English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (1 milliseconds)
English Persian
windchill سرمای حاصله از وزش باد تبرید
Other Matches
refrigeration تبرید
cryogenic تبرید
supercooling فوق تبرید
cooling tower برج تبرید
cooling towers برج تبرید
algor سرمای نوبه
deep cold سرمای ژرف
paradoxical cold سرمای تناقضی
i have caught a thorough chill سرمای حسابی خورده ام
regenerative cooling استفاده از سرمای مایع ورودی
winter kill در سرمای زمستان از بین رفتن
supercool بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
advantages accruning from مزایای حاصله
assessments تعیین نتایج حاصله
feed back بکارگیری اطلاعات حاصله
ration strenght انرژی حاصله از جیره
assessment تعیین نتایج حاصله
emblements منافع حاصله از زمین
elbow grease نیروی حاصله از کاردستی
gas form natrural gas بنزین حاصله از گاز طبیعی
ergotism مسمومیت حاصله از خوردن سگاله
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
bombing errors اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
coriolis effect اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
fleshment خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
emblements منافع حاصله اززمین مزروعی
gulp صدای حاصله از عمل بلع
gulping صدای حاصله از عمل بلع
gulps صدای حاصله از عمل بلع
gulped صدای حاصله از عمل بلع
working asset سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
clicked صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicks صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
flash burns سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burn سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
click صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
solunar حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
capitalized value درامد حاصله از سرمایه گذاری در یک سال
scumble نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
spirochetosis ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
platinum black گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
hypervitaminosis ناراحتیهای حاصله در اثر ازدیاد ویتامین در بدن
crater دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
craters دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
stage fright وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
lesions زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
lesion زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
yaws بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
flash blindness کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
competitive price قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
sepsis مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
jet propulsion نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
phenology مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
profits a prendre درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
plow back عایدات حاصله از کسب وکاررا برای سرمایه گذاری مجددکنار گذاردن
apportionment افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
solipsism فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
electrotherapy معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
cavitation بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
bump ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
punitive damages خسارت ناشی از مجازات خسارت حاصله از اجرای مجازات
spermatid سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com