English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 223 (43 milliseconds)
English Persian
quenching سریع خنک کردن
Search result with all words
click دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
shoot جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
prompt سریع کردن
prompted سریع کردن
prompts سریع کردن
post ارسال سریع پست کردن
post- ارسال سریع پست کردن
posted ارسال سریع پست کردن
posts ارسال سریع پست کردن
communication بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
cannonball سریع السیر حرکت کردن
quicksort روش مرتب کردن سریع فایل
quicksort مرتب کردن سریع
roll on roll off سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
scratchpad حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
Making fast progress. سریع ترقی کردن
To quicken ones pace . قدمهای خود را سریع تر کردن ( تندتر راه رفتن )
stop dead/cold <idiom> سریع توقف کردن
Other Matches
rollover استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass پاس سریع با پیچش سریع مچ
speedy سریع السیر سریع
speediness سریع السیر سریع
wing footed سریع
accelerators سریع
sweepy سریع
sudden سریع
galloping سریع
prompts سریع
swifts سریع
swifter سریع
gleg سریع
swiftest سریع
rapid سریع
spanking سریع
swift سریع
prompt سریع
rather سریع تر
snell سریع
spankings سریع
prompted سریع
accelerator سریع
hypernoea تنفس سریع
hotshot بارکشی سریع
highflyer دلیجان سریع
converts پاسکاری سریع
highflier دلیجان سریع
accelerated depreciation استهلاک سریع
high velocity drop بارریزی سریع
high speed traffic امد شد سریع
high speed traffic ترافیک سریع
high speed printer چاپگر سریع
riposted ضربت سریع
slaps ضربت سریع
raids تک نفوذی سریع
prompt سریع عاجل
fast access با دستیابی سریع
riposting ضربت سریع
ripostes ضربت سریع
riposte ضربت سریع
rapid access با دستیابی سریع
prompted سریع عاجل
slapping ضربت سریع
prompts سریع عاجل
high speed دنده سریع
high speed سریع السیر
slap ضربت سریع
raid تک نفوذی سریع
fast neutron نوترون سریع
raided تک نفوذی سریع
raiding تک نفوذی سریع
slapped ضربت سریع
fast moving depression کمفشاری سریع
repost ضربت سریع
quick recovery رونق سریع
fleet عبور سریع
expressing سریع صریح
expressing سریع السیر
expresses سریع صریح
expresses سریع السیر
expressed سریع صریح
expressed سریع السیر
quick recovery بهبود سریع
sneak raid دستبرد سریع
snapback بهبودی سریع
rathe زود رس سریع
rath زود رس سریع
rapid transit شطرنج سریع
precipitate خیلی سریع
rapid scanning تقطیع سریع
precipitated خیلی سریع
precipitates خیلی سریع
rapid flow جریان سریع
rapid fire تیر سریع
precipitating خیلی سریع
skitter حرکت سریع
fleets عبور سریع
express سریع صریح
speeds سریع کارکردن
quickstep گام سریع
progressive chess شطرنج سریع
quick جلد سریع
quick تند و سریع
lightning chess شطرنج سریع
quicker جلد سریع
quicker تند و سریع
quickest جلد سریع
quickest تند و سریع
convert پاسکاری سریع
speeding سریع کارکردن
speed سریع کارکردن
operation immediate اقدام سریع
express سریع السیر
scamper پرواز سریع
scampered پرواز سریع
scampering پرواز سریع
scampers پرواز سریع
quick fire تیر سریع
braids حرکت سریع
braided حرکت سریع
posthaste سریع السیر
braid حرکت سریع
polypnea تنفس سریع
converting پاسکاری سریع
rough and ready سریع العمل
accelofilter صافی سریع
glimpses نگاه سریع
fasted سریع السیر
couriers پیک سریع
courier پیک سریع
glimpsed نگاه سریع
glimpse نگاه سریع
accelerated depreciation استهلاک سریع
despatches انجام سریع
winder دویدن سریع
continuate سریع الاتصال
fastest سریع السیر
pirouettes چرخ سریع
bullets توپ سریع
bullet توپ سریع
pirouette چرخ سریع
glimpsing نگاه سریع
fasts سریع السیر
fast سریع السیر
wind sprint تمرین دو سریع
slashed ضربه سریع
dispatched انجام سریع
fleetingly سریع الزوال
slashes ضربه سریع
dispatches انجام سریع
converted پاسکاری سریع
windstorm باد سریع
slash ضربه سریع
dispatch انجام سریع
despatched انجام سریع
despatching انجام سریع
fleeting سریع الزوال
whizbang خمپاره سریع الانفجار
skiff قایق سریع السیر
wind sprint دوهای سریع و کوتاه
surged جریان سریع وغیرعادی
scrappy بازی تهاجمی سریع
pattering بطور سریع وردخواندن
whizzbang خمپاره سریع الانفجار
pattered بطور سریع وردخواندن
patter بطور سریع وردخواندن
rapid eye movements حرکات سریع چشم
line surge جریان سریع و غیرعادی خط
snick ضربت سریع زدن
make flush شستن با جریان سریع
patters بطور سریع وردخواندن
jetting پرش اب جریان سریع
jabbing ضربه سریع مستقیم
jetted پرش اب جریان سریع
speedway جاده سریع السیر
jabs ضربه سریع مستقیم
rapid سریع العمل چابک
jets پرش اب جریان سریع
promptitude سریع العملی زرنگی
flip پاس سریع و کوتاه
jet پرش اب جریان سریع
quick break switch کلید قطع سریع
quick access memory حافظه دستیابی سریع
flipped پاس سریع و کوتاه
wildfire اتش سریع و پر زور
streamliner قطار سریع وشیک
ageing سخت کنندگی سریع
scrappiest بازی تهاجمی سریع
scrappier بازی تهاجمی سریع
surge جریان سریع وغیرعادی
zonk out <idiom> سریع به خواب رفتن
jab ضربه سریع مستقیم
rubdown مالش سریع بدن
flips پاس سریع و کوتاه
jabbed ضربه سریع مستقیم
quick break fuse فیوز قطع سریع
yerk حرکت سریع و شدید
slew گردش سریع توپ
swooped حرکت سریع نزولی
swooping حرکت سریع نزولی
raids تک سریع تاخت و تاز
swoops حرکت سریع نزولی
raiding تک سریع تاخت و تاز
jerks تکان سریع دادن
dispatch order سفارش حمل سریع
numbers انجام محاسبات سریع
whirls چرخیدن گردش سریع
number انجام محاسبات سریع
raided تک سریع تاخت و تاز
whirling چرخیدن گردش سریع
raid تک سریع تاخت و تاز
swoop حرکت سریع نزولی
keep pace <idiom> سریع السیر رفتن
cuts تغییر سمت سریع
cut تغییر سمت سریع
scatback توپدار سریع و فراری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com