English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
emergency leave سطح اماد اضطراری
Other Matches
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
coordinated procurement عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
emergency generator set دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
auxiliaries اضطراری
auxiliary اضطراری
involuntary اضطراری
compulsive اضطراری
emergencies اضطراری
emergency اضطراری
coactive اضطراری
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
emergency fund وجوه اضطراری
standby battery باتری اضطراری
emergency maintenance نگهداشت اضطراری
emergency valve شیر اضطراری
emergency leave مرخصی اضطراری
emergency lamp لامپ اضطراری
emergency scramble رهگیری اضطراری
emergency works کارهای اضطراری
emergency transmitter فرستنده اضطراری
emergency treatment معالجه اضطراری
emergency switch کلید اضطراری
emergency station محل اضطراری
emergency shelter پناهگاه اضطراری
emergency risk ریسک اضطراری
emergency repair تعمیر اضطراری
missed approach فرود اضطراری
emergency ration جیره اضطراری
emergency priority تقدم اضطراری
emergency push button تکمه اضطراری
emergency lighting روشنایی اضطراری
mayday پیام اضطراری
emergency brake ترمز اضطراری
emergency measure سنجش اضطراری
emergency antenna انتن اضطراری
emergency air هوای اضطراری
insurance stockage ذخیره اضطراری
maydays پیام اضطراری
emergency burial تدفین اضطراری
emergency cartridge کارتریج اضطراری
ditching فرود اضطراری
emergency conditions شرایط اضطراری
emergency conning position پل فرماندهی اضطراری
emergency exit در خروج اضطراری
bingo field فرودگاه اضطراری
emergency exit خروج اضطراری
emergencies فوق العاده اضطراری
emergency scramble درگیری اضطراری هواپیماها
emergency فوق العاده اضطراری
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
emergency power supply منبع قدرت اضطراری
emergency operation بهره برداری اضطراری
air defense emergency وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergency call خبر یا مکالمه اضطراری
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
landing mat باند فرود اضطراری
autorotation روش فرود اضطراری هلیکوپتر
emergency complement تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
accident ambulance اتومبیل اضطراری برای حوادث
ditching فرود اضطراری هواپیما روی اب
to declare a state of emergency اعلان کردن حالت اضطراری
emergency admission پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
fall back سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
scuttled غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escapes خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
scuttle غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttling غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttles غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escape خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
to call 911 [American English] تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
field expedient روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
water supplies اماد اب
bulk material اماد یک جا
water supply اماد اب
Emergeny exit . پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
hot site یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
emergency establishment تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
supply support پشتیبانی اماد
unit supply اماد یکانی
depot supply اماد امادگاهی
development order دستوربهبود اماد
depot supply اماد دپویی
follow up supply اماد متعاقب
intransit stock اماد سیال
critical item اماد حساس
supply sergeant گروهبان اماد
supply route مسیر اماد
supply route اماد راه
essential supply اماد ضروری
level of supply سطح اماد
follow up اماد بعدی
follow up supply اماد بعدی
general supplies اماد عمومی
gratuitous issue اماد پیشکشی
materiel management مدیریت اماد
mission load اماد عملیاتی
one day's supply یک روز اماد
requisition line خط درخواست اماد
reserve stock اماد ذخیره
resupply اماد مجدد
shop supply اماد تعمیرگاهی
short supply اماد کم یاب
stockage ذخیره اماد
supply control کنترل اماد
supply point نقطه اماد
essential supply اماد حیاتی
assault supplies اماد هجومی
category اقلام اماد
class ii supplies اماد طبقه 2
care of supplies نگهداری اماد
air landed supply اماد هوانشستی
train بنه اماد
care of supplies مراقبت اماد
bulk supply اماد با کانتینر
bulk supply اماد عمده
procurement تامین اماد
bulk material اماد حجیم
trained بنه اماد
trains بنه اماد
air material اماد هوایی
categories انواع اماد
armed جنگ اماد
class iv supplies اماد طبقه 4
class v supplies اماد طبقه 5
condition code کدوضعیت اماد
consigned inventory اماد امانی
stocked اماد ذخیره
commodity command فرماندهی اماد
stock اماد ذخیره
class i supplies اماد طبقه 1
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
ejection seat صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
main supply route اماد راه اصلی
inventory ذخیره موجودی اماد
main supply route مسیر اصلی اماد
procure تهیه و تحویل اماد
authorized allowance supplies سهمیه مجاز اماد
authorized allowance supplies سهمیه اماد مجاز
expendable property اماد مصرف شدنی
supply route خط تدارکات راه اماد
issue priority تقدم توزیع اماد
service stock اماد و کالاهای جنگی
antimateriel agent عامل فساد اماد
application study بررسی پذیرش اماد
resources منابع اماد ذخایر
ammunition day of supply روز اماد مهمات
table of distribution جدول تقسیم اماد
unit reserves اماد ذخیره یکانی
distributions جدول توزیع اماد
resupply تجدید اماد کردن
unit train بنه اماد یکان
day of supply تعداد روزهای اماد
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
row stack فاصله اماد از دیوار
short supply اماد کمبود دار
stock funds اعتبار نقدی اماد
requisition line مسیر درخواست اماد
procured تهیه و تحویل اماد
required supply rate نواخت اماد موردنیاز
procures تهیه و تحویل اماد
naval stores ذخایر و اماد دریایی
procurement تهیه و تحویل اماد
assemblages جمع اوری اماد
assemblage جمع اوری اماد
distribution جدول توزیع اماد
procuring تهیه و تحویل اماد
automatic supply سیستم اماد خودکار
distribution area منطقه توزیع اماد
distribution point نقطه توزیع اماد
distribution point نقطه تقسیم اماد
basic end item اقلام اولیه اماد
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
bulk supply اماد به طور قوال
early resupply تجدید اماد به موقع
centralized items اقلام اماد تمرکزی
class ii installation انبار اماد طبقه 2
class i activity اجرای اماد طبقه 1
class i installation انبار اماد طبقه 1
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
development order دستور ساخت اماد
control level سطح کنترل اماد
deteriorating supplies اماد فاسد شدنی
class ii activity اجرای اماد طبقه 2
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
back order اماد غیر موجود
balanced stock ذخیره اماد متعادل
logistical مربوط به اماد یکانها
available supply rate نواخت اماد موجود
ammunition point نقطه اماد مهمات
balanced supply اماد متعادل شده
control period دوره کنترل اماد
base reserves اماد مبنای ذخیره
automatic supply روش خودکار اماد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com