English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
recucing slag سرباره احیاء کننده
Other Matches
oxidizing slag سرباره احیاء
regenerative memory حافظه احیاء کننده
reducing pipe لوله احیاء کننده
dross slag سرباره
removal of slag برداشت سرباره
foamed slag سرباره جوشان
ground basic slag سرباره توماس
refining slag سرباره پالایش
skims سرباره گرفتن
slag ladle کفچه سرباره
remove slag سرباره را برداشتن
silicate slag سرباره سیلیکات
skimmed سرباره گرفتن
skim سرباره گرفتن
viscous slag سرباره لزج
cinders زینتر سرباره
cinder زینتر سرباره
sticky slag سرباره چسبناک
basic slag سرباره قلیایی
slag سرباره گرفتن
dump slag سرباره دورریز
pumicestone slag سرباره سنگ پایی
disintegrating slag سرباره متلاشی شده
foamed blast furnace slag سرباره کوره بلند
slag شلاکه گرفتن سرباره
deoxidizing slag سرباره یا شلاکه احیا شده
clinker اجر بسیار محکم لعابدار سرباره
revival احیاء
reconstruction احیاء
reclamation احیاء
wake احیاء
waked احیاء
reduction احیاء
reconstructions احیاء
regeneration احیاء
revivals احیاء
reductions احیاء
wakes احیاء
reclaimation احیاء
deoxidation احیاء
deoxidize احیاء کردن
regenerating احیاء کردن
regenerates احیاء کردن
regenerated احیاء کردن
deoxidate احیاء کردن
reclaims احیاء کردن
regenerate احیاء کردن
reductions کاهش احیاء
reconstructed احیاء کردن
reconstruct احیاء کردن
reconstructing احیاء کردن
reduction کاهش احیاء
reconstructs احیاء کردن
reclaim احیاء کردن
reclaiming احیاء کردن
reclaimed احیاء کردن
reclaimable قابل احیاء
oxidizing period دوره احیاء
cultivationg waste land احیاء موات
reclaiming احیاء اراضی موات
instauration احیاء تجدید بنا
undelete utility برنامه کمکی احیاء
reclaims احیاء اراضی موات
reclaimed احیاء اراضی موات
reclaim احیاء اراضی موات
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
homager تجلیل کننده کرنش کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fluxing oil اب کننده
spurner رد کننده
refutatory رد کننده
refutative رد کننده
hopper لی لی کننده
commulator یک سو کننده
bender خم کننده
squasher له کننده
deletive حک کننده
trackers پی کننده
syncopator غش کننده
puffer پف کننده
mumbler من من کننده
crepitant خش خش کننده
repudiationist رد کننده
benders خم کننده
refuser رد کننده
mitigatory کم کننده
whisperer پچ پچ کننده
fizzy کف کننده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com