Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
shelf
سراشیب ساحل دریا
Other Matches
ship to shore
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shelf
سراشیب عمق دریا
shores
ساحل دریا
shore
ساحل دریا
seashores
ساحل دریا
sea coast
ساحل دریا
seacoast
ساحل دریا
seashore
ساحل دریا
seebreeze
باد از دریا به ساحل
foreshore
لبه جلوی ساحل دریا
foreshores
لبه جلوی ساحل دریا
offshore
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
barrier light
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
beach marker
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
shore to shore movement
عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
onshore
روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore
بطرف ساحل جلو ساحل
neap tide
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
cliffy
سراشیب
slanted
سراشیب
steep
سراشیب
steepest
سراشیب
sidling
سراشیب
shelvy
سراشیب
sloping
سراشیب
sacrp
سراشیب
slant
سراشیب
sideling
سراشیب
slants
سراشیب
bluffs
چاخان سراشیب
stickle
سراشیب اشفتگی
ramps
پلهء سراشیب
ramp
پلهء سراشیب
bluffing
چاخان سراشیب
steepest
سرازیری سراشیب
bluff
چاخان سراشیب
bluffed
چاخان سراشیب
escarp
سراشیب کردن
scarp
سراشیب کردن
steep
سرازیری سراشیب
cuesta
دشت سراشیب
slope
زمین سراشیب شیب
hip roof
پشت بام سراشیب
aslant
بسوی سراشیب اریبی
ramps
سکوب سراشیب سرازیر
bank angle
زاویه سراشیب مسیر
steeply
بطور سراشیب یا سرازیر
sloped
زمین سراشیب شیب
slopes
زمین سراشیب شیب
ramp
سکوب سراشیب سرازیر
bank angle
سراشیب مسیر هواپیما
approach lane
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
slopes
سراشیب کردن سرازیر شدن
sloped
سراشیب کردن سرازیر شدن
slope
سراشیب کردن سرازیر شدن
rack railway
راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
gables
سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
gable
سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
sea shore
ساحل
beached
ساحل
landside
ساحل
coast
ساحل
beaches
ساحل
beach
ساحل
shores
ساحل
shore
ساحل
coasts
ساحل
ashore
به ساحل
rivage
ساحل
bank
ساحل
littoral
ساحل
causey
ساحل
brae
ساحل
banks
ساحل
near shore
نزدیک به ساحل
riparian
ساحل رودخانه زی
beaches
زدن به ساحل
river banks
ساحل رودخانه
river bank
ساحل رودخانه
land combat
نبرد در ساحل
river line
خط ساحل رودخانه
low lander
ساحل نشین
beach party
تیم ساحل
shorelines
خط ساحل یا خط ساحلی
offshore
دور از ساحل
offshore
از جانب ساحل
beach
ساحل شنی
coastwards
بطرف ساحل
coastward
درامتداد ساحل
coastward
بطرف ساحل
shore duty
خدمت ساحل
basegram
پیام از ساحل
bankside
شیب ساحل
stethe
ساحل رودخانه
bank revetment
پوشش ساحل
bank protection
ساحل داری
back beach
ساحل جزرو مد
backshore
ساحل جزرو مد
coast guardsman
ساحل بان
beaches
ساحل شنی
attack group
گروه تک به ساحل
hard beach
ساحل مستحکم
shoreline
خط ساحل یا خط ساحلی
coral reef
ساحل مرجانی
sandbank
ساحل شنی
sandbanks
ساحل شنی
coastwise
درطول ساحل
beach
زدن به ساحل
beached
زدن به ساحل
beached
ساحل شنی
coastwards
درامتداد ساحل
backshore beach
ساحل جزرو مد
in-
نزدیک ساحل
on shore
روی ساحل
inshore
به طرف ساحل
onshore
واقع در ساحل
shore
کرانه ساحل
shores
کرانه ساحل
in
نزدیک ساحل
inside
موج نزدیک ساحل
ashore
بکنار بطرف ساحل
hinterlands
زمین پشت ساحل
the waves beats or the shore
امواج به ساحل می کوبد
hinterland
زمین پشت ساحل
Ivory Coast
کشور ساحل عاج
insides
موج نزدیک ساحل
landing beach
ساحل پیاده شدن
coast defence
سازمان پدافنداز ساحل
coast in point
نقطه ورود به ساحل
the wares beat the shore
خوردن امواج به ساحل
waterside
متعلق به کناردریا ساحل
lee shore
ساحل در معرض باد
retract
دور شدن از ساحل
put out
از ساحل عازم شدن
bank line
نخ ماهیگیری وصل به ساحل
shoring
پیاده شدن در ساحل
riverain
ساکن ساحل رودخانه
retracted
دور شدن از ساحل
roadstead
لنگرگاه دور از ساحل
bars
خور پیشرفتگی اب به ساحل
bar
خور پیشرفتگی اب به ساحل
near bank
ساحل نزدیک رودخانه
retracting
دور شدن از ساحل
retracts
دور شدن از ساحل
bank angle
زاویه شیب ساحل
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
skate boat
قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
coasting
کشتی رانی در طول ساحل
surf cast
قلاب اندازی از ساحل در موج
offshore winds
بادخشکی بادهای دور از ساحل
debarkation net
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
cay
ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
landing attack
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
shore break
موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
beaching gear
وسایل به ساحل کشیدن ناو
bank
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
banks
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
to wash something up
بکنار ساحل شستن چیزی
to wash something ashore
بکنار ساحل شستن چیزی
landing forces
نیروها پیاده شونده به ساحل
alighting area
نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
coast in point
نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
council of entent
ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
straight off
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
shore duty
ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
mooring
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
barrier reef
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
beachheads
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
landings
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
liberty man
ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
beachhead
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
point break
موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
landing
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing attack
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
dune
خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
camp-shedding
[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
coastal refraction
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
landing party
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
mooring line
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
wharf
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharves
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
soup
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
wharfs
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
soups
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
jolly boat
قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
approach line
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
scylla
صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
bank protection
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
bollard
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
painter
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
hard-up
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard up
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
bollards
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
painters
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
transfer berth
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer area
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com