English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
after sales service سرویس خدماتی
Search result with all words
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
Other Matches
service industries فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
service bureau دفتر خدماتی موسسه خدماتی
servicer خدماتی
service bureau اداره خدماتی
service program برنامه خدماتی
service contract قرارداد خدماتی
service occupations مشاغل خدماتی
sevice routine روال خدماتی
service craft ناوهای خدماتی دریایی
service force یکان خدماتی دریایی
service echelon رده اداری و خدماتی
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
let سرویس خطا سرویس بد
lets سرویس خطا سرویس بد
letting سرویس خطا سرویس بد
utility تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
lob serve سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
service line خط سرویس
in- خط سرویس
centermark خط سرویس
service dog سگ سرویس
service سرویس
in خط سرویس
serviced سرویس
after sales service سرویس
assistance dog سگ سرویس
medical response dog سگ سرویس
american twist سرویس چرخشی
cannon ball سرویس چکشی
cannon balls سرویس چکشی
side out خطای سرویس
short service line خط سرویس کوتاه
aditional service سرویس اضافی
sevice kick ضربه سرویس
service echelon ردههای سرویس
service stairs پلکان سرویس
let سرویس خطا
backcourt پشت خط سرویس
service over خطای سرویس
lets سرویس خطا
air line سرویس هوایی
service بنگاه سرویس
cooking set سرویس پخت و پز
hand out خطای سرویس
information service سرویس اطلاعاتی
kick serve سرویس پیچشی
letting سرویس خطا
serviced سرویس کردن
serviced بنگاه سرویس
lubritorium چاله سرویس
service سرویس کردن
windmill service سرویس چکشی
ace امتیاز سرویس
service area منطقه سرویس
truckline سرویس باربری
underhand service سرویس ساده
telephone service سرویس تلفن
aces امتیاز سرویس
half court زمین سرویس
dow jones/retrieval service سرویس خبری دو جونز
service court محل فرود سرویس
change of service تعویض سرویس والیبال
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
service ace امتیاز سرویس تنیس
field service پشتیبانی سرویس رزمی
communications server سرویس دهنده مخابراتی
out of hand serve سرویس پایین دست
hand in سمت زمین سرویس
hook service سرویس برگردان والیبال
in side سمت سرویس زمین
railroad service سرویس راه اهن
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
left court زمین سرویس سمت چپ
odd court زمین سرویس سمت چپ
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
side out خراب کردن سرویس
servicing سرویس کردن خودروها
outed دریافت کننده سرویس
out- نوبت سرویس اسکواش
out- دریافت کننده سرویس
out نوبت سرویس اسکواش
out دریافت کننده سرویس
tea set سرویس چای خوری
outed نوبت سرویس اسکواش
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
tea sets سرویس چای خوری
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
interrupt serrice routine روال سرویس وقفه
tea services سرویس چای خوری
tea service سرویس چای خوری
hand out خراب کردن سرویس اسکواش
Service Included سرویس حساب شده است.
hand in سمت زمین سرویس اسکواش
in side سمت سرویس زمین اسکواش
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
half court قسمت سرویس زمین تنیس
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
hand out حریف دریافت کننده سرویس
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
service court محل فرود سرویس اسکواش
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
right court زمین سرویس سمت راست
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
Is service included? آیا سرویس حساب شده است؟
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
deuce court زمین سرویس سمت راست تنیس
down خطای سرویس توپ خارج از بازی
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
replacement service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
replacement bus service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
service line حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
third شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
thirds شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
serviced توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
throws باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
names کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
dial up service سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
throwing باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throw باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
bay یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
dialup سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
name کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
telesoftware نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
voice سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voicing سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
public سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
voices سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
heaping مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heaps مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heap مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computer کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
multidrop line پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
priority ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
to make a complaint [about] شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
subscribed افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribers 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
subscriber 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
alerting service قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
point of presence شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
cross compiling assembling روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
serviced شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
cellars محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
service road جاده کناری جاده سرویس
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
constants سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com