Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
English
Persian
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
Other Matches
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
outfoot
در سرعت سبقت گرفتن بر جلو افتادن از
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
floated
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
compass acceleration error
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
privileged
مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
kill off
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
acceleration
سرعت دادن
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
breeze
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezing
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezed
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezes
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
orbital injection
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
pinch
محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinches
محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
flowchart
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
dump
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
directly
به سرعت
swiftly
به سرعت
souic do
سرعت
haste
سرعت
swiftness
سرعت
low velocity
با سرعت کم
promptitude
سرعت
speeding
سرعت
low velocity
کم سرعت
terminal velocity
سرعت حد
seepage velocity
سرعت زه اب
velocities
سرعت
speediness
سرعت
velocity
سرعت
liner velocity
سرعت
line speed
سرعت خط
fleety
به سرعت
expeditiousness
سرعت
speeds
سرعت
accelerated
بر سرعت
rapidity
سرعت
fastnesses
سرعت
paced
سرعت
pace
سرعت
tilted
سرعت
attack speed
سرعت تک
paces
سرعت
accelerating
بر سرعت
accelerates
بر سرعت
celerity
سرعت
tilt
سرعت
accelerate
بر سرعت
tilts
سرعت
rates
سرعت
speed
سرعت
acceleration
سرعت
rate
سرعت
speedy
سرعت
fastness
سرعت
velocity
بردار سرعت
moderate speed
سرعت متوسط
rate of learning
سرعت یادگیری
scooting
سرعت داشتن
moderate speed
سرعت متعادل
motor speed
سرعت موتور
velocity
سرعت اولیه
flux
سرعت جریان
expedite
سرعت بخشیدن
expedited
سرعت بخشیدن
expedites
سرعت بخشیدن
scoots
سرعت داشتن
scooted
سرعت داشتن
local velocity
سرعت موضعی
low speed aerodynamics
ایرودینامیک سرعت کم
linear speed
سرعت خطی
rates
سرعت حرکت
limiting speed
سرعت محدود
deceleration
کاهش سرعت
average speed
سرعت متوسط
light velocity
سرعت نور
rate
سرعت حرکت
mean speed
سرعت متوسط
mean velocity
سرعت متوسط
learning rate
سرعت یادگیری
maximum speed
حداکثر سرعت
rates
سرعت کار
scoot
سرعت داشتن
liner velocity
بردار سرعت
relative velocity
سرعت نسبی
races
مسابقه سرعت
radial velocity
سرعت شعاعی
quickness
سرعت انتقال
quickness
سرعت فوریت
expediting
سرعت بخشیدن
piston speed
سرعت پیستون
phase velocity
سرعت موج
rate constant
ثابت سرعت
rate equation
معادله سرعت
rate of deposition
سرعت ته نشست
reading speed
سرعت خواندن
reading rate
سرعت خواندن
rate of reaction
سرعت واکنش
raced
مسابقه سرعت
rate of pouring
سرعت ریزش
rate of fire
سرعت تیر
rate of dissolution
سرعت انحلال
phase velocity
سرعت فاز
phase speed
سرعت فاز
orbital velocity
سرعت مداری
optimum speed
سرعت مطلوب
peculiar velocity
سرعت خاص
operating speed
سرعت عملیاتی
on load speed
سرعت بار
no load speed
سرعت بی باری
muzzle velocity
سرعت دهانه
output speed
سرعت خروجی
pace of the green
سرعت گوی
permissible velocity
سرعت مجاز
surface speed
سرعت محیطی
peripheral speed
سرعت محیطی
perceptual speed
سرعت ادراک
pen speed
سرعت قلم
peak speed
حداکثر سرعت
patent log
سرعت سنج
cruising speed
سرعت دریانوردی
flat out
حداکثر سرعت
escape velocity
سرعت گریز
escape velocity
سرعت فرار
circular velocity
سرعت دایرهای
clock speed
سرعت ساعت
uphill
اسکی سرعت
collision rate
سرعت برخورد
spins
چرخش به سرعت
conduction velocity
سرعت هدایت
downhill
اسکی سرعت
speed variation
تغییر سرعت
exhaust velosity
سرعت خروج
ultimate speed
سرعت نهایی
burst rate
سرعت پشت سر هم
final velocity
سرعت نهایی
celerity
سرعت فاز
velocities
سرعت اولیه
fall velocity
سرعت سقوط
celerity
سرعت موج
change of speed
تغییر سرعت
conduction velocity
سرعت رسانش
engin speed
سرعت موتور
endurance time
سرعت مداوم
critical velocity
سرعت بحرانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com