English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
venture capital سرمایه مخاطره امیز
Other Matches
aventurous مخاطره طلب مخاطره امیز
riskful مخاطره امیز
venturesome مخاطره امیز
perilous مخاطره امیز
perdu ماموریت مخاطره امیز
hazardously بطور مخاطره امیز
riskily بطور مخاطره امیز
perdue ماموریت مخاطره امیز
adventures تجارت مخاطره امیز
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
rat race عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
liquidity trap سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers سرمایه دار سرمایه گذار
financier سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
admonitory نصیحت امیز توبیخ امیز
incriminatory تهمت امیز اتهام امیز
antagonistic خصومت امیز رقابت امیز
tricky خدعه امیز مهارت امیز
gratulant تهنیت امیز تبریک امیز
expostulatory سرزنش امیز تعرض امیز
suasive ترغیب امیز تحریک امیز
trickier خدعه امیز مهارت امیز
trickiest خدعه امیز مهارت امیز
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
gadarene در مخاطره
riskier پر مخاطره
risky پر مخاطره
menaces مخاطره
venturous پر مخاطره
menaced مخاطره
menace مخاطره
jeopardy مخاطره
risks مخاطره
hazards مخاطره
hazarding مخاطره
risking مخاطره
hazarded مخاطره
risked مخاطره
hazard مخاطره
adventure مخاطره
risk مخاطره
perils مخاطره
death traps پر مخاطره
peril مخاطره
death trap پر مخاطره
riskiest پر مخاطره
adventures مخاطره
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
registered capital سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
marginal utility of capital مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
capital program برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
risked به مخاطره انداختن
riskiness مخاطره امیزی
adventurous مخاطره طلب
at all hazard با هر گونه مخاطره
risks به مخاطره انداختن
risk به مخاطره انداختن
risking به مخاطره انداختن
adventuress زن مخاطره طلب
endangering به مخاطره انداختن
endangered به مخاطره انداختن
safety hazard مخاطره ایمنی
precarious <adj.> مخاطره آمیز
adventures ماجرا مخاطره
endangers به مخاطره انداختن
endanger به مخاطره انداختن
imperiled در مخاطره انداختن
imperiling در مخاطره انداختن
imperilled در مخاطره انداختن
imperilling در مخاطره انداختن
imperil در مخاطره انداختن
imperils در مخاطره انداختن
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
risking مخاطره ریسک خطر
venture مخاطره معامله قماری
ventured مخاطره معامله قماری
adventurously باجرات مخاطره طلبی
ventures مخاطره معامله قماری
to seek adventures مخاطره جویی کردن
risks مخاطره ریسک خطر
risk مخاطره ریسک خطر
venturing مخاطره معامله قماری
to run the hazard خودرادرمعرض مخاطره قراردادن
risked مخاطره ریسک خطر
brinkmanship سیاست قبول مخاطره
to take مخاطره معامله قماری
adventure تجارت مخاطره آمیز
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
hazard اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazarded اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazarding اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazards اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
adventure درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventures : درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
to a in باجرات وبابیم مخاطره به جایی داخل شدن
asset سرمایه
fund سرمایه
funded سرمایه
capital intensive سرمایه بر
turn over سرمایه
equity سرمایه
equities سرمایه
capital سرمایه
investing سرمایه گذاری
capital requirement نیاز سرمایه
capital reserve ذخیره سرمایه
capital reserve اندوخته سرمایه
capital stock موجودی سرمایه
capital paid in ذخیره سرمایه
invest سرمایه گذاری
capital outflow خروج سرمایه
out flow of capital خروج سرمایه
investments سرمایه گذاری
invested سرمایه گذاشتن
invested سرمایه گذاری
invest سرمایه گذاشتن
capital stock حجم سرمایه
anti capitalist ضد سرمایه داری
capital liability بدهی سرمایه
cost of capital هزینه سرمایه
capital transfers انتقالات سرمایه
accumulated capital سرمایه متراکم
accumulation of capital تراکم سرمایه
accumulation of capital انباشت سرمایه
capital turnover گردش سرمایه
capital value ارزش سرمایه
capital theory نظریه سرمایه
capital tax مالیات بر سرمایه
fund موجودی سرمایه
an idel capital سرمایه بیکار
capital structure بنیان سرمایه
capital structure ساخت سرمایه
funded موجودی سرمایه
trust fund سرمایه امانی
investing سرمایه گذاشتن
capital augmenting سرمایه افزا
capital account حساب سرمایه
capital cost هزینه سرمایه
bankroll سرمایه بانک
capital creation ایجاد سرمایه
capital depreciation استهلاک سرمایه
capital exports صادرات سرمایه
capital flight فرار سرمایه
capital flow جریان سرمایه
capital flow انتقال سرمایه
capital formation تشکیل سرمایه
capital consumption مصرف سرمایه
capital consuming سرمایه طلب
capital construction ساختمان سرمایه
capital asset سرمایه ثابت
capital appropiation تخصیص سرمایه
enterprises سرمایه گذاری
capital agglomeration تجمع سرمایه
enterprise سرمایه گذاری
capital accumulation تراکم سرمایه
capital charges هزینههای سرمایه
capital coefficient ضریب سرمایه
capital constraint محدودیت سرمایه
capital accumulation انباشت سرمایه
financing سرمایه گذاری
capital intensive technique فن تولید سرمایه بر
capital levy مالیات بر سرمایه
capital loss زیان سرمایه
invests سرمایه گذاشتن
invests سرمایه گذاری
capital market بازار سرمایه
capital intensive سرمایه طلب
capitalism سرمایه گرایی
finances سرمایه گذاری
capital fund وجوه سرمایه
financed سرمایه گذاری
capitalism سرمایه داری
finance سرمایه گذاری
capital in cash سرمایه نقدی
investment سرمایه گذاری
capital inflow ورود سرمایه
capital movement حرکت سرمایه
yield of capital بازده سرمایه
capitalist سرمایه گرای
capitalist سرمایه دار
human capital سرمایه انسانی
usance سود سرمایه
initial capital سرمایه اولیه
opening capital سرمایه اولیه
intellectual capital سرمایه فکری
unfunded بدون سرمایه
investors سرمایه گذار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com