Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
cannon ball
سرویس چکشی
cannon balls
سرویس چکشی
windmill service
سرویس چکشی
Other Matches
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
dicrotic
چکشی
hammer hard
چکشی
lets
سرویس خطا سرویس بد
let
سرویس خطا سرویس بد
letting
سرویس خطا سرویس بد
sinkers
مته چکشی
hammer harden
چکشی کردن
hammer
استخوان چکشی
hammered
استخوان چکشی
hammers
استخوان چکشی
hammer mill
اسیا چکشی
malleus
استخوان چکشی
sinker
مته چکشی
jack hammer
مته چکشی
incuse
نقش چکشی
me joomeok
مشت چکشی
t head bolt
پیچ چکشی شکل " T "
go at it hammer and tongs
<idiom>
چکشی حرف زدن
hammer mill
سنگ شکن چکشی
lob serve
سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
hatchat soldering copper
هویه لحیم کاری چکشی
ball peen hammer
چکشی که یک طرف ان کروی است
hammer crusher
دستگاه سنگ شکن نوع چکشی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
gong
زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gongs
زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
medical response dog
سگ سرویس
assistance dog
سگ سرویس
serviced
سرویس
service
سرویس
after sales service
سرویس
in
خط سرویس
in-
خط سرویس
service line
خط سرویس
service dog
سگ سرویس
centermark
خط سرویس
jack hammer
مته ضربهای مته چکشی
lubritorium
چاله سرویس
half court
زمین سرویس
backcourt
پشت خط سرویس
serviced
بنگاه سرویس
kick serve
سرویس پیچشی
service
سرویس کردن
american twist
سرویس چرخشی
hand out
خطای سرویس
letting
سرویس خطا
lets
سرویس خطا
let
سرویس خطا
after sales service
سرویس خدماتی
air line
سرویس هوایی
aditional service
سرویس اضافی
information service
سرویس اطلاعاتی
serviced
سرویس کردن
service over
خطای سرویس
underhand service
سرویس ساده
truckline
سرویس باربری
telephone service
سرویس تلفن
side out
خطای سرویس
service
بنگاه سرویس
short service line
خط سرویس کوتاه
aces
امتیاز سرویس
ace
امتیاز سرویس
service echelon
ردههای سرویس
sevice kick
ضربه سرویس
service stairs
پلکان سرویس
service area
منطقه سرویس
cooking set
سرویس پخت و پز
cumpuserve
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
duplicate service
سرویس خدماتی دوبله
in side
سمت سرویس زمین
side out
خراب کردن سرویس
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
hand in
سمت زمین سرویس
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
bibliographic retrieval service
سرویس بازیابی کتابشناسی
servicing
سرویس کردن خودروها
change of service
تعویض سرویس والیبال
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
hook service
سرویس برگردان والیبال
service ace
امتیاز سرویس تنیس
out-
نوبت سرویس اسکواش
tea services
سرویس چای خوری
tea service
سرویس چای خوری
tea sets
سرویس چای خوری
tea set
سرویس چای خوری
railroad service
سرویس راه اهن
left court
زمین سرویس سمت چپ
odd court
زمین سرویس سمت چپ
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
out of hand serve
سرویس پایین دست
interrupt serrice routine
روال سرویس وقفه
outed
نوبت سرویس اسکواش
outed
دریافت کننده سرویس
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
service court
محل فرود سرویس
on line information service
سرویس اطلاعاتی مستقیم
out
دریافت کننده سرویس
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
out-
دریافت کننده سرویس
out
نوبت سرویس اسکواش
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
service court
محل فرود سرویس اسکواش
in side
سمت سرویس زمین اسکواش
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
Service Included
سرویس حساب شده است.
hand out
خراب کردن سرویس اسکواش
hand in
سمت زمین سرویس اسکواش
hand out
حریف دریافت کننده سرویس
no-man's land
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
replenishing
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
right court
زمین سرویس سمت راست
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
replenished
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
down
خطای سرویس توپ خارج از بازی
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
Is service included?
آیا سرویس حساب شده است؟
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
travel agents
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
ten year device
وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
service line
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
replacement service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
replacement bus service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principal
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principals
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
toss a coin for choice of service of cou
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
telesoftware
نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
name
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
names
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
dial up service
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
throws
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
dialup
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
throw
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
voices
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
public
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
floater
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
voicing
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voice
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
heap
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computers
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
heaping
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heaps
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computer
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
priorities
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
priority
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
multidrop line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
to make a complaint
[about]
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
subscribe
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscriber
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribers
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribes
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
squash tennis
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
point of presence
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
cross compiling assembling
روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
serviced
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
cellar
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellars
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
telephony
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
service road
جاده کناری جاده سرویس
constant
سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
constants
سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com