Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
duplicate service
سرویس خدماتی دوبله
Other Matches
after sales service
سرویس خدماتی
service bureau
دفتر خدماتی موسسه خدماتی
service industries
فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
double hit
دوبله
servicer
خدماتی
doubled pawns
پیادههای دوبله
doubling
دوبله کردن
doublets
رمز دوبله
dubber
دوبله کننده
doublets
انتن دوبله
doublet
رمز دوبله
doublet
انتن دوبله
sevice routine
روال خدماتی
service bureau
اداره خدماتی
service program
برنامه خدماتی
service contract
قرارداد خدماتی
service occupations
مشاغل خدماتی
dubs
فیلم را دوبله کردن
doublet
رمز نویسی دوبله
doublets
رمز نویسی دوبله
geitja makki
دفاع دوبله بحالت
dubbed
فیلم را دوبله کردن
dub
فیلم را دوبله کردن
double staggered column
ستون راهپیمایی دوبله
service craft
ناوهای خدماتی دریایی
service echelon
رده اداری و خدماتی
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
service force
یکان خدماتی دریایی
double action
عمل دوبله یادو طرفه
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
let
سرویس خطا سرویس بد
lets
سرویس خطا سرویس بد
letting
سرویس خطا سرویس بد
utility
تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
lob serve
سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
serviced
سرویس
centermark
خط سرویس
service line
خط سرویس
service
سرویس
in-
خط سرویس
after sales service
سرویس
medical response dog
سگ سرویس
assistance dog
سگ سرویس
service dog
سگ سرویس
in
خط سرویس
american twist
سرویس چرخشی
half court
زمین سرویس
lubritorium
چاله سرویس
hand out
خطای سرویس
aditional service
سرویس اضافی
let
سرویس خطا
letting
سرویس خطا
backcourt
پشت خط سرویس
kick serve
سرویس پیچشی
information service
سرویس اطلاعاتی
lets
سرویس خطا
telephone service
سرویس تلفن
service area
منطقه سرویس
air line
سرویس هوایی
service echelon
ردههای سرویس
service stairs
پلکان سرویس
ace
امتیاز سرویس
sevice kick
ضربه سرویس
short service line
خط سرویس کوتاه
side out
خطای سرویس
truckline
سرویس باربری
underhand service
سرویس ساده
windmill service
سرویس چکشی
cooking set
سرویس پخت و پز
serviced
سرویس کردن
service over
خطای سرویس
serviced
بنگاه سرویس
cannon ball
سرویس چکشی
service
بنگاه سرویس
cannon balls
سرویس چکشی
aces
امتیاز سرویس
service
سرویس کردن
bibliographic retrieval service
سرویس بازیابی کتابشناسی
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
interrupt serrice routine
روال سرویس وقفه
hook service
سرویس برگردان والیبال
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
change of service
تعویض سرویس والیبال
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
hand in
سمت زمین سرویس
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
in side
سمت سرویس زمین
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
cumpuserve
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
left court
زمین سرویس سمت چپ
odd court
زمین سرویس سمت چپ
out
دریافت کننده سرویس
out
نوبت سرویس اسکواش
tea set
سرویس چای خوری
tea sets
سرویس چای خوری
out-
نوبت سرویس اسکواش
railroad service
سرویس راه اهن
tea service
سرویس چای خوری
tea services
سرویس چای خوری
service ace
امتیاز سرویس تنیس
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
out of hand serve
سرویس پایین دست
on line information service
سرویس اطلاعاتی مستقیم
service court
محل فرود سرویس
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
out-
دریافت کننده سرویس
servicing
سرویس کردن خودروها
side out
خراب کردن سرویس
outed
نوبت سرویس اسکواش
outed
دریافت کننده سرویس
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
right court
زمین سرویس سمت راست
hand in
سمت زمین سرویس اسکواش
hand out
خراب کردن سرویس اسکواش
hand out
حریف دریافت کننده سرویس
in side
سمت سرویس زمین اسکواش
Service Included
سرویس حساب شده است.
service court
محل فرود سرویس اسکواش
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
replenishing
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
no-man's land
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
replenishes
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenished
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
Is service included?
آیا سرویس حساب شده است؟
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
down
خطای سرویس توپ خارج از بازی
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
replacement service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
service line
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
ten year device
وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
replacement bus service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
toss a coin for choice of service of cou
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principal
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principals
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
name
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
telesoftware
نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
throw
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
names
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
throwing
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
dialup
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
dial up service
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
throws
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
floater
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
voices
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
public
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
voicing
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voice
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
host computers
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
heaps
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heaping
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heap
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
multidrop line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
priorities
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priority
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
to make a complaint
[about]
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
subscriber
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribe
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
subscribed
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribers
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
squash tennis
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
point of presence
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
cross compiling assembling
روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
service
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
cellar
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellars
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com