Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
English
Persian
clock speed
سرعت ساعت
Search result with all words
clock
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
clocks
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
jetstream
باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
wind aided
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
Other Matches
sundials
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
Look at the watch.
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
zone time
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine.
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11.
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
standard time
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindles
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
synchronous
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
clockwise
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
o'clock
ساعت از روی ساعت
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
watched
ساعت
clock
ساعت
watches
ساعت
watch
ساعت
oclock
ساعت
watching
ساعت
ticker
ساعت
timŠepiece
ساعت
self-esteem
ساعت
Every so often . Every hour on the hour.
دم به ساعت
by my watch
ساعت من
timepiece
ساعت
timepieces
ساعت
hour
ساعت
hourly
ساعت به ساعت
h hour
ساعت س
passionflower
گل ساعت
passion flower
گل ساعت
time-piece
ساعت
ticker
[colloquial]
[watch]
ساعت
clock
ساعت
hour ly
ساعت به ساعت
in hour's time
دو ساعت
maypop
گل ساعت
clocks
ساعت ها
timepiece
ساعت
horologe
ساعت
clocks
ساعت
clock generator
ساعت زا
clk
ساعت
hours
ساعت
horologii
ساعت
zero hour
ساعت س
horologium
ساعت
universal time
ساعت جهانی
tower clock
برج ساعت
time clock
گاه ساعت
horary
ساعت بساعت
half hour
نیم ساعت
the watch is warranted
خوبی ساعت
hand glass
ساعت شنی
clock work
چرخهای ساعت
the two o'clock d.
توزیع ساعت دو
w.h.
وات ساعت
watch case
قاب ساعت
watch glass
شیشه ساعت
wristlet
بند ساعت
game clock
ساعت ورزشگاه
four o'clock
ساعت چهار
electric clock
ساعت الکتریکی
dutchmans
یکجور گل ساعت
zulu time
ساعت گرینویچ
biological clock
ساعت زیستی
digital clock
ساعت رقمی
horologer
ساعت ساز
solarium
ساعت افتابی
watch glss
شیشه ساعت
watch key
کلید ساعت
watch test
ازمون ساعت
watchcase
قاب ساعت
watchcase
جعبه ساعت
watt hour
وات ساعت
alarm clock
ساعت شماطهای
solariums
ساعت افتابی
civil time
ساعت محلی
at eight o'clock
در ساعت هشت
mean time
ساعت متوسط
solar time
ساعت شمسی
capped watch
ساعت شکاری
chess clock
ساعت شطرنج
moon dial
ساعت مهتابی
shot clock
ساعت مسابقه
navy time
ساعت دریایی
real time clock
ساعت بلادرنگ
physiological clock
ساعت فیزیولوژیکی
pph
تعدادصفحه در ساعت
shooting ckock
ساعت مسابقه
civil time
ساعت معمولی
clock
ساعت ورزشگاه
quarter hour
ربع ساعت
sext
نماز ساعت شش
shipper
اهرم ساعت
clocks
ساعت ورزشگاه
by my watch
مطابق ساعت من
man hours
نفر در ساعت
system time
ساعت سیستم
watchmaker
ساعت ساز
watch maker
ساعت ساز
atomic clock
ساعت اتمی
balance wheel
رقاص ساعت
horology
ساعت سازی
hour glass
ساعت ریگی
sandglass
ساعت ریگی
in the space of an hour
بفاصله یک ساعت
internal clock
ساعت داخلی
kwh
کیلووات- ساعت
business hours
ساعت کاری
sun dial
ساعت افتابی
lights out
ساعت خواب
clock maker
ساعت ساز
man hour
نفر ساعت
sext
عبادت ساعت 21
sundial
ساعت افتابی
wristlet watch
ساعت مچی
wristwatch
ساعت مچی
hourglasses
ساعت شنی
hourglasses
ساعت ریگی
wristwatches
ساعت مچی
wrist watch
ساعت مچی
business hours
ساعت اداری
alarum clock
ساعت شماطهای
daylight saving time
ساعت تابستانی
fob
زنجیر ساعت
pocket watch
ساعت جیبی
sundials
ساعت افتابی
alarum
ساعت زنگی
face of the clock
صفحه ساعت
wall clock
ساعت دیواری
clockwise
در جهت ساعت
alarm clocks
ساعت شماطهای
kilowatt hour
کیلووات در ساعت
hand
عقربه
[ساعت ...]
clockhand
عقربه
[ساعت ...]
watchband
بند ساعت
kilowatt hours
کیلووات در ساعت
Face of the watch .
صفحه ساعت
rush-hour
ساعت شلوغی
clockwise
درجهت ساعت
rush-hour
ساعت پرمشغله
passion fruit
میوهی گل ساعت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com