English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
capital sum سرمایه اولیه موسسان شرکت
Other Matches
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
initial capital سرمایه اولیه
opening capital سرمایه اولیه
primary investment سرمایه گذاری اولیه
corpuses سرمایه اولیه و اصلی
corpus سرمایه اولیه و اصلی
reduction of capital تقلیل سرمایه شرکت
holding company شرکت در سرمایه گذاری درسهام
holding company شرکت سرمایه گذاری درسهام
treasury stock سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
sleeping partner شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
sleeping partners شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
prospectuses شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectus شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
constituencies هیئت موسسان
constituency هیئت موسسان
consmtituent assembly مجلس موسسان
constituent assembly مجلس موسسان
constituent عضو مجلس موسسان
constituents عضو مجلس موسسان
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital consumption allowance کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
liquidity trap سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financier سرمایه دار سرمایه گذار
financiers سرمایه دار سرمایه گذار
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
marginal utility of capital مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
registered capital سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
capital program برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate شرکت شرکت سهامی
business group شرکت سهامی [شرکت]
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
funded سرمایه
capital intensive سرمایه بر
turn over سرمایه
asset سرمایه
fund سرمایه
capital سرمایه
equities سرمایه
equity سرمایه
dispersion اولیه
first generation اولیه
initialled اولیه
primal اولیه
initialing اولیه
initialed اولیه
preliminary اولیه
primitive اولیه
early اولیه
initialling اولیه
initials اولیه
primeval اولیه
raw اولیه
earliest اولیه
elementary اولیه
fundamental اولیه
primary اولیه
basic اولیه
rudimentary اولیه
initial اولیه
basics اولیه
preliminaries اولیه
tycoons سرمایه گذارمهم
operating capital سرمایه در گردش
trading capital سرمایه در گردش
investments سرمایه گذاری
capital asset سرمایه ثابت
unfunded بدون سرمایه
tycoon سرمایه گذارمهم
working asset سرمایه کار
working capacity سرمایه جاری
yield of capital بازده سرمایه
national capital سرمایه ملی
capital account حساب سرمایه
capital accumulation انباشت سرمایه
capital accumulation تراکم سرمایه
capital agglomeration تجمع سرمایه
capital appropiation تخصیص سرمایه
capital augmenting سرمایه افزا
capital building سرمایه سازی
capital gains سود سرمایه
working capital سرمایه در گردش
widening of capital گسترش سرمایه
nominal capital سرمایه اسمی
usance سود سرمایه
liquid capital سرمایه نقدی
capitalists سرمایه گرای
capitalists سرمایه دار
capitalist سرمایه گرای
capitalist سرمایه دار
liquid capital سرمایه راکد
capital charges هزینههای سرمایه
financing سرمایه گذاری
intellectual capital سرمایه فکری
consolidated fund سرمایه ذخیره
real capital سرمایه واقعی
joint stock سرمایه مشترک
quantity of capital مقدار سرمایه
replacement capital سرمایه جایگزینی
replacement capital سرمایه جانشینی
reserve fund سرمایه احتیاطی
constant capital سرمایه ثابت
anti capitalist ضد سرمایه داری
an idel capital سرمایه بیکار
finances سرمایه گذاری
financed سرمایه گذاری
finance سرمایه گذاری
trust fund سرمایه امانی
consumer capital سرمایه مصرفی
accumulated capital سرمایه متراکم
accumulation of capital تراکم سرمایه
accumulation of capital انباشت سرمایه
physical capital سرمایه غیرپولی
physical capital سرمایه فیزیکی
return of capital بازده سرمایه
invests سرمایه گذاشتن
enterprises سرمایه گذاری
social capital سرمایه اجتماعی
disinvestment اتلاف سرمایه
disinvestment کاهش سرمایه
capitalism سرمایه گرایی
capitalism سرمایه داری
stocked سهام سرمایه
stock سهام سرمایه
enterprise سرمایه گذاری
bankroll سرمایه بانک
fund موجودی سرمایه
invests سرمایه گذاری
return on capital بازدهی سرمایه
investing سرمایه گذاشتن
investing سرمایه گذاری
invested سرمایه گذاشتن
invested سرمایه گذاری
invest سرمایه گذاشتن
invest سرمایه گذاری
funded موجودی سرمایه
investment سرمایه گذاری
transfer of capital انتقال سرمایه
capital flow انتقال سرمایه
capital in cash سرمایه نقدی
capital inflow ورود سرمایه
capital intensive سرمایه طلب
capital intensive technique فن تولید سرمایه بر
capital theory نظریه سرمایه
floating capital سرمایه متحرک
financial capital سرمایه مالی
capital tax مالیات بر سرمایه
capital formation تشکیل سرمایه
capitalization سرمایه گذاری
capital fund وجوه سرمایه
flight of capital فرار سرمایه
fixed property سرمایه ثابت
capital turnover گردش سرمایه
capital levy مالیات بر سرمایه
capital outflow خروج سرمایه
money capital سرمایه پولی
capital liability بدهی سرمایه
capital loss زیان سرمایه
capital market بازار سرمایه
investor سرمایه گذار
human capital سرمایه انسانی
out flow of capital خروج سرمایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com