English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
plane of asymmetry سطح مسیر لغزش انحرافی
Search result with all words
asymmetrical sweep باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
Other Matches
asymmetrical sweep لغزش انحرافی
DIVERSION مسیر انحرافی
detour جاده یا مسیر انحرافی
detours جاده یا مسیر انحرافی
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
guide way مسیر لغزش
power slide لغزش به کنار در پیچ مسیر
turn and slip زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
slip لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slips لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
automatic trim روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
diversionary انحرافی
diversion dam سد انحرافی
diversionary attack تک انحرافی
detour راه انحرافی
coffer dam سد انحرافی موقت
detours راه انحرافی
sidespin چرخش انحرافی
diversion flume ناودان انحرافی
delivery cannel نهر انحرافی
deviation iq هوشبهر انحرافی
diversion cannel کانال انحرافی
diq هوشبهر انحرافی
shunt winding مغناطیسی انحرافی
red herring نکته انحرافی
jab kick ضربه انحرافی کوتاه
shunt wound دارای سیم پیچ مغناطیسی انحرافی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
offence لغزش
slithered لغزش
peccadillos لغزش
offenses لغزش
peccadilloes لغزش
fauxpas لغزش
fingerfehler لغزش
peccadillo لغزش
slide لغزش
error لغزش
errors لغزش
trips لغزش
tripped لغزش
gaffes لغزش
slippage لغزش
slipping لغزش
sliding لغزش
gaffe لغزش
anti skid ضد لغزش
lapsing لغزش
lapses لغزش
lapse لغزش
slithers لغزش
slides لغزش
slither لغزش
slithering لغزش
sure footed بی لغزش
sure-footed بی لغزش
trip لغزش
lapsus لغزش
surefooted بی لغزش
line of sliding خط لغزش
faux pas لغزش
slips لغزش
offense,etc لغزش
lap sus لغزش
slip لغزش
petty offence لغزش
peccabillo لغزش
yori ashi لغزش پا
slipped لغزش
anti slip plate ورقه ضد لغزش
anti skid system سیستم ضد لغزش
anti skid protection حفافت از لغزش
anti-slip foot پایه ضد لغزش
non skid quality خاصیت ضد لغزش
to make a slip لغزش خوردن
balked مایهء لغزش
baulked مایهء لغزش
baulking مایهء لغزش
baulks مایهء لغزش
slip of the tongue لغزش زبان
slip plane سطح لغزش
Freudian slips لغزش فرویدی
Freudian slip لغزش فرویدی
balking مایهء لغزش
slip band نوار لغزش
balks مایهء لغزش
unerring غیرقابل لغزش
paralogism لغزش منطقی
to oversee oneself لغزش خوردن
balk مایهء لغزش
metachronism لغزش تاریخی
glide plane سطح لغزش
fabllibility لغزش پذیری
infallible لغزش ناپذیر
stumbling blocks موجب لغزش
free from slip خالی از لغزش
free from slip بدون لغزش
land alide لغزش زمین
infallibly لغزش ناپذیری
stumbling blocks سنگ لغزش
trips سفر لغزش
stumbling block موجب لغزش
inerrable لغزش ناپذیری
tripped سفر لغزش
stumbling block سنگ لغزش
inerrability لغزش ناپذیری
earth fall لغزش خاک
lapsus memoriac اشتباه یا لغزش
lapsus linguae لغزش زبانی
lapsus linguac لغزش درسخن
lapsus linguac لغزش زبان
lapsus calami لغزش قلمی
mistook لغزش خوردن
back slide لغزش به عقب
lapsus memoriae لغزش حافظه
trip سفر لغزش
court of petty offences دادگاه لغزش
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
falter تزلزل یا لغزش پیداکردن
faltered تزلزل یا لغزش پیداکردن
slip proof مقام در برابر لغزش
falters تزلزل یا لغزش پیداکردن
slip regulator تنظیم کننده لغزش
schuss لغزش بطورمستقیم وسریع
bobbles اشتباه کاری لغزش
police magistrate رئیس دادگاه لغزش
bobble اشتباه کاری لغزش
drunkennes خطای جابجایی یا لغزش
inerrably بطور لغزش ناپذیر
angle of sideslip زاویه لغزش جانبی
flounders نوعی ماهی پهن لغزش
floundering نوعی ماهی پهن لغزش
floundered نوعی ماهی پهن لغزش
flounder نوعی ماهی پهن لغزش
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
surging تکان خوردن لغزش پیدا کردن
slippage میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
to p upon any one's blunder لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
joggling بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
forward slip جلو افتادگی لغزش به سمت جلو
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
tripped لغزش خوردن سکندری خوردن
trip لغزش خوردن سکندری خوردن
trips لغزش خوردن سکندری خوردن
flowline خط مسیر
orbit مسیر
airt مسیر
unibus تک مسیر
orbited مسیر
orbits مسیر
traversing مسیر
traverses مسیر
enroute در مسیر
run مسیر
lanes مسیر
trajectory مسیر
tracks مسیر
tracked مسیر دو
street مسیر
streets مسیر
traverse مسیر
traversed مسیر
tracked مسیر
track مسیر دو
trajectories مسیر
lane مسیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com