Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
rhapsodic
سروده شده بوسیله دوره گرد
Other Matches
unsung
سروده نشده
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
by dint of
بوسیله
whereby
که بوسیله ان
by the instrumentality of
بوسیله
with
بوسیله
thruogh the a of
بوسیله
perprep
بوسیله
at the hand of
بوسیله
wherewithal
که بوسیله ان
per
بوسیله
of
بوسیله
via
بوسیله
by
بوسیله
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
by the f.
بوسیله لمس
electrically
بوسیله برق
municipally
بوسیله شهرداری
by wire
بوسیله تلگراف
per pais
بوسیله کشور
per pais
بوسیله مملکت
hydrolysis
تجزیه بوسیله اب
hydromancy
تفال بوسیله اب
by depty
بوسیله نماینده
traingulation
پیمایش بوسیله مثلثات
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
to pick thanks
بوسیله سخن چینی
dragonnades
بوسیله سواره نظام
eluviation
انتقال بوسیله بادوباران
radar scan
مراقبت بوسیله رادار
pipeage
ترابری بوسیله لوله
electromotive
متحرک بوسیله برق
postage
حمل بوسیله پست
to scent out
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
semaphore
مخابره بوسیله پرچم
windswept
بوسیله باد جاروشده
infiltration
پالایش بوسیله تراوش
electric chair
اعدام بوسیله برق
aeromancy
تفال بوسیله هوا
aerotherapeutics
معالجه بوسیله هوا
seagirt
محصور بوسیله دریا
intuitively
بوسیله درک مستقیم
pipe down
بوسیله شیپور یا نای
leaching
تصفیه بوسیله شستشو
hydromancer
تفال زننده بوسیله اب
phototypography
چاپ بوسیله عکسبرداری
hydrolyze
بوسیله اب تجزیه شدن
baptising
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
windblown
در حرکت بوسیله باد
baptises
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
brews
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brewed
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
lapped joint
اتصال بوسیله پوشش
brew
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
churn
بوسیله اسباب گردنده
sent via e-mail
بوسیله ایمیل فرستاده شد
churned
بوسیله اسباب گردنده
churns
بوسیله اسباب گردنده
in propria persona
بوسیله خود شخص
galvanography
روی مس بوسیله اندودکهربایی
patenting
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
pouring
تراوش بوسیله ریزش
pours
تراوش بوسیله ریزش
photogelatin process
چاپ بوسیله ژلاتین
pour
تراوش بوسیله ریزش
poured
تراوش بوسیله ریزش
patents
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
pipage
ترابری بوسیله لوله
stethoscopy
معاینه بوسیله گوشی طبی
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
telekinesis
حرکت اجسام بوسیله ارواح
latches
بوسیله کلون محکم کردن
soaks
بوسیله مایع اشباع شدن
step down
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
self-appointed
منصوب شده بوسیله خویشتن
latch
بوسیله کلون محکم کردن
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
soak
بوسیله مایع اشباع شدن
self appointed
منصوب شده بوسیله خویشتن
steam propulsion of ships
راندن کشتی ها بوسیله بخار
sporogony
تولید مثل بوسیله هاگ
nettle
بوسیله گزنه گزیده شدن
waterborne
حمل شده بوسیله اب اب برد
wet down
بوسیله اب پاشی خیس کردن
wirephoto
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
nettles
بوسیله گزنه گزیده شدن
self-service
کمک بوسیله خود شخص
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
the block
مردن بوسیله گردن زنی
self service
کمک بوسیله خود شخص
wigwag
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
embolic
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
rainwash
شستشوی چیزی بوسیله باران
rainwash
شسته شده بوسیله باران
container transport
حمل و نقل بوسیله کانتینر
photoengraving
گراور سازی بوسیله عکاسی
phonendoscope
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
by no one else
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
grout stop
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
perfusion
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
chemical warfare
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
hit wicket
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
cathodogeaph
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
to buy something at an auction
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
electrotype
بوسیله برق چاپ کردن
suicide bombing
قصد کشت بوسیله خودکشی
suicide attack
قصد کشت بوسیله خودکشی
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
electrometallurgy
ذوب فلزات بوسیله برق
platinotype
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
pyretotherapy
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
radiophotograph
انتقال عکس بوسیله رادیو
carbon arcwelding
جوش قوسی بوسیله کربن
hydropathy
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
massotherapy
معالجه بوسیله مشت و مال
seaborne
بوسیله کشتی حمل شده
lyophiled
خشک شده بوسیله انجمادسخت
lyophil
خشک شده بوسیله انجمادسخت
luring
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lures
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lured
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lure
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lightproof
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
chafing
بوسیله اصطکاک گرم کردن
shield
بوسیله سپر حفظ کردن
shields
بوسیله سپر حفظ کردن
chafes
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafe
بوسیله اصطکاک گرم کردن
memoria technica
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
semaphore
بوسیله پرچم مخابره کردن
hydrophilous
گرده افشانی کننده بوسیله اب
rocket propulsion
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
in law
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
argon arc welding
جوش قوسی بوسیله گازارگون
incuse
نقش شده بوسیله چکش
self administered
اداره شونده بوسیله خویشتن
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
instantiate
معرفی کردن بوسیله کنسرت
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
peripheries
دوره
compass
دوره
he has run his race
دوره
instar
دوره
periodicity
دوره
to have ones fling
دوره
felloe
دوره
felly
دوره
one's d.
دوره
periphery
دوره
Ice Age
دوره یخ
rhythms
دوره
rhythm
دوره
perimeters
دوره
perimeter
دوره
stadiums
دوره
stadium
دوره
stadia
دوره
epoch
دوره
careers
دوره
rim
دوره
careering
دوره
rims
دوره
careered
دوره
career
دوره
reviewal
دوره
era
دوره
eras
دوره
phase
دوره
phased
دوره
phases
دوره
cycle
دوره
cycled
دوره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com