English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
string سری پیام یک سری گلوله
Other Matches
InBox خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
challenge and reply ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
piggybacking استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
quoting خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
receipt notification خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
codress نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
anagram استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
polynomial code سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ends کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
acknowledges 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
glomerule گلوله رگ
fire ball گلوله
projectile گلوله
shot گلوله
clue گلوله نخ
ball گلوله
cannon proof ضد گلوله
globe گلوله
line shot گلوله در خط
clues گلوله نخ
shots گلوله
cartridges گلوله
rounds گلوله ها
cartridge گلوله
gunshots گلوله
bullet-proof ضد گلوله
gunshot گلوله
roundest گلوله
round گلوله
globes گلوله
bullet گلوله
shell proof ضد گلوله
pellet گلوله
bullets گلوله
signal پیام
signaled پیام
signalled پیام
message پیام
i signal پیام ای
mssg پیام
messages پیام
plummets گلوله سربی
bombarded گلوله باران
bombard گلوله باران
plummeting گلوله سربی
plummeted گلوله سربی
plummet گلوله سربی
cannon ball گلوله توپ
trajectory مسیر گلوله
shrapnel گلوله نارنجکی
cannon balls گلوله توپ
shafts خدنگ گلوله
trajectories مسیر گلوله
shells گلوله توپ
shelling گلوله توپ
star shell گلوله منور
bombardments گلوله باران
bombardment گلوله باران
shaft خدنگ گلوله
snowballs گلوله برف
snowballing گلوله برف
snowballed گلوله برف
snowball گلوله برف
bombards گلوله باران
bombarding گلوله باران
trajectories خط سیر گلوله
to round up گلوله کردن
slugs گلوله بی شکل
fireball گلوله انفجاری
gunshots زخم گلوله
trial shot گلوله ازمایشی
gunshot زخم گلوله
bullet-proof پاد گلوله
bullet-proof ضد گلوله کردن
impacts اصابت گلوله
impact اصابت گلوله
blobs گلوله حباب
blob گلوله حباب
fireballs گلوله انفجاری
tracer shell گلوله رسام
slugged گلوله بی شکل
slug گلوله بی شکل
beehives گلوله ضد نفر
beehive گلوله ضد نفر
ditto گلوله در راه
to toll up گلوله شدن
cartouche گلوله توپ
missiles گلوله موشک
missile گلوله موشک
shrapnel گلوله ضد نفر
shrapnel گلوله افشان
shrapnel گلوله انفجاری
shell گلوله توپ
trajectory خط سیر گلوله
graupel گلوله برف
center of burst مرکزاصابت گلوله
cease loading گلوله را پرنکنید
loading tray سینی پر کن گلوله
cartouch گلوله توپ
canon ball گلوله توپ
cannon shot گلوله توپ
cannon proof ضد گلوله توپ
can , not observe گلوله ناپیدا
number of rounds تعداد گلوله ها
burst center مرکز گلوله
bulletproof ضد یا مانع گلوله
ounce of lead گلوله سربی
piercing shell گلوله ثاقب
live round گلوله جنگی
clew گلوله کردن
clew گلوله نخ گره
globus hystericus گلوله هیستریایی
gilding metal روکش گلوله
gas shell گلوله دودانگیز
gun shot گلوله توپ
fixed shell گلوله متصل
gun stone گلوله توپ
gunshot wound زخم گلوله
equivalent service rounds گلوله معادل
drill ammunition گلوله مشقی
conglobate گلوله شدن
illuminating shell گلوله منور
illumination round گلوله منور
line of impact خط اصابت گلوله
blank catridge گلوله سلام
blank cartridge فشنگ بی گلوله
shilleilagh گلوله شلیلاق
shoot down با گلوله کشتن
fragments بسک گلوله
shrapnel shell گلوله انفجاری
single shot گلوله منفرد
smoke projectile گلوله دودانگیز
smoke round گلوله دودانگیز
fragmenting بسک گلوله
fragment بسک گلوله
snow ball گلوله برف
cannonball گلوله توپ
star shell گلوله نورافشان
shell room انبار گلوله
shell proof ضد نفوذ گلوله
buckshot گلوله سربی
plumb bob گلوله شاقول
potshot گلوله هوایی
projectile flat سکوی گلوله
base spray بسکهای ته گلوله
sugarplum گلوله نبات
base fuze ماسوره ته گلوله
ballistic trajectory خط سیربالیستیکی گلوله
rotating band کمربند گلوله
shell fragments بسک گلوله
incendiary گلوله اتش زا
starshell گلوله منور
plumb گلوله سربی
shell fragments قطعات گلوله
lost گلوله ناپیدا
hits اصابت گلوله
deliveries فروریختن گلوله
bullets گلوله فشنگ
bullets گلوله تفنگ
bullet گلوله فشنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com