Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
rate of dissolution
سرعت انحلال
Other Matches
solutions
انحلال
disbandment
انحلال
disorganization
انحلال
verthrow
انحلال
solution
انحلال
break up
انحلال
dissolving
انحلال
dissolution
انحلال
liquidation
انحلال
disembodiment
تجرید انحلال
decomposability
انحلال پذیری
dissolibility
انحلال نپذیری
winding up of a company
انحلال شرکت
dissolution of a company
انحلال شرکت
heat of solution
گرمای انحلال
dissolution of marriage
انحلال ازدواج
insoluble
انحلال ناپذیر
break up price
بهای انحلال
dissolubility
قابلیت انحلال
insol
انحلال ناپذیر
solubility
انحلال پذیری
total heat of solution
گرمای کل انحلال
soluble
انحلال پذیر
winding up
انحلال شرکت
endothermic solution
انحلال گرماگیر
exothermic solution
انحلال گرماده
integral heat of solution
گرمای کل انحلال
solubility
قابلیت انحلال
molar heat of solution
گرمای مولی انحلال
disbanding
انحلال رسمی یکانها
disband
انحلال رسمی یکانها
differential heat of solution
گرمای انحلال تفاضلی
disbands
انحلال رسمی یکانها
acid soluble
انحلال پذیر در اسید
solubility product constant
ثابت حاصلضرب انحلال
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
solubility product constant
ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
terminal velocity
سرعت حد
speeding
سرعت
accelerating
بر سرعت
accelerates
بر سرعت
accelerated
بر سرعت
accelerate
بر سرعت
speediness
سرعت
celerity
سرعت
speed
سرعت
expeditiousness
سرعت
line speed
سرعت خط
liner velocity
سرعت
low velocity
کم سرعت
low velocity
با سرعت کم
seepage velocity
سرعت زه اب
haste
سرعت
rapidity
سرعت
tilt
سرعت
promptitude
سرعت
tilted
سرعت
fleety
به سرعت
attack speed
سرعت تک
souic do
سرعت
speeds
سرعت
tilts
سرعت
velocity
سرعت
directly
به سرعت
swiftness
سرعت
speedy
سرعت
velocities
سرعت
fastnesses
سرعت
fastness
سرعت
paced
سرعت
acceleration
سرعت
paces
سرعت
rate
سرعت
swiftly
به سرعت
rates
سرعت
pace
سرعت
initial velocity
سرعت اولیه
fall velocity
سرعت سقوط
flank speed
حداکثر سرعت
exhaust velosity
سرعت خروج
escape velocity
سرعت گریز
speed level
سطح سرعت
sliding speed
سرعت لغزشی
drift of a current
سرعت جریان
rate of current
سرعت جریان
drift velocity
سرعت رانش
drift velocity
سرعت سوق
electron velocity
سرعت الکترونها
endurance time
سرعت مداوم
engin speed
سرعت موتور
escape velocity
سرعت فرار
speed stage
سطح سرعت
final velocity
سرعت نهایی
ultimate speed
سرعت نهایی
full speed
حداکثر سرعت
ground speed
سرعت زمینی
group velocity
سرعت گروهی
to scamper
به سرعت رفتن
full speed
سرعت کامل
friction velocity
سرعت اصطکاکی
flat out
حداکثر سرعت
to bolt
با سرعت دویدن
flank speed
سرعت جانبی
fleetness
سرعت سیر
flying speed
سرعت پرواز
design speed
سرعت مبنا
quickness
سرعت حرکت
promptness
سرعت حرکت
celerity
سرعت فاز
celerity
سرعت موج
change of speed
تغییر سرعت
speed variation
تغییر سرعت
promptitude
سرعت حرکت
circular velocity
سرعت دایرهای
clock speed
سرعت ساعت
collision rate
سرعت برخورد
nippiness
سرعت حرکت
fleetness
سرعت حرکت
conduction velocity
سرعت هدایت
conduction velocity
سرعت رسانش
rapidity
سرعت حرکت
burst rate
سرعت پشت سر هم
average speed
سرعت متوسط
base speed
سرعت مبنا
base speed
سرعت منتجه
basic speed
سرعت اولیه
initial speed
سرعت اولیه
input speed
سرعت اولیه
bit rate
سرعت ذرهای
bit rate
سرعت بیتی
swiftness
سرعت حرکت
speed of action
سرعت حرکت
speediness
سرعت حرکت
rapidness
سرعت حرکت
constant speed
سرعت ثابت
critical speed
سرعت بحرانی
rapidity
سرعت انتقال
promptness
سرعت انتقال
delivery speed
سرعت تحویل
promptitude
سرعت انتقال
nippiness
سرعت انتقال
discharge velocity
سرعت تخلیه
fleetness
سرعت انتقال
easiness
[quickness]
سرعت انتقال
celerity
سرعت انتقال
alacrity
[speed]
سرعت انتقال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com