English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (2 milliseconds)
English Persian
command سرکردگی فرماندهی
commanded سرکردگی فرماندهی
commands سرکردگی فرماندهی
Other Matches
supreme commander فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
reference position محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
assume در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
assumes در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
command axis محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
resume command به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
second in command معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
island پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
islands پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
specified command فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
leadership فرماندهی
pilot house پل فرماندهی
centre castle پل فرماندهی
executive branch فرماندهی
conning tower پل فرماندهی
commandership فرماندهی
commandantship فرماندهی
wheelhouses پل فرماندهی
wheelhouse پل فرماندهی
bridges پل فرماندهی
command فرماندهی
bridge پل فرماندهی
commands فرماندهی
bridged پل فرماندهی
strategies فن فرماندهی
strategy فن فرماندهی
commanded فرماندهی
command report گزارش فرماندهی
command net شبکه فرماندهی
command mode حالت فرماندهی
command language زبان فرماندهی
commander's estimate براورد فرماندهی
command group گروه فرماندهی
command channels ردههای فرماندهی
command and control کنترل و فرماندهی
combined command فرماندهی مرکب
commandery مقام فرماندهی
commandery محل فرماندهی
commodity command فرماندهی اماد
support command فرماندهی پشتیبانی
tactical command فرماندهی تاکتیکی
oldman مقام فرماندهی
logistical command فرماندهی لجستیکی
lead a unit فرماندهی کردن
joint command فرماندهی مشترک
tactical command ship ناو فرماندهی
head quarters مرکز فرماندهی
master's certificate گواهینامه فرماندهی
unified command فرماندهی متحد
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
emergency conning position پل فرماندهی اضطراری
continuity of command مداومت فرماندهی
scheme of command طرح فرماندهی
base command فرماندهی پایگاه
administrative command فرماندهی اداری
flagships ناو فرماندهی
flagship ناو فرماندهی
command post پست فرماندهی
commander's call در اختیار فرماندهی
bridges پل فرماندهی کشتی
headquarters قرارگاه فرماندهی
area command فرماندهی منطقه
headquarters مرکز فرماندهی
command posts پست فرماندهی
supreme فرماندهی عالی
command post پاسگاه فرماندهی
high command فرماندهی عالی
flag ship ناو سر فرماندهی
bridge پل فرماندهی کشتی
command posts پاسگاه فرماندهی
bridged پل فرماندهی کشتی
air command فرماندهی هوایی
division support command فرماندهی پشتیبانی لشگر
guide کشتی فرماندهی عملیات
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
commander in chief فرمانده کل قوا سر فرماندهی
forward command post پست فرماندهی جلو
guides کشتی فرماندهی عملیات
cupola برجک فرماندهی تانک
cupolas برجک فرماندهی تانک
operational command فرماندهی از نظر عملیاتی
guided کشتی فرماندهی عملیات
kommandatura مرکز فرماندهی نظامی
island پل فرماندهی ناو هواپیمابر
islands پل فرماندهی ناو هواپیمابر
unified یکپارچه فرماندهی متحد
area support command فرماندهی پشتیبانی منطقه
advance command post پاسگاه فرماندهی جلو
command liaison افسر رابط فرماندهی
type command فرماندهی ناو گروه
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
air command فرماندهی نیروی هوایی
aiming circle زاویه یاب فرماندهی
alternate command authority مقام جانشین فرماندهی
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
commander's call ساعات در اختیار فرماندهی
air strategical command فرماندهی استراتژیکی هوایی
combat commander's insignia علامت فرماندهی بر یکان رزمی
sealift command فرماندهی حمل و نقل دریایی
amphibious command ship ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
agc ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
deputy chief of naval operation جانشین فرماندهی نیروی دریایی
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
flag officer افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
general staff college دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
command and general staff college دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
splinter screen پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
oversea command یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
command یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commanded یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
commands یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
tactics دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
cross tell پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
major command فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
officers افسر معین کردن فرماندهی کردن
officer افسر معین کردن فرماندهی کردن
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
command channels سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com