Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
cruising speed
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
Other Matches
compass acceleration error
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
headings
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
heading
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
air speed indicator
سرعت نمای هواپیما
machmeter
سرعت سنج هواپیما
machine number
عدد سرعت هواپیما
accelerometer
سرعت نمای هواپیما
airspeeds
سرعت هوایی هواپیما
airspeed
سرعت هوایی هواپیما
true air speed
سرعت نسبی هواپیما
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
mach wave
انتن سرعت سنج هواپیما
fishtail
چرخاندن دم هواپیما بمنظورکاستن سرعت ان
mach stem
انتن سرعت سنج هواپیما
ships
کشتی هوایی هواپیما
tie down
مهار هواپیما یا کشتی
ship
کشتی هوایی هواپیما
caravelle
نوعی کشتی یا هواپیما
caravel
نوعی کشتی یا هواپیما
acceleration error
اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
mach front
میله انتن سرعت سنج هواپیما
pilots
خلبان هواپیما راننده کشتی
cruising range
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
debarkation
پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
porthole
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
pilot
خلبان هواپیما راننده کشتی
portholes
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
piloted
خلبان هواپیما راننده کشتی
impingement
برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
airspeed
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
airspeeds
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
zoom
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
zoomed
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
zooms
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
gates
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
mach trim compensator
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
automatic approach and landing
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
electronic navigation
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
limiting velocity
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
homologate
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
staged crews
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
wreck
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
freight
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
wrecks
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
swiftness
سرعت حرکت
promptitude
سرعت حرکت
fleetness
سرعت حرکت
promptness
سرعت حرکت
paces
سرعت حرکت
speed
سرعت حرکت
speeding
سرعت حرکت
speeds
سرعت حرکت
quickness
سرعت حرکت
rates
سرعت حرکت
rate
سرعت حرکت
nippiness
سرعت حرکت
pace
سرعت حرکت
velocity
سرعت حرکت
easiness
[quickness]
سرعت حرکت
celerity
سرعت حرکت
rapidity
سرعت حرکت
speed of action
سرعت حرکت
alacrity
[speed]
سرعت حرکت
rapidness
سرعت حرکت
speediness
سرعت حرکت
paced
سرعت حرکت
check port/starboard
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
barrier
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barriers
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
lateral tell
پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
spanks
با سرعت حرکت کردن
spanked
با سرعت حرکت کردن
spank
با سرعت حرکت کردن
wind velocity
سرعت حرکت باد
average speed
سرعت متوسط حرکت
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
yawed
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
to taxi to a standstill
حرکت آخر تا به ایست رسیدن
[هواپیما]
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
desired leading
سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
The aircrafts was flying in a northerly direction.
هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
yaw
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
sound velocity
سرعت حرکت صوت در اب دریا
to bolt
با سرعت زیاد حرکت کردن
transfer loader
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
inbound traffic
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
log
:کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
logs
:کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
fleet
هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
fleets
هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
athwart
حرکت درعرض کشتی
pitch control
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
staging base
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
liners
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
ground loop
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
liner
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
heading select feature
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
remaining velocity
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
commercial water movement
حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
luff
حرکت کشتی درجهت باد
to outgo
حرکت کردن
[به مقصدی]
[کشتی]
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
fleeting target
هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
rate joystick
سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
direction center
مرکزهدایت اتش یا حرکت کشتی یاهواپیما
debriefing
پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
block time
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
atmospheric braking
کند شدن سرعت حرکت یک جسم هنگام برخورد بااتمسفر
leeway
یک ورشدگی کشتی در اثر باد حرکت یک وری
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
computer animation
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
poomse
نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
bareboat charter
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
on board
<idiom>
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
guinea pigs
کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
guinea pig
کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
navigation
هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
clock code position
سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
control column
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control surface angle
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
ferrets
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
coriolis force
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
jitter
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
transit bearing
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
animations
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
animation
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
slewing
سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
holdees
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
manspace
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com