Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
game
سرگرمی شکار
Other Matches
recreations
سرگرمی
recreation
سرگرمی
pastimes
سرگرمی
pastime
سرگرمی
entertainments
سرگرمی
entertainment
سرگرمی
divertissement
سرگرمی
sport
سرگرمی
diversion
سرگرمی
diversions
سرگرمی
earnestness
سرگرمی
amusements
سرگرمی
amusement
سرگرمی
avocation
سرگرمی
sports
سرگرمی
sported
سرگرمی
divertimento
سرگرمی
fun
خوشمزگی سرگرمی
hobby
مشغولیات سرگرمی
intentness
سرگرمی توجه
toy
سرگرمی بازیچه
faddle
سرگرمی موقتی
recreation therapy
سرگرمی درمانی
hobbies
مشغولیات سرگرمی
earnestly
باشوق و سرگرمی
take up
<idiom>
شروع یک سرگرمی
focal point
علاقه - سرگرمی
toys
سرگرمی بازیچه
hobbyhorse
کار تفریحی سرگرمی
game
سرگرمی دوربازی بازی کردن
just for the hell of it
<idiom>
هویجوری
[بیخودی برای سرگرمی]
fun house
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
play
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plays
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
crafts
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
craft
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
quarries
شکار
hunt
شکار
chases
شکار
chevy
شکار
hunts
شکار
chace
شکار
quarry
شکار
chased
شکار
chasing
شکار
predatin
شکار
chase
شکار
gamey
پر از شکار
gameless
بی شکار
hunting
شکار
hanks
شکار
hank
شکار
quarrying
شکار
hunted
شکار
game
شکار
venery
شکار
prey
شکار
ravin
شکار
huntsmen
شکار باز
huntsman
شکار باز
whaling
شکار نهنگ
gunning
شکار با تفنگ
predatory habit
خوی شکار
shootings
شکار باتفنگ
predation
شکار کردن
shooting
شکار باتفنگ
area drive
شکار دواندن
king hunt
شاه شکار
poniter
نوعی سگ شکار ی
victim
دستخوش شکار
fowling
شکار پرنده
game keep
پاسبان شکار
game law
قانون شکار
gamy
پراز شکار
hunting district
شکار گاه
hunting ground
شکار گاه
fair game
شکار قانونی
ducking
شکار مرغابی
victims
دستخوش شکار
falconry
شکار با شاهین
shanking
شکار کوسه
hank
طعمه شکار
hunter
اسب شکار
quarry
شکار موردنظر
hanks
طعمه شکار
blood sport
کشتن شکار
quarrying
لاشه شکار
to go a hunting
شکار رفتن
shotgunner
شکار با تفنگ
quarrying
شکار موردنظر
quarry
لاشه شکار
hunters
اسب شکار
quarries
شکار موردنظر
hunted
شکار کردن
quarries
لاشه شکار
hunts
شکار کردن
hunt
شکار کردن
blood sports
کشتن شکار
fair game
شکار مجاز
poached
دزدکی شکار کردن
predator
تغذیه کننده از شکار
predators
تغذیه کننده از شکار
poach
دزدکی شکار کردن
stool
گروه فریبنده شکار
outfitter
فروشنده لوازم شکار
bag
شکار کردن با تیر
chevy
فریاد هنگام شکار
bags
شکار کردن با تیر
hog dress
بریدن گلوی شکار
foxhunt
شکار روباه باتازی
bow hunting
شکار با تیر و کمان
shoot
هدف گرفتن شکار
shoots
هدف گرفتن شکار
outfitters
فروشنده لوازم شکار
cub hunting
شکار بچه روباه
prowl
درپی شکار گشتن
prowling
درپی شکار گشتن
prowls
درپی شکار گشتن
deer stalking
شکار اهو و گوزن
rabbits
شکار خرگوش کردن
checks
و شدن بوی شکار
prowled
درپی شکار گشتن
pointer
سگ شکاری یابنده شکار
raven
شکار طعمه شکاری
sniping
پاشله شکار کردن
snipes
پاشله شکار کردن
sniped
پاشله شکار کردن
snipe
پاشله شکار کردن
rabbit
شکار خرگوش کردن
pointers
سگ شکاری یابنده شکار
predatorial
تغذیه کننده از شکار
ravens
شکار طعمه شکاری
finds
یافتن بوی شکار
find
یافتن بوی شکار
raptatorial
لازم برای شکار
checked
و شدن بوی شکار
hunting
شکار دشمن یا زیردریایی
poaches
دزدکی شکار کردن
shining
پیداکردن شکار در شب بانورافکن
big game
شکار حیوانات بزرگ
game
شکار گرفته شده
raptatory
لازم برای شکار
predatory
تغذیه کننده از شکار
check
و شدن بوی شکار
close season
فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
tufter
کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
to rid to hounds
با تازی شکار روباه کردن
privilegium
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
still hunting
شکار باروش در کمین نشستن
wood craft
جنگل شناسی از لحاظ شکار
to ride to hounds
با تازی شکار روباه کردن
open season
فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
to p on any one's preserves
در جای قورق شکار کردن
master of
سرپرست گروه شکار روباه
predacious
شکاری تغذیه کننده از شکار
jaeger
علاقمند به شکار مرد شکارچی
foxhunt
باتازی شکار روباه کردن
predaceous
شکاری تغذیه کننده از شکار
retriever
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
safari
سفر برای شکار بزرگ
hunts
اداره کردن تازیها در شکار
hunted
اداره کردن تازیها در شکار
course
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
coursed
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
courses
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
hunt
اداره کردن تازیها در شکار
foxhound
تازی مخصوص شکار روباه
foxhounds
تازی مخصوص شکار روباه
safaris
سفر برای شکار بزرگ
decoy shooting
شکار به کمک مرغ دام
closed season
فصل منع ماهیگیری یا شکار
retrievers
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
turtle
لاک پشت شکار کردن
turtles
لاک پشت شکار کردن
cover
بوته زار پناهگاه شکار
coverings
بوته زار پناهگاه شکار
covers
بوته زار پناهگاه شکار
covert
بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
to give the tone
هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
weigh in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
cases
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
poach
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches
برخلاف مقررات شکار صید کردن
challenge
[of a dog]
پارس سگی
[پس از دریافت بوی شکار]
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
case
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
weigh-in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-ins
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
wildfowl
مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
hunting bow
کمان بلند و سنگین برای شکار
fox-hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
shoots
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
sported
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com