Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 163 (8 milliseconds)
English	Persian
kidnapping	سرقت و دزدیدن
Search result with all words
snaffle	دزدیدن سرقت کردن
Other Matches
steals	به سرقت بردن یا سرقت کردن
steal	به سرقت بردن یا سرقت کردن
filching	بچابکی دزدیدن دزدیدن
filches	بچابکی دزدیدن دزدیدن
filched	بچابکی دزدیدن دزدیدن
filch	بچابکی دزدیدن دزدیدن
lift	دزدیدن
peaks	دزدیدن
peaking	دزدیدن
peak	دزدیدن
rifles	دزدیدن
rifle	دزدیدن
lifted	دزدیدن
lifting	دزدیدن
abduct	دزدیدن
pick	دزدیدن
abducted	دزدیدن
steals	دزدیدن
steal	دزدیدن
robs	دزدیدن
robbing	دزدیدن
robbed	دزدیدن
rob	دزدیدن
abducting	دزدیدن
abducts	دزدیدن
picks	دزدیدن
purloin	دزدیدن
purloined	دزدیدن
nim	دزدیدن
picaroonp	دزدیدن
pickaroon	دزدیدن
purlion	دزدیدن
spoliate	دزدیدن
thieve	دزدیدن
walk off with	دزدیدن
walk away/off with <idiom>	دزدیدن
mouch	دزدیدن
lifts	دزدیدن
to walk off with	دزدیدن
purloins	دزدیدن
purloining	دزدیدن
to walk away with	دزدیدن
picaro	دزدیدن اوباش
cribbing	کش رفتن یا دزدیدن
abducted	ادم دزدیدن
abduct	ادم دزدیدن
cribs	کش رفتن یا دزدیدن
cribbed	کش رفتن یا دزدیدن
crib	کش رفتن یا دزدیدن
pursing	پول دزدیدن
burglarized	شبانه دزدیدن
burglarize	شبانه دزدیدن
abducts	ادم دزدیدن
burglarizing	شبانه دزدیدن
purses	پول دزدیدن
pursed	پول دزدیدن
abducting	ادم دزدیدن
purse	پول دزدیدن
burglarizes	شبانه دزدیدن
poached	خیساندن دزدیدن
poach	خیساندن دزدیدن
poaches	خیساندن دزدیدن
To dupe ( besot) someone .	عقل کسی را دزدیدن
sticky fingers <idiom>	عادت به دزدیدن داشتن
prigs	دزدیدن التماس کردن
prig	دزدیدن التماس کردن
embezzled	حیف و میل کردن دزدیدن
embezzles	حیف و میل کردن دزدیدن
embezzling	حیف و میل کردن دزدیدن
embezzle	حیف و میل کردن دزدیدن
affrication	سرقت
larceny	سرقت
theft	سرقت
tpnd	سرقت
robbery	سرقت
robberies	سرقت
thievery	سرقت
housebreaking	سرقت
stealing	سرقت
theft, pilferage, non delivery	سرقت
thefts	سرقت
dishonest removal of property	سرقت
It is wrong to steal .	دزدیدن (دزدی )کار غلطی است
prowls	تکاپو سرقت
housebreak	سرقت کردن
open theft	سرقت مشهود
prowling	تکاپو سرقت
aggravated theft	سرقت مشدد
attempted theft	شروع به سرقت
purlion	سرقت کردن
prowl	تکاپو سرقت
commit theft	سرقت کردن
grand larceny	سرقت کبیره
affricate	سرقت کردن
contructive larcency	سرقت اعتباری
prowled	تکاپو سرقت
grand larceny	سرقت عظیم
heists	دزدی سرقت
heist	دزدی سرقت
lifts	سرقت ترقی
attempted theft	سرقت ناتمام
lifts	سرقت کردن
lifting	سرقت ترقی
lifting	سرقت کردن
duff	سرقت گوسفند
lifted	سرقت ترقی
lifted	سرقت کردن
lift	سرقت ترقی
kleptomaniacs	عاشق سرقت
banditry	سرقت مسلح
kleptomaniac	عاشق سرقت
kleptomania	جنون سرقت
stealer	مرتکب سرقت
lift	سرقت کردن
pirate copy	نسخه سرقت شده
pirate disc	نسخه سرقت شده
plagiarism	سرقت تالیفات یا اختراعات
software piracy	سرقت نرم افزاری
pirated edition	نسخه سرقت شده
burglarizes	سرقت مسلحانه کردن
stick up	سرقت مسلحانه سربرافراشتن
kidnaps	ادم سرقت کردن
sacrilege	سرقت ازاماکن مقدسه
sacrilege	سرقت اشیاء مقدسه
kidnapped	ادم سرقت کردن
burglarizing	سرقت مسلحانه کردن
burglarized	سرقت مسلحانه کردن
burglarize	سرقت مسلحانه کردن
hold up	با اسلحه سرقت کردن
hold-up	با اسلحه سرقت کردن
hold-ups	با اسلحه سرقت کردن
stick-up	سرقت مسلحانه سربرافراشتن
grand larceny	سرقت اموال پرقیمت
kidnap	ادم سرقت کردن
stick-ups	سرقت مسلحانه سربرافراشتن
expilation	سرقت مقرون به ازار
attempting to steal	شروع کردن به سرقت
robberies	سرقت مقرون به ازار یاتهدید
robbery	سرقت مقرون به ازار یاتهدید
plagiarising	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
joyride	سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
plagiarizing	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
joyrides	سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
plagiarised	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
salami technique	سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
The motor vehicle is covered by theft insurance.	این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
waifs	اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.	روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
ratten	بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
grand larceny	سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
nobble	سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbling	سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbles	سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbled	سرقت کردن سواستفاده کردن
shoplifting	دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
stealing from a protected palce	سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com