English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (1 milliseconds)
English Persian
lidding film سرپوش لیوان
Other Matches
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
mugged لیوان
mugging لیوان
mugs لیوان
glass لیوان
glass لیوان یخ
mug لیوان
tumblers لیوان
tumbler لیوان
a glass of water یک لیوان آب
burgundy glass لیوان
tun لیوان
water glass لیوان اب
valve سرپوش
valves سرپوش
operculum سرپوش
cap سرپوش
capped سرپوش
headgear سرپوش
dish cover سرپوش
lids سرپوش
lid سرپوش
covers سرپوش
capsule سرپوش
coverings سرپوش
covering سرپوش
bonnet سرپوش
bonnets سرپوش
cover سرپوش
capsules سرپوش
glassful مظروف یک لیوان
glassful بقدر یک لیوان
rummer لیوان مشروب
tumbler لیوان [شفاف]
The glass is full of water. لیوان پر از آب است
There is a glass missing. یک لیوان کم است.
paper cup لیوان کاغذی
lidding film کلاهک لیوان
cordon سرپوش دیواره
porched سرپوش دار
operculate سرپوش دار
mercy seat سرپوش رحمت
magneto cover سرپوش مگنت
casquet کاسکت سرپوش
hood سرپوش دودکش
batterty cover سرپوش باتری
air trap سرپوش چاهک
cordon سرپوش دیوار
unhood سرپوش برداشتن از
cordons سرپوش دیوار
hoods سرپوش دودکش
hoods سرپوش سیفون
hood سرپوش سیفون
capping سرپوش اندودسازی
dust cover سرپوش غبارگیر
cover جلد سرپوش
lagvt سرپوش گذاشتن
lidded سرپوش دار
lagvt تخته سرپوش
coverings جلد سرپوش
cover plate صفحه سرپوش
covers جلد سرپوش
covering پوشش سرپوش
Empty this glass of water. این لیوان آب راخالی کن
mug لیوان بدون دسته
beaker فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
beakers فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
bonnet کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
bonnets کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
valvate سرپوش بشکل دریچه یا سوپاپ
pyloric valve دریچه یا سرپوش باب المعده
stein لیوان دسته دار ابجو خوری
He emptied the glass to the last drop . لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
barge-board [تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
valances لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
valences لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
valance لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
highball یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
naggin سطل چوبی لیوان چوبی
noggins سطل چوبی لیوان چوبی
wineglass لیوان شراب پیمانه شراب
noggin سطل چوبی لیوان چوبی
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com