Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 141 (8 milliseconds)
English	Persian
leader of the negotiations	سرپرست مذاکرات
chief negotiator	سرپرست مذاکرات
negotiator	سرپرست مذاکرات
Other Matches
collective bargaining	مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
goings-on	مذاکرات
dealings	مذاکرات
pourparlers	مذاکرات
transactions	شرح مذاکرات
transaction	خلاصه مذاکرات
round of negotiations	دور مذاکرات
cloture	کفایت مذاکرات
negotiation round	دور مذاکرات
break down of negotiation	تفکیک مذاکرات
minutes	خلاصه مذاکرات
minute	خلاصه مذاکرات
negotiation outcome	نتیجه مذاکرات
negotiations	معاوضه مذاکرات
negotiation	معاوضه مذاکرات
process of negotiations	روند مذاکرات
peace negotiations	مذاکرات صلح
preliminary negotiations	مذاکرات مقدماتی
proceed with deliberations	شروع مذاکرات
peace negotiation	مذاکرات صلح
proceedings of the parliament	مذاکرات مجلس
hansard	مذاکرات رسمی
record	صورت مذاکرات
negotiation outcome	عاقبت مذاکرات
negotiation result	عاقبت مذاکرات
result of the negotiations	پی آمد مذاکرات
negotiation outcome	پی آمد مذاکرات
proceedings	شرح مذاکرات
negotiation result	پی آمد مذاکرات
progress of negotiations	پیشرفت مذاکرات
result of the negotiations	عاقبت مذاکرات
negotiation result	نتیجه مذاکرات
result of the negotiations	نتیجه مذاکرات
negotiation result	حاصل مذاکرات
failure of negotiations	شکست مذاکرات
result of the negotiations	حاصل مذاکرات
negotiation outcome	حاصل مذاکرات
sponsor	سرپرست
guideless	بی سرپرست
symposiarch	سرپرست
tutelar	سرپرست
warden	سرپرست
skippers	سرپرست
skippering	سرپرست
superintendents	سرپرست
superintendent	سرپرست
caretakers	سرپرست
caretaker	سرپرست
wardens	سرپرست
skippered	سرپرست
sponsoring	سرپرست
sponsors	سرپرست
leader	سرپرست
leaders	سرپرست
warden	سرپرست
skipper	سرپرست
attendants	سرپرست
attendant	سرپرست
supervisors	سرپرست
supervisor	سرپرست
guardian	سرپرست
guardians	سرپرست
directors	سرپرست
director	سرپرست
mandatory	سرپرست
debating	مذاکرات پارلمانی منازعه
course of dealing	دوره مذاکرات خرید
debates	مذاکرات پارلمانی منازعه
parliamentary discussions	گفتگوها یا مذاکرات مجلس
proceeding	پیشرفت خلاصه مذاکرات
debated	مذاکرات پارلمانی منازعه
In the course of the discussions.	درطی مذاکرات ومباحثات
debate	مذاکرات پارلمانی منازعه
closures	رای کفایت مذاکرات
closure	رای کفایت مذاکرات
opening of negotiations	افتتاح مذاکرات [معاملات]
drop master	سرپرست پرش
mavericks	ادم بی سرپرست
maverick	ادم بی سرپرست
overseer	نافر سرپرست
overseers	نافر سرپرست
archon	افسر سرپرست
headmen	پیشوا سرپرست
headman	پیشوا سرپرست
officiant	کشیش سرپرست
custodians	مسئول سرپرست
custodian	مسئول سرپرست
lead through	تعویض سرپرست
network administrator	سرپرست شبکه
matron	سرپرست کودکان
husbandman	سرپرست خانه
protector	حامی سرپرست
protectors	حامی سرپرست
sponsored	حامی سرپرست
scoutmasters	سرپرست پیشاهنگان
scoutmaster	سرپرست پیشاهنگان
hierarch	شیخ سرپرست
quorum	اکثریت لازم برای مذاکرات
cloture	رای به کفایت مذاکرات دادن
The negotiations were successful ( inconclusive ) .	مذاکرات به نتیجه رسید ( نرسید )
director	سرپرست تیم بولینگ
directors	سرپرست تیم بولینگ
returning officer	سرپرست انتخابات برزن
liquidator	سرپرست تسویه حساب
tutelary	دارای قیم یا سرپرست
jumpmaster	مربی یا سرپرست چتربازان
presbyter	کشیش سرپرست کلیسا
truck master	مامور یا سرپرست چندکامیون
svc	فراخوانی نافر یا سرپرست
liquidators	سرپرست تسویه حساب
derelict	بی سرپرست کشتی متروکه
returning officers	سرپرست انتخابات برزن
collective bargaining	مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
put the question	مذاکرات را کافی دانستن ورای گرفتن
tamper	مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
superintendent registrar	سرپرست ثبت احوال یک ناحیه
master of	سرپرست گروه شکار روباه
chief programmer team	سرپرست یک تیم برنامه نویسی
straw boss	[سرپرست فاقد اختیارات کافی]
count out of the house	مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
hansardize	متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
closure	رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
closures	رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
lady paramount	بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
negotiation	تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
negotiations	تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
paddock judge	داور سرپرست اماده شدن اسبهای مسابقه
China has signalled [its] readiness to resume talks.	چین آمادگی [خود را ] برای از سرگیری مذاکرات نشان داد.
receiver	خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
receivers	خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
protocol	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process.	این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
protocols	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
mandatory power	دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
verbal note	شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
previous question	موضوع کفایت یا عدم کفایت مذاکرات
cartel ship	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
rear commodore	سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com