Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
operating speed
سرعت عملکرد کار
Other Matches
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking
عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
process
عملکرد
throughput
عملکرد
work
عملکرد
revenue operation
عملکرد
operation
عملکرد
worked
عملکرد
method of operation
عملکرد
performance
عملکرد
processes
عملکرد
performances
عملکرد
turn over
عملکرد
parallel operation
عملکرد موازی
telephone operation
عملکرد تلفن
continous operation
عملکرد پایدار
loss marking operation
عملکرد زیانبار
performance appraisal
عملکرد سنجی
unattended operation
عملکرد بی مراقب
transformer operation
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
operation analysis
تحلیل عملکرد
return
عملکرد کارکرد
monadic operation
عملکرد یگانه
monadic operation
عملکرد تکین
computer operation
عملکرد کامپیوتری
returns
عملکرد کارکرد
concurrent operation
عملکرد همزمان
binary operation
عملکرد دودوئی
logical operation
عملکرد منطقی
operating lever
اهرم عملکرد
operating panel
تابلوی عملکرد
attended operation
عملکرد با مراقب
returned
عملکرد کارکرد
machine operating
عملکرد ماشین
maximum performance
عملکرد حداکثر
returning
عملکرد کارکرد
indirect operation
عملکرد غیرمستقیم
reatrain
عملکرد توام
feature of performance
ویژگی عملکرد
furnace operation
عملکرد کوره
feature
ویژگی عملکرد
dyadic operation
عملکرد دوتایی
one way only operation
عملکرد فقط یک طرفه
two way simultaneous operation
عملکرد همزمان دو طرفه
multiprogramming
عملکرد چند برنامهای
multisequencing
عملکرد چند ترتیبی
electrically operated chuck
سه نظام با عملکرد الکتریکی
uniprogramming system
سیستم عملکرد تک برنامهای
operation
وابسته به عمل عملکرد
on line operation
عملکرد درون خطی
off line operation
عملکرد برون خطی
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
even-handed treatment
رفتار
[عملکرد]
عادلانه
ratings
نحوه عملکرد مجاز
rating
نحوه عملکرد مجاز
multitasking
عملکرد چند تکلیفی
fixed point operation
عملکرد با ممیز ثابت
binary arithmetic operation
عملکرد ریاضی دودویی
illegal operation
عملکرد غیر قانونی
performance rating
درجه بندی عملکرد
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
duplex operation
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
chunking along
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
compatible
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
spools
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
system follow up
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
mflops
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation
عملیات کمکی عملکرد کمکی
accelerated
بر سرعت
tilt
سرعت
accelerates
بر سرعت
accelerating
بر سرعت
attack speed
سرعت تک
low velocity
کم سرعت
speediness
سرعت
terminal velocity
سرعت حد
rapidity
سرعت
promptitude
سرعت
accelerate
بر سرعت
speeding
سرعت
tilted
سرعت
speeds
سرعت
haste
سرعت
tilts
سرعت
seepage velocity
سرعت زه اب
souic do
سرعت
liner velocity
سرعت
expeditiousness
سرعت
fastnesses
سرعت
velocity
سرعت
velocities
سرعت
swiftly
به سرعت
rates
سرعت
line speed
سرعت خط
rate
سرعت
fastness
سرعت
speedy
سرعت
swiftness
سرعت
low velocity
با سرعت کم
acceleration
سرعت
directly
به سرعت
fleety
به سرعت
speed
سرعت
celerity
سرعت
pace
سرعت
paced
سرعت
paces
سرعت
drift velocity
سرعت رانش
rate of current
سرعت جریان
speed limit
سرعت مجاز
drift velocity
سرعت سوق
rate of reaction
سرعت واکنش
full speed
حداکثر سرعت
piston speed
سرعت پیستون
instantaneous velocity
سرعت انی
drift of a current
سرعت جریان
friction velocity
سرعت اصطکاکی
reading rate
سرعت خواندن
light velocity
سرعت نور
phase velocity
سرعت فاز
phase speed
سرعت فاز
full speed
سرعت کامل
deceleration
کاهش سرعت
rate of learning
سرعت یادگیری
reading speed
سرعت خواندن
learning rate
سرعت یادگیری
permissible velocity
سرعت مجاز
limiting speed
سرعت محدود
jump speed
سرعت پرش
instantaneous velocity
سرعت لحظهای
rate equation
معادله سرعت
rate of deposition
سرعت ته نشست
ground speed
سرعت زمینی
group velocity
سرعت گروهی
rate of dissolution
سرعت انحلال
rate of fire
سرعت تیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com