English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
dithyramb سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
Other Matches
pelta سپر یونانیان ورومیان باستانی
topsyturvy درهم برهم
out of order درهم برهم
imbroglios درهم و برهم
imbroglio درهم و برهم
cramp hand writing خط درهم و برهم
elusory درهم برهم
at sixes and sevens درهم و برهم
helter-skelter درهم برهم
topsy-turvy <idiom> درهم برهم
cramped درهم و برهم
helter-skelters درهم برهم
olla اش درهم برهم
higgledy-piggledy درهم برهم
untidier درهم و برهم
untidiest درهم و برهم
untidily درهم و برهم
untidy درهم و برهم
in a bad order درهم برهم
unorganized درهم و برهم
woebegone درهم و برهم
pell-mell درهم برهم
olio درهم و برهم
discombobulate درهم و برهم کردن
pell-mell بطور درهم برهم
promiscuously بطور درهم برهم
matted درهم برهم حصیری
elf knot موی درهم برهم
goulash چیز درهم و برهم
elf lock موی درهم برهم
desultory بی ترتیب درهم و برهم
to make hay of درهم برهم کردن
littery ریخته و پاشیده درهم برهم
grids رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
grid رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
puzzle head که دارای افکارمغشوش و خیالات درهم برهم است
classicists دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classic ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classics ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
mashes خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashing خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashed خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mash خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
phihellenic هواخواه یونانیان
pan hellenism یگانیگی همه یونانیان
psalm سرود روحانی سرود
psalms سرود روحانی سرود
hymnody سرود خوانی سرود
pleach درهم پیچیدن درهم گیر افتادن
intertwined درهم بافتن درهم بافته شدن
intertwining درهم بافتن درهم بافته شدن
intertwines درهم بافتن درهم بافته شدن
intertwine درهم بافتن درهم بافته شدن
philhellenism هواخواهی از یونانیان یااستقلال کشور ایشان
phanariot ساکن محله یونانیان دراستامبول که PHANARنام دارد
amazon زنانی که در اسیای صغیرزندگی میکردند و با یونانیان می جنگیدند
petasus یکجورکلاه کوتاه ولبه پهن که یونانیان برسرمی گذارند
greek fire ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
agoines مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
clutter درهم ریختگی درهم وبرهمی
clutters درهم ریختگی درهم وبرهمی
cluttered درهم ریختگی درهم وبرهمی
antiquarian باستانی
ancient باستانی
relics باستانی
age-old باستانی
antique باستانی
antiquaries باستانی
older باستانی
old باستانی
oldest باستانی
antiques باستانی
age old باستانی
antiquary باستانی
relic باستانی
gray باستانی
traditionary باستانی
archaic <adj.> باستانی
classically باستانی
norseman اسکاندیناوی باستانی
primers باستانی ابتدایی
in ancient times در روزگار باستانی
primer باستانی ابتدایی
classicism سبک باستانی
ancient relics اثار باستانی
aramaean زبان باستانی
northman اسکاندیناوی باستانی
in a tumble در هم برهم
haywire در هم و برهم
tangle در هم و برهم
tangles در هم و برهم
paleograph نسخه خطی باستانی
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
in ancient times در اوقات جهان باستانی
classicize درزمره ادبیات باستانی
avestan زبان باستانی ایران
paleographic وابسته بخطوط باستانی
Monumental design طرح آثار باستانی
classical وابسته به ادبیات باستانی
classical پیرو سبکهای باستانی
Antiquity جهان باستانی [تاریخ]
ethiopic زبان باستانی حبشه
the Classical World [the Ancient World] جهان باستانی [تاریخ]
primeval بسیار کهن باستانی
higgledy-piggledy بطوردرهم برهم
fazing برهم زدن
fazes برهم زدن
fazed برهم زدن
faze برهم زدن
disbandment برهم خوردگی
unsettle برهم زدن
derange برهم زدن
unsettles برهم زدن
disturber برهم زننده
discompose برهم زدن
perturbable برهم زدنی
shutting برهم نهادن
coup برهم زدن
pasticcqo چیزدرهم برهم
pertubative برهم زننده
disbands برهم زدن
disbanding برهم زدن
interaction برهم کنش
shuts برهم نهادن
shut برهم نهادن
disband برهم زدن
bashed برهم زدن
coups برهم زدن
bashes برهم زدن
bashing برهم زدن
bash برهم زدن
sings سرود
carols سرود
rhapsode می سرود
song سرود
songs سرود
hymn سرود
chanson سرود
sing سرود
canto سرود
cantation سرود
cantos سرود
canticle سرود
anthems سرود
anthem سرود
carol سرود
canticles سرود
hymns سرود
dite سرود
mantra سرود
dit سرود
veda کتاب مقدس باستانی هند
classicalism پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
traditional مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
gaul اهل کشور باستانی گل فرانسوی
agonistic وابسته به مسابقات باستانی یونان
agonistical وابسته به مسابقههای باستانی یونان
classicality مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
electrostatic interaction برهم کنش الکترواستاتیکی
compatriotic مبنی برهم میهنی
embroiling میانه برهم زدن
embroils میانه برهم زدن
coulomb interaction برهم کنش کولنی
embroiled میانه برهم زدن
embroil میانه برهم زدن
hhymnography فن تصنیف سرود
bacchanalian song سرود مستانه
warbled سرود چهچه
monody سرود عزا
to song a song سرود خواندن
hymnist مصنف سرود
warbles سرود چهچه
hymnography سرود سازی
hymnography فن تصنیف سرود
antiphon سرود برگردان
evensong سرود شامگاه
hymn سرود روحانی
national anthem سرود ملی
national anthems سرود ملی
hymns سرود روحانی
psalmody سرود خوانی
psalter کتاب سرود
warbling سرود چهچه
love song سرود عاشقانه
taekwondo nore سرود تکواندو
tags بندگردان سرود
chant مناجات سرود
tag بندگردان سرود
ditties سرود کوچک
songbook کتاب سرود
dirges سرود عزا
eclogue سرود چوپانی
dirge سرود عزا
ditty سرود کوچک
chanted مناجات سرود
warble سرود چهچه
songwriter سرود نویس
songsmith سرود ساز
doxology سرود نیایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com