندن
overwhelmed سراسر پوشاندن
the whole world سراسر جهان
whole همه سراسر
oecumenical جامع مشهوردر سراسر جهان
lift is full of troubles زندگی را سراسر سختی است
all nature looked green طبیعت سراسر سبز بود
it is all a pretence سراسر تظاهریا اشتباه کاری است
simply واقعا
veritably واقعا
really واقعا
virtually واقعا"
essentially واقعا"
of a verity واقعا
I Really need for u من واقعا
realy واقعا
actually واقعا
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
really sick واقعا عالی
really wicked واقعا عالی
really sick واقعا جالب
really wicked واقعا جالب
verily حقیقتا واقعا
indeed واقعا هر اینه
bodily واقعا جسمانی
in point of fact <idiom> براستی ،واقعا
What impudence!what never !what cheek! واقعا" که خیلی رو می خواهد !
to be hot [for] واقعا مشتاق بودن [به]
to be dead keen [on] واقعا مشتاق بودن [به]
Thank you very much indeed. واقعا خیلی ممنون.
I'm really not responsible for it. <idiom> من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
matter of fact <idiom> چیزی واقعا درست باشه
I'm really not responsible for it. <idiom> واقعا کاری از دست من برنمی آد.
You really are cheeky! واقعا" عجب رویی داری !
This is a red rag for me. این من را واقعا عصبانی میکند.
That's just [really] outragous! این که واقعا مضخرف است!
I was devastated. <idiom> من را واقعا پریشان کرد. [اصطلاح روزمره]
That's just ridiculous! این که واقعا مسخره است! [طنز]
You're driving me mad! تو من را واقعا دیوانه می کنی! [اصطلاح روزمره]
to look like a million dollars [bucks] [American E] <idiom> واقعا محشر به نظر آمدن [اصطلاح روزمره]
You really ought to take better care of yourself. شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
You really look like a million bucks in that dress. در این لباس واقعا محشر به نظر می آیی.
That is all we needed!That caps ( beats ) all ! واقعا" همین یکی دیگه مانده بود !
I'm still not quite sure how good you are. من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
specious بطورسطحی درست فاهرامنطقی ودرست ولی واقعا عکس ان
... however sometimes it just can't be helped. ... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
Hotel accommodation is rather expensive there. قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
show one's (true) colors <idiom> نشان دادن چیزی که شخص واقعا دوست دارد
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
ancillary equipment وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
overhauls سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
quantum meruit هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
All of which doesn't really help us very much in our day-to-day lives. تمامی این موارد به زندگی روزانه ما واقعا کمکی نمی کند.
reputed owner در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com