English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (6 milliseconds)
English Persian
secular songs سرودهای غیر روحانی
Other Matches
shout song سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
sederunt جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
marabou روحانی
unworldly روحانی
sacred روحانی
anagogic روحانی
spiritually روحانی
spiritual روحانی
etherean روحانی
marabout روحانی
spiritualists روحانی
herdsman روحانی
unfrocked روحانی
clergyman روحانی
clergymen روحانی
spiritualist روحانی
ethereal روحانی
heavenly روحانی
herdsmen روحانی
unwordly روحانی
temporal غیر روحانی
hierarch رئیس روحانی
heavenliness روحانی الوهیت
lays غیر روحانی
spiritual روحانی معنوی
etherealize روحانی کردن
perdition مرگ روحانی
pastor پیشوای روحانی
copartnership ردای روحانی
spirituality عالم روحانی
pastors پیشوای روحانی
laywoman زن غیر روحانی
spirilual nutriment غذای روحانی
spiritualize روحانی کردن
padre پدر روحانی
padres پدر روحانی
lay غیر روحانی
hymn سرود روحانی
hymns سرود روحانی
residentiary روحانی مقیم
prelacy حکومت روحانی
pastorate پیشوایی روحانی
pater پدر روحانی
charisma جذبه روحانی
subdeacon معاون گماشته روحانی
goddaughters دختر خواندهی روحانی
twice born تولدتازه روحانی یافته
goddaughter دختر خواندهی روحانی
laicism غیر روحانی بودن
spirituous دارای حالت روحانی
spiritualization جنبه روحانی دادن به
secularising غیر روحانی کردن
deconsecrate غیر روحانی کردن
pneumatology مبحث موجودات روحانی
gnosticism فلسفه عرفانی یا روحانی
hiearchic وابسته به سران روحانی
inquisitional وابسته به دادگاه روحانی
rapture شعف وخلسه روحانی
raptures شعف وخلسه روحانی
heavens خدا عالم روحانی
secularizes غیر روحانی کردن
heaven خدا عالم روحانی
apostle عالیترین مرجع روحانی
secularize غیر روحانی کردن
secularized غیر روحانی کردن
secularises غیر روحانی کردن
layman شخص غیر روحانی
laymen شخص غیر روحانی
priests روحانی کشیشی کردن
priest روحانی کشیشی کردن
religious تارک دنیا روحانی
raptures وجد روحانی ربایش
apostles عالیترین مرجع روحانی
rapture وجد روحانی ربایش
secularised غیر روحانی کردن
secularizing غیر روحانی کردن
regenerates زندگی تازه و روحانی یافته
regenerating زندگی تازه و روحانی یافته
minor order صفوف روحانی پایین درجه
charism عطیه الهی جذبه روحانی
unfrock از کسوت روحانی خارج شدن
spiritual غیر مادی بطور روحانی
defrock خلع کسوت روحانی کردن
gnostic دارای اسرار روحانی نهانی
regenerated زندگی تازه و روحانی یافته
laity مردم غیر روحانی ناشی
reborn تغییر حالت روحانی یافته
gnosis دانش رازهای روحانی عرفان
regenerate زندگی تازه و روحانی یافته
disfrock ازکسوت روحانی خارج شدن
revest جامه روحانی پوشیدن روکش کردن
despiritualize فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
officiant کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
hierarchies حکومت ودرجه بندی سران روحانی
major seminary دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
hierarchy حکومت ودرجه بندی سران روحانی
laicize بصورت غیر روحانی یا غیرعلمی در اوردن
godmothers نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmother نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
impropriate حرام کردن بدست غیر روحانی دادن
primate of all england سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
lay deacon شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
simony خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
hierarchy گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
imposition of hands هنگام دادن ماموریت روحانی بکسی یادعا کردن به وی
hierarchies گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
godchild طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
godchildren طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
to take orders منصب روحانیت را گرفتن بیکی از درجات روحانی گماشته شدن
procuratrix زنی که در خانقاه راهبات کارهای غیر روحانی رااداره میکند
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
limitarian کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
presbyteries داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbytery داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
totem روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
psalms سرود روحانی سرود
psalm سرود روحانی سرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com