Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
unhood
سرپوش برداشتن از
Other Matches
transcribe
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
inoperculate
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
valves
سرپوش
headgear
سرپوش
covering
سرپوش
cover
سرپوش
coverings
سرپوش
covers
سرپوش
cap
سرپوش
dish cover
سرپوش
capped
سرپوش
valve
سرپوش
lids
سرپوش
bonnets
سرپوش
capsule
سرپوش
operculum
سرپوش
lid
سرپوش
bonnet
سرپوش
capsules
سرپوش
casquet
کاسکت سرپوش
cover plate
صفحه سرپوش
batterty cover
سرپوش باتری
air trap
سرپوش چاهک
covering
پوشش سرپوش
dust cover
سرپوش غبارگیر
porched
سرپوش دار
operculate
سرپوش دار
lagvt
تخته سرپوش
lagvt
سرپوش گذاشتن
mercy seat
سرپوش رحمت
magneto cover
سرپوش مگنت
lidded
سرپوش دار
cover
جلد سرپوش
coverings
جلد سرپوش
covers
جلد سرپوش
capping
سرپوش اندودسازی
cordon
سرپوش دیوار
cordons
سرپوش دیوار
hood
سرپوش سیفون
hoods
سرپوش سیفون
cordon
سرپوش دیواره
hood
سرپوش دودکش
lidding film
سرپوش لیوان
hoods
سرپوش دودکش
bonnet
کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
valvate
سرپوش بشکل دریچه یا سوپاپ
bonnets
کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
pyloric valve
دریچه یا سرپوش باب المعده
capel
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
barge-board
[تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
valances
لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
valance
لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
valences
لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
ingather
برداشتن
delete
برداشتن
takes
برداشتن
take
برداشتن
deleted
برداشتن
deletes
برداشتن
deleting
برداشتن
flaw
مو برداشتن
countertrace
برداشتن از
flaws
مو برداشتن
include
در برداشتن
includes
در برداشتن
ingether
برداشتن
glom
برداشتن
lifted
برداشتن
removes
برداشتن
remove
از جا برداشتن
remove
برداشتن
lifts
برداشتن
lifting
برداشتن
to pick up
برداشتن
lift
برداشتن
to mop up
برداشتن
to pull off
برداشتن
to run away with
برداشتن
to take up
برداشتن
moistening
نم برداشتن
removing
برداشتن
sublate
برداشتن
removes
از جا برداشتن
removing
از جا برداشتن
pickup
برداشتن
pick up
برداشتن
take up
برداشتن
decoded
برداشتن رمز
decodes
برداشتن رمز
to come at a bound
<idiom>
خیز برداشتن
off take rudder
سکان برداشتن
flaws
ترک برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate .
ازمیان برداشتن
decode
برداشتن رمز
flaw
ترک برداشتن
resign
دست برداشتن
desist
دست برداشتن
cease
دست برداشتن
twist
تاب برداشتن
twisting
تاب برداشتن
twists
تاب برداشتن
feet
پاچنگال برداشتن
heave
خیز برداشتن
heaved
خیز برداشتن
to d. the cloth
رومیزی را برداشتن
shuffle off
به عجله برداشتن
ingether
خرمن برداشتن
break step
غلط پا برداشتن
to break step
غلط پا برداشتن
to carry arms
سلاح برداشتن
give up
دست برداشتن از
emarginate
برداشتن حاشیه از
demountable
قابل برداشتن
dequeue
برداشتن اقلام یک صف
to fly to arms
سلاح برداشتن
to have one's p taken
عکس برداشتن
run away with
برداشتن و در رفتن
uncap
سر پوش برداشتن از
gait
گام برداشتن
uncap
کلاه از سر برداشتن
make a copy of
رونوشت برداشتن
to take the photograph of
عکس برداشتن از
to take off
برداشتن بردن
to sweep away
ازمیان برداشتن
picturize
فیلم برداشتن از
to receive a wound
زخم برداشتن
remove slag
سرباره را برداشتن
snap up
تند برداشتن
unveil
حجاب برداشتن
machine
براده برداشتن
clearance
برداشتن مانع
step
قدم برداشتن
step
گام برداشتن
stepping
قدم برداشتن
stepping
گام برداشتن
list
سیاهه برداشتن
unmask
نقاب برداشتن از
unmasked
نقاب برداشتن از
unmasking
نقاب برداشتن از
map
نقشه برداشتن از
removing
برداشتن مهر
removes
برداشتن مهر
polls
نمونه برداشتن
spoon
با قاشق برداشتن
spooned
با قاشق برداشتن
unveiled
حجاب برداشتن
unveiling
حجاب برداشتن
unveils
حجاب برداشتن
warps
تاب برداشتن
machined
براده برداشتن
warped
تاب برداشتن
warp
تاب برداشتن
machines
براده برداشتن
elide
ازاخر برداشتن
elided
ازاخر برداشتن
elides
ازاخر برداشتن
eliding
ازاخر برداشتن
spoons
با قاشق برداشتن
spooning
با قاشق برداشتن
polled
نمونه برداشتن
poll
نمونه برداشتن
cracks
شکاف برداشتن
surmounted
ازمیان برداشتن
surmounting
ازمیان برداشتن
surmounts
ازمیان برداشتن
surmount
ازمیان برداشتن
transcribing
رونوشت برداشتن
transcribes
رونوشت برداشتن
transcribed
رونوشت برداشتن
transcribe
رونوشت برداشتن
unmasks
نقاب برداشتن از
remove
برداشتن مهر
maps
نقشه برداشتن از
crack
شکاف برداشتن
to take notes of
یاد داشت برداشتن از
work in
مشکلات را از میان برداشتن
multiplicate
چندین نسخه برداشتن از
untread
بعقب گام برداشتن
paced
شیوه گام برداشتن
paces
شیوه گام برداشتن
pace
شیوه گام برداشتن
to whisk away or off
تند بردن برداشتن
ingather
انباشتن خرمن برداشتن
racing of generator
دور برداشتن مولد
yerk
هل دادن شکاف برداشتن
to have two strings to one bow
با یک دست دو هندوانه برداشتن
to lift one's hand
دست به سوگند برداشتن
to lift up one's hand
دست بدعا برداشتن
To pluck ones eyebrows.
زیر ابرو برداشتن
defusing
فیوز بمب را برداشتن
fracture
مو برداشتن قطعات و وسایل
remove the seal from
مهر چیزی را برداشتن
fractured
مو برداشتن قطعات و وسایل
racing of motor
دور برداشتن موتور
fractures
مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing
مو برداشتن قطعات و وسایل
defuses
فیوز بمب را برداشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com