Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
radial velocity
سرعت شعاعی
Other Matches
actinoid
شعاعی
radials
شعاعی
stellular
شعاعی
radiant
شعاعی
radial
شعاعی
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
actinomorphic
بشکل شعاعی
radial bearing
یاطاقان شعاعی
triradiate
سه شاخه سه شعاعی
actinomorphous
بشکل شعاعی
shift
تغییرمحل شعاعی
radial flow
جریان شعاعی
cartwheel antenna
انتن شعاعی
radial ball bearing
بلبرینگ شعاعی
radial cut
برش شعاعی
radial section
برش شعاعی
radial motor
موتور شعاعی
radial play
بازی شعاعی
radial potential
پتانسیل شعاعی
radius vector
بردار شعاعی
radius milling
فرزکاری شعاعی
radius block
بلوک شعاعی
radium block
بلوک شعاعی
shifted
تغییرمحل شعاعی
radial velocity
تندی شعاعی
radial stress
تنش شعاعی
radial road
راه شعاعی
shifted
جابجایی شعاعی
shifts
تغییرمحل شعاعی
shift
جابجایی شعاعی
shifts
جابجایی شعاعی
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
actinomorphous
دارای تقارن شعاعی
radial probability distribution
توزیع احتمال شعاعی
radial quantum number
عدد کوانتومی شعاعی
radial flow turbine
توربین با جریان شعاعی
radial probability density
چگالی شعاعی احتمالی
radial flow pump
تلمبه با جریان شعاعی
radial deformation
تغییر شکل شعاعی
one port radial pump
تلمبه شعاعی یک پرهای
actinomorphic
دارای تقارن شعاعی
bench type radial
میز نوع شعاعی
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
blade station
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
hypotrophy
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
radials
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radial
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
commutator
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
speeds
سرعت
speed
سرعت
speeding
سرعت
accelerating
بر سرعت
speediness
سرعت
seepage velocity
سرعت زه اب
promptitude
سرعت
liner velocity
سرعت
low velocity
با سرعت کم
low velocity
کم سرعت
line speed
سرعت خط
fleety
به سرعت
expeditiousness
سرعت
attack speed
سرعت تک
terminal velocity
سرعت حد
tilts
سرعت
tilted
سرعت
haste
سرعت
accelerate
بر سرعت
souic do
سرعت
accelerated
بر سرعت
accelerates
بر سرعت
rapidity
سرعت
tilt
سرعت
celerity
سرعت
acceleration
سرعت
pace
سرعت
paced
سرعت
speedy
سرعت
paces
سرعت
velocity
سرعت
fastnesses
سرعت
rate
سرعت
rates
سرعت
fastness
سرعت
swiftly
به سرعت
directly
به سرعت
velocities
سرعت
swiftness
سرعت
rate of dissolution
سرعت انحلال
flux
سرعت جریان
rate of pouring
سرعت ریزش
base speed
سرعت مبنا
rate of fire
سرعت تیر
rate of reaction
سرعت واکنش
actual velocity
سرعت واقعی
basic speed
سرعت اولیه
initial speed
سرعت اولیه
input speed
سرعت اولیه
permissible velocity
سرعت مجاز
rates
سرعت حرکت
airspeed indicator
سرعت نما
rate of deposition
سرعت ته نشست
quickness
سرعت انتقال
quickness
سرعت فوریت
piston speed
سرعت پیستون
average speed
سرعت متوسط
rate equation
معادله سرعت
apparent velocity
سرعت فاهری
angular velocity
سرعت زاویهای
phase velocity
سرعت فاز
phase speed
سرعت فاز
phase velocity
سرعت موج
angular speed
سرعت زاویهای
base speed
سرعت منتجه
rate constant
ثابت سرعت
downhill
اسکی سرعت
speed tests
ازمونهای سرعت
speed stability
پایداری سرعت
speed skating
اسکیتینگ سرعت
speed regulator
نافم سرعت
speed reduction
کاهش سرعت
velocity
سرعت حرکت
speed of light
سرعت نور
uphill
اسکی سرعت
tempo
میزان سرعت
tachometer
سرعت نگار
tachometer
سرعت سنج
tachometer
سرعت نما
synchronous speed
سرعت همزمان
sympieszometer
سرعت سنج
sustained speed
سرعت دائمی
speedometer multiplier
سرعت سنج
speed of advance
سرعت پیشروی
tachometry
سرعت پیمائی
speed indicator
سرعت نما
reverse speed
سرعت معکوس
speedboating
قایقرانی سرعت
absolute velocity
سرعت مطلق
relative velocity
سرعت نسبی
acceleration lane
خط سرعت گیری
reading speed
سرعت خواندن
accelerometer
سرعت سنج
reading rate
سرعت خواندن
rotational speed
سرعت چرخش
safe velocity
سرعت مطلوب
speed controls
نافم سرعت
speed control
کنترل سرعت
speed characteristics
مشخصه سرعت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com